کلمه جو
صفحه اصلی

کشواد

فرهنگ اسم ها

اسم: کشواد (پسر) (فارسی)
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر گودرز، سردودمان گودرزیان و یکی از پهلوانان دوره فریدون پادشاه پیشدادی

فرهنگ فارسی

( کشواد زرین کلاه ) پسر بشخره از نسل کاوه . وی بنیانگذار سلسله گودرزیان و از پهلوانان عهد فریدون و جانشینان او بود . پسر او گودرز پهلوان بزرگ و با تدبیر عهد کاوس و کیخسرو است .

لغت نامه دهخدا

کشواد. [ ک َش ْ ] ( اِخ ) نام پهلوان پایتخت کیکاووس پادشاه ایران. ( برهان ) . نام پدر گودرز که پسر قارن بن کاوه سپهسالار فریدون فرخ بوده است. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) ( رشیدی ) :
چو بشنید گودرز کشواد تفت
شب تیره از کوه سویش برفت.
فردوسی.
قباد و چو کشواد زرین کلاه
بسی نامداران گیتی پناه.
فردوسی ( شاهنامه ج 1 ص 87 ).
چاکرانند بر در تو کنون
برتر از طوس نوذر و کشواد.
فرخی.

دانشنامه عمومی

کشواد پهلوان بزرگ ایرانی از زمان منوچهر شاه تا حدود زمان شاه نوذر است سپاه قدرتمند ایران در جنگ پشنگ از قارن کاوگان در قلب سپاه، سام نریمان در میمنه، و از کشواد در میسره بهره می گیرد و سپاهی همیشه پیروز بوده است. سهراب به هجیر که در اسارت اوست اینگونه طعنه می زند:
در شاهنامه از او به عنوان کشواد زرین کلاه یاد شده است. پسران کشواد را کشوادگان می گویند که گودرز هم از کشوادگان بود که با تربیت فرزندان پهلوان در راه اعتلای ایران، به فرزندان گودرز هم گودرزیان اطلاق شده است.
کشواد بزرگ دودمان کشوادگان محسوب می گردد. گودرز پسر کشواد از برزگان و نام آوران ایرانی و از حاکمان نواحی اردبیل در شاهنامه است که تا آخرین دم، در جنگ های ایران و توران مشارکت دارد. حضور کشوادگان بار دیگر در زمان سهراب و زمانیکه او به جنگ ایرانیان آمده و هجیر نوه کشواد را در اسارت دارد مطرح است. سهراب او را با خود بالای تپه ای مشرف به اردوگاه ایرانیان آورده تا هجیر پدرش رستم را به او بشناساند. نوبت خیمه و سرا پرده کشواد که می رسد از هجیر می پرسد:

دانشنامه آزاد فارسی

کَشْواد
(یا: گَشواد) ملقب به زرّین کلاه . در شاهنامۀ فردوسی، پهلوانی ایرانی، پدر گودرز و بنیادگذار سلسلۀ گودَرزیان. چون زال به کین خواهی نوذَر برخاست، دلیران ایرانی که به فرمان افراسیاب و زیر نظر اَغریرَث در ساری زندانی بودند، با همدستی او که همواره نیکخواه ایرانیان بود، به زال خبر دادند اگر بدان جا لشکر کشد، اغریرث اسیران را بدو می سپارد. زال نیز کشواد را که داوطلب این کار شده بود، با سپاهی بدان سامان گسیل داشت و او نیز با زندانیان به زابُلِستان بازگشت. کَشواد در تاج گذاری کیقباد حضور داشت و در نبرد او با افراسیاب فرماندهی قلب سپاه ایران با او بود. شاه ایران پس از پیروزی بر افراسیاب در این کارزار، کشواد را خلعت بخشید.

پیشنهاد کاربران

به اسمم که اسم اصیل ایرانی هست افتخارمیکنم

نام من ریشه در اصالت و تمدن بزرگ ایران دارد و بمعنی میهن پرست و کشور گشا

اسم من سیف الدین فامیلم کشواد از استان گلستان ترکمن هستم افتخار میکنم فامیلم کشوادهستش

من لُر هستم اسمم کشواد باید افتخار کنم نامم ایرانی اصیله

کشواد بمعنای فصیح و بلیغ همخانواده گلباد و قباد و . . . . . چرا این اسم که ایرانی اصیل میباشد کمتر شناسانده شده .

اسم من کشواد لر تبار هستم از دیار سردار آریوبرزن و افتخار میکنم نامم ایرانی اصل هستش از شما هم خواهشمندم اگر به ایرانی بودنتون افتخار دارین از اسم ایرانی برا فرزندانتان بکار ببرید ممنون از شما

کشواد. کیارش. کیهان . کوشا


کلمات دیگر: