کلمه جو
صفحه اصلی

کودک


مترادف کودک : بچه، جوان، خردسال، رود، صبی، طفل، نوباوه، نوجوان

فارسی به انگلیسی

babe, baby, child, infant, tad, tot, young, youngster, tyke, moppet

infant, baby


babe, baby, child, infant, tad, tot, young, youngster


فارسی به عربی

رضیع , طفل , طفل رضیع , فتاة جمیلة

مترادف و متضاد

babe (اسم)
شخص ساده و معصوم، کودک، طفل، نوزاد

baby (اسم)
شخص ساده و معصوم، کودک، طفل، نوزاد، بچه، بچه کوچک

child (اسم)
کودک، طفل، بچه، زاد، فرزند، خردسال، زاده

kid (اسم)
کودک، بچه، بچه کوچک، کوچولو، بزغاله، چرم بزغاله

infant (اسم)
کودک، طفل، بچه، بچه کمتر از هفت سال

tike (اسم)
کودک، سگ، ادم خام دست و بی تجربه

bantling (اسم)
کودک، کوچولو

trot (اسم)
کودک، عجوزه، یورتمه روی، صدای یورتمه رفتن اسب، یورتمه، بچه تاتی کن

chit (اسم)
یادداشت، کودک، بچه، دخترک، توله حیوانات

tyke (اسم)
کودک، طفل، سگ، بچه شیطان و موذی، ادم خام دست و بی تجربه، ادم خام دست

بچه، جوان، خردسال، رود، صبی، طفل، نوباوه، نوباوه، نوجوان


فرهنگ فارسی

پسریادخترخردسال
۱ - ( صفت ) کوچک صغیر . ۲ - ( اسم ) فرزندی که بحد بلوغ نرسیده ( پسر یا دختر ) طفل جمع : کودکان : و زنان و کودکان را اسیر گردانیدند . یا کودک غازی . پسر بازیکن که پیش آهنگ دیگران بود و پیش از آنان از چنبر بگذرد : باد چالاک در رسن بازی سر تو همچو کودک غازی . ( کمال اسماعیل ) ۳ - جوان : بازرگانی که زن نیکو و کودک گزیند و عمر در سفر گذارد .

فرهنگ معین

(دَ ) [ په . ] (ص . ) طفل ، خردسال .

لغت نامه دهخدا

کودک. [ دَ ] ( ص ) کوچک. صغیر. ( فرهنگ فارسی معین ). پهلوی ، کوتک بمعنی صغیر. ( از حاشیه برهان چ معین ). صورت دیگر آن کوچک است. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به کوچک شود. || ( اِ ) طفل و بچه خواه پسر باشد و یا دختر. ( ناظم الاطباء ). فرزندی که به حد بلوغ نرسیده ( پسر یا دختر ). طفل. ج ، کودکان. ( فرهنگ فارسی معین ). ولید. صبی. ( ترجمان القرآن ). طفل. بچه. ولید. صبی ( پسر ). صبیه ( دختر ). ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
کودک شیرخوار، تا نگریست
مادر او را به مهر شیر نداد.
شهید بلخی.
به ایران زن و مرد و کودک نماند
همان چیز بسیار و اندک نماند.
فردوسی.
همه کودکان را به چوگان فرست
بیارای گوی و به میدان فرست.
فردوسی.
بزد کودکی تیز چوگان ز راه
بشد گوی گردان به نزدیک شاه.
فردوسی.
ساده دل کودکا مترس اکنون
نزیک آسیب خر فگانه کند.
ابوالعباس.
چنانچون کودکان از پیش الحمد
بیاموزند ابجد را و کلمن.
منوچهری.
معلم چون کند دستان نوازی
کند کودک همیدون پای بازی.
( ویس و رامین ).
نصر احمد سامانی هشت ساله بود که از پدر بماند... دیگر روز آن کودک را بر تخت ملک نشاندند. ( تاریخ بیهقی ). تاریخ سبکتگین را براند از ابتدای کودکی تا آنگاه که به سرای البتگین افتاد، من نیز تا آخر عمرش براندم. ( تاریخ بیهقی ). چون او رفت کار آن ولایت با دو کودک ضعیف فتد. ( تاریخ بیهقی ).
عاشق به کام خویش نخواهد فراق دوست
کودک به کام خویش نبرد لب از لبن.
قطران.
کودک علم را به چوب آموزد نه به شفقت. ( قابوس نامه ).
چون شدستند خلق غره بدوی
همه خرد و بزرگ و کودک و شاب.
ناصرخسرو.
خجلت عیب تن خویش و غم جهل کشد
کودکی کو نکشد زحمت استاد و ادیب.
ناصرخسرو.
کودک از زرد و سرخ نشکیبد
مرد را زرد وسرخ نفریبد.
سنائی.
کودکی ، در سفر تو مرد شوی
رنجه از راه گرم و سرد شود.
سنائی.
کودکی را سوی بستان خواند، عم کودک چه گفت
گفت رو، بستان ما پستان مادر ساختند.
خاقانی.
بخت تو کودک و عروس ظفر
انتظار بلوغ کودک توست.
خاقانی.

کودک . [ دَ ] (ص ) کوچک . صغیر. (فرهنگ فارسی معین ). پهلوی ، کوتک بمعنی صغیر. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). صورت دیگر آن کوچک است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کوچک شود. || (اِ) طفل و بچه خواه پسر باشد و یا دختر. (ناظم الاطباء). فرزندی که به حد بلوغ نرسیده (پسر یا دختر). طفل . ج ، کودکان . (فرهنگ فارسی معین ). ولید. صبی . (ترجمان القرآن ). طفل . بچه . ولید. صبی (پسر). صبیه (دختر). (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
کودک شیرخوار، تا نگریست
مادر او را به مهر شیر نداد.

شهید بلخی .


به ایران زن و مرد و کودک نماند
همان چیز بسیار و اندک نماند.

فردوسی .


همه کودکان را به چوگان فرست
بیارای گوی و به میدان فرست .

فردوسی .


بزد کودکی تیز چوگان ز راه
بشد گوی گردان به نزدیک شاه .

فردوسی .


ساده دل کودکا مترس اکنون
نزیک آسیب خر فگانه کند.

ابوالعباس .


چنانچون کودکان از پیش الحمد
بیاموزند ابجد را و کلمن .

منوچهری .


معلم چون کند دستان نوازی
کند کودک همیدون پای بازی .

(ویس و رامین ).


نصر احمد سامانی هشت ساله بود که از پدر بماند... دیگر روز آن کودک را بر تخت ملک نشاندند. (تاریخ بیهقی ). تاریخ سبکتگین را براند از ابتدای کودکی تا آنگاه که به سرای البتگین افتاد، من نیز تا آخر عمرش براندم . (تاریخ بیهقی ). چون او رفت کار آن ولایت با دو کودک ضعیف فتد. (تاریخ بیهقی ).
عاشق به کام خویش نخواهد فراق دوست
کودک به کام خویش نبرد لب از لبن .

قطران .


کودک علم را به چوب آموزد نه به شفقت . (قابوس نامه ).
چون شدستند خلق غره بدوی
همه خرد و بزرگ و کودک و شاب .

ناصرخسرو.


خجلت عیب تن خویش و غم جهل کشد
کودکی کو نکشد زحمت استاد و ادیب .

ناصرخسرو.


کودک از زرد و سرخ نشکیبد
مرد را زرد وسرخ نفریبد.

سنائی .


کودکی ، در سفر تو مرد شوی
رنجه از راه گرم و سرد شود.

سنائی .


کودکی را سوی بستان خواند، عم کودک چه گفت
گفت رو، بستان ما پستان مادر ساختند.

خاقانی .


بخت تو کودک و عروس ظفر
انتظار بلوغ کودک توست .

خاقانی .


در این رصدگه خاکی چه خاک می بیزی
نه کودکی نه مقامر ز خاک چیست ترا.

خاقانی .


باد تک می راند تنها بی یکی
بر لب دریا بدید او کودکی .

عطار (منطق الطیر).


کودک اندوهگین بنشسته بود
هم دلش خون گشته هم جان خسته بود.

عطار (منطق الطیر).


گفت ای کودک چرایی غمزده
من ندیدم چون تو یک ماتمزده .

عطار (منطق الطیر).


کودکان را حرص لوزینه و شکر
از نصیحتها کند دو گوش کر.

مولوی .


چون ز کودک رفت آن حرص بدش
بر دگر اطفال خنده آیدش .

مولوی .


چون که با کودک سر و کارت فتاد
پس زبان کودکی باید گشاد.

مولوی .


بر دوستی پادشاهان اعتماد نتوان کرد و بر آواز خوش کودکان . (گلستان سعدی ).
گاه باشد که کودک نادان
به غلط بر هدف زند تیری .

سعدی (گلستان ).


استاد معلم چو بود کم آزار
خِرسَک بازند کودکان در بازار.

سعدی (گلستان ).


و زنان و کودکان را آزاد کردند. (ظفرنامه ٔ یزدی ).
کودک اگرچند هنرپرور است
خرد بود گر همه پیغمبر است .

جهانشاه .


کودکی را که عقل و تدبیر است
به ز یک شهر جاهل پیر است .

مکتبی .


با مرد مجازبین حقیقت مگذار
خود جوز ز مغز جوز به کودک را.

واعظ قزوینی .


شاعر و آنگاه رد بوسه ٔ شیرین
کودک و آنگاه رد دانه ٔ خرما.

قاآنی .


- کودک شیرخوار . رجوع به ترکیب بعد شود.
- کودک شیرخواره ؛ کودکی که هنوز از شیر بازگرفته نشده . طفل رضیع :
گلستان بهرمان دارد همانا شیرخوارستی
لباس کودکان شیرخواره بهرمانستی .

فرخی .


- کودک عشرخوان ؛ کودک نوآموز که عشر قرآن را خواندن گیرد :
وز چوب زدن رباب فریاد
چون کودک عشرخوان برآورد.

خاقانی .


رجوع به عشرخوان شود.
- کودک غازی ؛ پسر بازی کن که پیش آهنگ دیگران بود و پیش از آنان از چنبر گذرد. (از آنندراج ) (فرهنگ فارسی معین ) :
باد چالاک در رسن بازی
سر تو همچو کودک غازی .

کمال الدین اسماعیل (از آنندراج ).


|| غلام و نوکری را گویند که کوچک باشد و به حد بلوغ نرسیده باشد. و بعضی گویند کودک ، غلام بچه ای است که بنده باشد و آزاد را بر سبیل مجاز کودک گویند. (برهان ) (آنندراج ).غلام . (ناظم الاطباء) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- کودک نارسید ؛ غلام بچه . غلامی که به سن بلوغ نرسیده باشد :
یکی تخته ٔ جامه هم نابرید
دو آرام دل کودک نارسید
روان را همی لعلشان نوش داد
بیاورد و یکسر به شیدوش داد.

فردوسی .


|| فرزند. (ناظم الاطباء). توسعاً، فرزند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : گفت : اکنون مرا زمان دهید باز خانه شوم و کودکان خویش را ببینم و وصیتی بکنم . (تاریخ بیهقی ). || (ص ) این کلمه بمعنی خرد و صغیر مزید مقدم و مزید مؤخر رود آمده است : کودک دریا؛ دجله . دیله کودک ؛ دجیل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || جوان . (فرهنگ فارسی معین ) : بازرگانی که زن نیکو و کودک گزیند و عمر در سفر گذارد. (کلیله و دمنه چ مینوی ص 381). درمتن عربی : الشابة. (حاشیه ٔ مینوی بر کلیله و دمنه ص 381 از فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

بچه، پسر یا دختر خردسال.

دانشنامه عمومی

کودَک یا بچه یا وچه به انسان خردسال (دختر و پسر) گفته می شود. برابر دیگر کودک در زبان فارسی واژه بچه می باشد.واژه کودک از ریشه واژه پهلوی kuk به معنای کوتاه می باشد و با واژه های کوتاه و کوچک هم خانواده می باشد. این واژه به بزرگ نشدن و سادگی و پاکی نیز اشاره دارد.
دورهٔ عدم تمیز
دورهٔ تمیز
در کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد، کودک به هر انسانی که زیر هجده سال تمام باشد گفته می شود؛ مگر این که مطابق قانون حاکم بر آن شخص، سن کمتری برای رشد او مقرر شده باشد.
به مانند بیشتر نظام های حقوقی، دورهٔ کودکی به دو دوره بخش می شود:
در حقوق ایران، تعریف قانونی از دورهٔ تمیز نشده است. کودکی که در دورهٔ تمیز باشد، کودک مُمَیِّز گفته می شود و آن عبارت از کودکی است که گرچه سن و سال کمی دارد، ولی شعورش به امور روزمره می کشد و سرش در خرید و فروش های عادی کلاه نمی رود و هنجارهای روزمرهٔ مردم را تا حد متعارف می داند. کودک غیر ممیز نیز کسی است که پا به دورهٔ تمیز نگذاشته باشد. پس دورهٔ عدم تمیز، به دورهٔ زندگانی کودک، پیش از دورهٔ تمیز، گفته می شود.

طفل.


نقل قول ها

کودک هر انسان کمتر از ۱۸ سال سن است.
• «اگر می خواهید کودکانتان باهوش شوند، برایشان افسانه ها بخوانید. اگر می خواهید باهوشتر شوند، برایشان بیشتر افسانه بخوانید.» -> آلبرت اینشتین
• «اگر می خواهید کودکتان را نگه دارید، به آن ها اجازه بدهید که بروند».اگر می خواهید از کودکتان حفاظت کنید، به آن ها اجازه بدهید که بروند ».• -> مالکوم فوربس
• «اگر ما می خواهیم صلحِ واقعی را در جهان آموزش بدهیم و اگر ما واقعاً می خواهیم ضد جنگ باشیم، باید از کودکان شروع کنیم.» -> گاندی
• «اگر می خواهی ببینی که کودکان چکار می توانند انجام دهند، باید دادنِ همه چیز به آن ها را تمام کنی». -> نورمان داگلاس
• «امروزه بر همگان بخوبی آشکار است که برای کاهش اختلالات تغذیه ای، اسهال، ذات الریه و عفونت در میان نوزادان هیچ چیز موثرتر و مفیدتر از شیر مادر نیست. اما هنوز هم در جهان تنها ۳۷٪ کودکان در شش ماه اول پس از تولد به طور انحصاری با شیر مادر تغذیه می شوند.»، نماینده صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف) در ایران -> محمد المنیر صفی الدین
• «آموزش حق همه کودکان است. دولت ها باید برای آموزش و پرورش کودکان تلاش کنند و امکانات آموزشی و حرفه ای را برای همه کودکان فراهم آورند.»پیمان حقوقی کودکان در یونیسف، (ماده ۲۸، بند ۱-د)• «استراحت، تفریح، بازی و فعالیت های خلاق حق هر کودک است.»پیمان حقوقی کودکان در یونیسف، (ماده ۳۱، بند۱)• «این را یک اصل قرار بده: کتابی را که خودت نخوانده ای به کودکی هدیه نده». -> جرج برنارد شاو
• «این روزها بچه ها دوست داشتنی تر شده اند. دوستی می گفت قبلاً توی کوچه ها و خیابان ها و پارک ها و در آغوش مادران و پدران جوان، بچه های کوچک بیشتری دیده می شد، اما امروز تعداد بچه ها و کودکان به مراتب کمتر شده است و به محض این که در فروشگاه یا سینما یا صف اتوبوس کودک زیبایی در آغوش مادر یا پدر یا درون کالسکه دیده می شود، ده ها نفر برای بازی کردن و خنداندن او ناخودآگاه پیش قدم می شوند و خیلی از بچه ها و نوزادان با حیرت و تعجب به این همه آدم بزرگ بامزه دور و بر خود خیره می شوند و شاید از خود می پرسند چرا در بیرون منزل ناگهان این قدر طرفدار پیدا کرده اند!؟». -> سهیلا ثقفی
• «ارزش ازدواج این نیست که بزرگسالان به کودکان بیاموزند، بلکه این است که کودکان به بزرگسالان بیاموزند». -> پیتر دوریس/Peter De Vries
• «انسان ها به طور کلی، چیزی جز کودکان بزرگ نیستند.» -> ناپلئون بناپارت
• «ارزشمندترین منابع زمین کودکان هستند، این بهترین امید برای آینده است.» -> جان اف. کندی
• «آرزومندم حتی یک طفل کشور هم به بیماری فلج مصاب نشود… از تمام علما و بزرگان قریه ها و دهات آرزو دارم تا اگر مخالفین مسلح مانع تطبیق واکسین پولیو می گردند آنها را بفهمانند که عدم تطبیق واکسین پولیو به اطفال به معنای دشمنی با کودکان وطن می باشد.» -> حامد کرزی
• : «یقیناً، افغانستان بهترین محل برای رشد و پرورش اطفالم است. افغانستان بهترین محل برای رشد و پرورش آنهاست…» -> حامد کرزی
• «اگر چه کودکان، بزرگسالان را به عنوان بزرگسال می پذیرند، امّا بزرگسالان هرگز نمی توانند کودکان را به عنوان بزرگسال بپذیرند. » -> ویلیام فاکنر
• «اطفال به الطبع مایلند مانند والدین خود باشند و هرکاری را که آن ها می کنند انجامدهند.»ویلیام کوبت بدون منبع• «باید بدون خودخواهی فرزندانت را دوست بداری. این سخت است امّا تنها راه است.» -> باربارا بوش/Barbara Bush
• «برای کودک، هیچ شیری بهتر از شیر مادرش نیست.» -> محمد، پیامبر اسلام، عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۳۴، ح ۶۹
• «بیشتر اطلاعاتِ جذاب از کودکان می آید، چرا که آنان همهٔ آنچه که می دانند را می گویند و ساکت می شوند.» -> مارک تواین
• «به صلح فکر کردن یعنی فکر کردن به کودکان.» -> میخائیل گورباچف در نامه ای به آسترید لیندگرن
• «بهترین چیزی که یک پدر می تواند برای فرزندش انجام دهد، دوست داشتنِ مادرش است». -> تئودور هسبرگ / Theodore Hesburgh
• «بهداشت و تندرستی حق کودکان است. باید برای کودکان برنامه های ایمن سازی و مراقبت های بهداشتی را گسترش داد.» -> پیمان حقوقی کودکان در یونیسف، (ماده ۲۴، بند۲-ج)
• «بشر تنها مخلوفات روی کرهٔ زمین هستند که به بچه هایشان اجازه می دهند که به خانه هایشان بر گردند!» -> بیل کاسبی/Bill Cosby
• «به فرزندان خود شعر آموزش دهید، چرا که ذهن را باز می کند. فضل را با عقل آشنا می سازد و میراثی از ویژگی های قهرمانانه است.» -> والتر اسکات / Walter Scott
• «بدانید که اموال و فرزندان شما، ابرازِ آزمایش شما هستند. (۲۸)» -> قرآن، سورهٔ انفال
• «بهترین راه برای راهنمایی کودکان -بدون اجبار - این است که خودمان باشیم». -> مادلین آنجل/Madeleine L'Engle در A Circle of Quiet
• «پدر و مادر اولین کسانی هستند که مسئول رشد کامل و پیشرفت کودک می باشند.» -> پیمان حقوقی کودکان در یونیسف، (ماده ۱۸، بند ۱)
• «پیمان جهانی حقوق کودک از کودکان در برابر کارهای زیان یاری که مانع آموزش آنان می شود و برای بهداشت و پیشرفت اجتماعی آنها مضر است حمایت می کند.» -> پیمان حقوقی کودکان در یونیسف، (ماده ۳۲، بند۱)
• «پیراهن دریده به زودی قابل اصلاح است ولی کلمات درشت قلب کودک را جریحه دار می کند.» -> هنری لانگ فلو
• «پیمان جهانی حقوق کودک، از پدران و مادران و سرپرستان می خواهد که در برابر اشتباهات کودکان از روش های نامناسب تنبیه و سرزنش استفاده نکنند.» -> پیمان حقوقی کودکان در یونیسف، (ماده ۴۰، بند۱)
• «پدرانی هستند که فرزندانشان را دوست نمی دارند، امّا پدربزرگانی وجود ندارند که به نوه هایشان عشق نورزند.» -> ویکتور هوگو
• «به نظر من دنیا بدون بچه ها خیلی جای غیرقابل تحملی می شود.» -> گیتا گرکانی
• «تقریباً همهٔ «صادقانه حقیقت گفتن» در جهان به دست کودکان است.» -> اولیور واندل هولمز/ Oliver Wendell Holmes
• «تا زمانی که حتی یک کودک ناخرسند روی زمین وجود دارد، هیچ کشف و پیشرفت جدی برای بشر وجود نخواهد داشت.» -> آلبرت اینشتین
• «جنون ارثی است، شما آن را از فرزندان خود را می گیرید!»• سام لونسُن/Sam Levenson• «چیزهای بسیاری در این دنیا هست که کودکان نباید دربارهٔ آنان بپرسند». -> ناتانیل هاثورن
• «جهان به شمار کودکانی که هر لحظه در آن گام می گذارند تازه است.» -> رابرت براولت
• «حق فرزند بر پدر این است که مادر او را گرامی بدارد..» -> محمد، پیامبر اسلام، کافی، ج ۶، ص ۴۸، ح ۶
• «حقّ فرزند بر پدر، آن است که نام خوب بر او بگذارد و او را خوب تربیت کند و قرآن به او بیاموزد .» -> علی بن ابی طالب، نهج البلاغة، حکمت ۳۹۹
• «حق کودکان است با زندگی در کنار والدین و یا قیم خود، از تکامل توانایی های خود برخوردار شوند.» -> پیمان حقوقی کودکان در یونیسف، (ماده ۵)
• «حق کودکان بیمار است که با درمان و مراقبت های پزشکی، هر چه زودتر بهبود پیدا کنند.» -> پیمان حقوقی کودکان در یونیسف (ماده ۲۴، بند ۱)
• «خانه ای که کودک در آن نباشد، برکت ندارد.» -> محمد، پیامبر اسلام، نهج الفصاحه ص ۳۷۴، ح۱۰۹۶
• «خوب است فراموش نکنیم که کودکان به مثال ها بهتر از پند دادن نگاه می کنند».روی اسمیث /Roy L. Smith• «دختران حسنه و پسران نعمت اند. در برابر حسنه پاداش دهند و برای نعمت پرسش کنند.» تحف العقول -> جعفر صادق
• «دنیای بچه ها خیلی آزادتر و جذاب تر از دنیای آدم بزرگ هاست. بچه ها متحیر می شوند، علاقمند می شوند، رؤیا دارند و رویاهای شان مرز ندارد.• -> گیتا گرکانی
• «دنیای ما، دنیای خوبی برای کودکان نیست، بزرگترها به خاطر منافع خود، لشگرکشی می کنند و جنگ به راه می اندازند… صلح واقعی در صورتی تحقق خواهد یافت که جلوی زورگویی ها گرفته شود و به همه مردم احترام گذاشته شود و برای همه حق پیشرفت قائل شد … بزرگترها بدانند که کودکان سرمایه های آینده کشور هستند و امروز نیز باید آنان را باور کنیم. کودکان و نوجوانان در کودکستان و مدارس باید احساس حضور کنند، حرف خود را بزنند و با یکدیگر تبادل نظر کنند.» -> سید محمد خاتمی
• «در برابرِ چشم هایم، دایره ای از تن های کوچکِ کودکان به دورِ خود می پیچید و می چرخید… خیال کردم (و خیال در آن لحظه حقیقت بود) که کودکی از کودکان سرودخوانِ دست درهم چسبیده … ناگهان از دایره بیرون آمد. جسمِ کوچکش را دیدم … صورتش را دیدم، کودکی پسر نبود، دختر بود، یقیناً نمی دانم که دختر بود، چرا که چهره های کودکان مانندِ پیران جنسیّت ندارد … میانِ کودکی و پیری مرحله ای پیدا می شود که انسان در آن با روشنی بیشتر به بیانِ جنسش می پردازد.» -> نوال سعداوی، در «الأغنیة الأطفال الدائریة» ناشر: دار الآداب. ص ۱
• «روح-و-روان با بودن نزدِ کودکان شفا می یابد» -> فیودور داستایفسکی
• «زندگی های زیادی بدونِ کودکان هستند که می توانم آن ها را تصور کنم، امّا هیچ یک از آن ها خنده و سر-و-صدا ندارند.»• -> برایان آندریس/Brian Andreas
• «زن وقتی نشسته بود وسط اتاق هیچ حسی نداشت. کودک شیرخواره را روی زمین رها کرده بود … چشمش به صندوق چوبی و بزرگی افتاد که گوشه اتاق بود و کل دارایی اش همان صندوق بود و دید کودک شیرخواره که پاهای کوچکش را تکان می دهد و افتاده است کنار ظرف نانی که درش باز است و چیزی درونش نیست …» -> داستان «قیمت خون» نویسنده «نوال سعداوی» مترجم «ندا هاشمی»
• «زن فرعون گفت: این کودک (مایهٔ نشاط دل و) نور دیدهٔ من و توست، او را مکشید، باشد که در خدمت ما سودمند افتد و یا او را به فرزندی خود برگیریم، و آن ها (از حقیقت حال موسی و تقدیر ازلی حق) بی خبر بودند. (۹) و مادر موسی دلش (از هر چیز جز یاد طفلش) فارغ شد (و به حدی غم و اندوه قلبش را فرا گرفت که) اگر نه ما دلش را بر جای نگاه داشتیم تا ایمانش بر قرار ماند نزدیک بود راز درونش را آشکار سازد. (۱۰) و (آن گاه مادر موسی) به خواهر او گفت که از پی طفلم رو. خواهر رفت و موسی را از دور دید (و شناخت) ولی آل فرعون بی خبر بودند. (۱۱)و ما پیش از آن، شیر هر دایه ای را بر او حرام کردیم، و خواهر موسی گفت: آیا مایلید که من شما را بر خانواده ای که دایه و پرستار این طفل شوند و در کمال محبت و مهربانی تربیت کنند رهنمایی کنم؟ (۱۲)و بدین وسیله ما موسی را به مادرش برگردانیدیم تا دیده اش روشن شود و حزن و اندوهش به کلی برطرف گردد و نیز به طور یقین بداند که وعدهٔ خدا حق است، لیکن اکثر آنان از این حقیقت آگاه نیستند. (۱۳)» -> قرآن، سوره قصص
• «سازه ها و ساختمان ها نیز کودکانِ زمین و خورشید هستند». -> فرانک رایت/Frank Lloyd Wright
• «شک نکنید که یک کودک، فرزند هر که می خواهد باشد، از هر نژادی که باشد و متعلق به هر قبیله ای که باشد، قبل از هر چیزی کودک است و باید در قد و قواره یک کودک با او برخورد کرد. شاید بزرگترهای قد کشیده و رشید با هم سر ناسازگاری داشته باشند و یا به مرزبندی های رنگ و وارنگ معتقد باشند اما کودکان این بزرگترها به خاطر معصومیتی که در وجودشان موج می زند از همه این مرزها و ناسازی ها به دورند و وقتی در نگاه من و تو خیره می شوند چیزی جز لبخندی آرام بخش را جست وجو نمی کنند.» -> احمد حلت
• «فرزندانتان را بر پایهٔ آداب خود تربیت نکنید؛ چرا که آنها برای آینده و برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شده اند.» -> علی بن ابی طالب، ۲۴ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص ۲۶۷٫
• «فرزندان شما به حقیقت، فرزندان شما نیستند. آنها دختران و پسران زندگی اند در سودای خویش. این جوهر حیات است که به شوق دیدار خویش هر دم از گوشه ای سر برمی کند. آنها از کوچه وجود شما می گذرند، اما از آن شما نیستند و اگر چه با شمایند، به شما تعلق ندارند. عشق خود را بر آنها نثار کنید، اما اندیشه هایتان را برای خود نگه دارید؛ زیرا آنها را نیز برای خود، اندیشه ای دیگر است. جسم آنها را در خانه خود مسکن دهید، اما روح آنها را به آینده واگذارید؛ چرا که روح آنها در خانه فردا زیست خواهد کرد که شما حتی در رؤیا نیز نمی توانید به دیدار آن بروید. ممکن است تلاش کنید که شبیه آنان باشید، ولی مکوشید که آنان را مانند خود بار بیاورید؛ زیرا زمان به عقب باز نخواهد گشت و با دیروز درنگ نخواهد کرد. شما کمانی هستید که از چله آن، فرزندانتان چون تیرهای جاندار به آینده پرتاب می شوند. کماندار – که همان پروردگار هستی باشد- نشانه را در بی نهایت می بیند و با قوت، شما را خم می کند تا تیرهایش با شتاب به دور دست پروازکند. بگذارید فشار این خم شدن، با شادمانی همراه باشد؛ زیرا کماندار هم تیرهای پرشتاب و روبه آینده را دوست دارد و هم ثبات و استحکام کمان را…»، پیامبر، ترجمه: دکتر الهی قمشه ای، ص ۳۵ و ۳۶٫ -> جبران خلیل جبران
• «فرزند داشتن مانند داشتن یک بولینگ نصب شده در کوجهٔ مغز شماست .» -> مارتین مال /Martin Mull
• «فرزندانِ شما، حضورتان را بیشتر از هدیه هایتان لازم دارند.» -> جسی جکسون/Jesse Jackson
• «فرزند خود را آزاد گذارید تا هر راهی را می خواهد انتخاب کند.» -> سید روح الله خمینی
• «قبل از آنکه کودکی را کتک بزنید باید یقین پیدا کرده باشید که خود سبب خطای او نبوده اید.»اوستین اومالی• «کسی که کودکی را شاد کند، همچو کسی است که پیامبر را زیارت کرده است. (من فرح الصبی، زار نبی).» -> ضرب المثل عربی
• «کودکان معمولاً خودشان را بخاطر گم شدن سرزنش نمی کنند.» -> آنا فروید /Anna Freud
• «کودکان کلیدهای بهشت هستند».اریک هافر/Eric Hoffer• «کودکان بسیار، توجّه بسیار؛ کودکان کمتر، خوشبختی کمتر !». -> کریستیان نستل باو/ Christian Nestell Bovee
• «کودکان کارگرانِ عزیزی هستند، امّا آن ها بدبختی ها را تلخ تر می کنند». -> فرانسیس بیکن
• «کودکان بزرگترین منابع طبیعی ما هستند». -> هربرت هاور/Herbert Hoover
• «کودکان در لبخندهای بازیگوشی هایشان به من «نیروی الهی را در هر کس» نشان دادند. » -> مایکل جکسون
• «کودکان نیازمند عشق هستند، به ویژه آنگاه که سزاوارِ آن نیستند». -> هارولد هالبرت / Harold Hulbert
• «کودکان پیش از آنکه بفهمند موسیقی چیست، می رقصند». -> ویلیام استافور / William Stafford
• «کودکان لنگرهای زندگی مادر هستند». -> سوفوکلس /Sophocles
• «کودکان کتاب های رنگ آمیزی نیستند، با رنگ های محبوبت آن ها پر نکن.» -> خالد حسینی
• «کودکان را دوست بدارید و با آنان مهربان باشید و هرگاه به آنان وعده دادید، به آن وفا کنید، زیرا آنان، روزی دهنده خود را کسی غیر از شما نمی دانند.» -> محمد، پیامبر اسلام، کافی (ج ۶، ص ۴۹، ح ۳
• «کودکان مانند والدین خود دارای حقوقی هستند. کشورهای عضو پیمان جهانی حقوق کودک متعهد شده اند که حقوق کودکان را در همه زمینه ها رعایت کنند.» -> پیمان حقوقی کودکان در یونیسف، (ماده ۲، بند ۲)
• «کودکان حق دارند از هویت فرهنگی، زبان و ارزش های ادبی، هنری و ملی کشور خود مراقبت کنند و آنها را پاس بدارند.» -> پیمان حقوقی کودکان در یونیسف، (ماده ۲۹، بند۱-ج)
• «کودکان دارای معلولیت باید از همه حقوق یک کودک سالم بهره مند باشند و بتوانند در تصمیم گیریهایی که زندگیشان را تحت تأثیر قرار می دهد، شرکت کنند. این کودکان باید دیده شوند و باید به آنها به عنوان اعضای فعال جامعه و نه صرفاً دریافت کنندگان صدقه نگاه کرد و حضور آنها را ارج نهاد… ورزش و سرگرمی یکی از راه های مهمی است که کودکان دارای معلولیت و خانواده هایشان به واسطه آن می توانند میزان نگرانی و اضطراب خود را تا حد زیادی کاهش دهند.» -> محمد المنیر صفی الدین، نماینده صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف) در ایران
• «کودکان مانند والدین خود دارای حقوقی هستند. کشورهای عضو پیمان جهانی حقوق کودک متعهد شده اند که حقوق کودکان را در همه زمینه ها رعایت کنند.» -> پیمان حقوقی کودکان در یونیسف (ماده ۲، بند ۲)،
• «کودکان خیابانی و رویدادهایی که از کودکانِ خیابان می گذرد یکی از مشکلات جامعهٔ مصری است … و از نمایان ترین چالش های اجتماعی و ظواهر اخلاقی و امنی که در موضوع کودکانی خیابانی پنهان است: گشترش خرده-دزدی ها مانند جیب بری ها، درگیر شدن در تجارت مواد مخدر، اعتیاد خطری بزرگ که این کودکان را تهدید می کند، گدایی، به ویژه گدایی های که به سودِ رهبران باندهای گدایی می انجامد؛ استثمار جنسی و فحشا و جرایم اخلاقی … تداوم این پدیده ناگزیر به بدتر شدن انحراف اخلاقی و گردش ارزش های اخلاقی در جامعه منجر خواهد شد … کودکانِ خیابانی امروز، جوانان فردا و و پدران و مادران سال های آینده هستند…»از برنامهٔ حزب اخوان المسلمین در مصر،• «کودکان عموماً بیکاری را دوست ندارند، بنابراین تمام توجه شما باید معطوف به این باشد که این خصلت مشغله دوستی ایشان در چیزی صرف شود که به سود ایشان باشد.» -> جان لاک
• «کودکان یاد گذشته را نمی کنند و به فکر آینده هم نیستند. دم را غنیمت شمرده و آن را به خوشی طی می کنند. در بین سالمندان بسیار معدودند افرادی که اینچنین رفتار می کنند.» -> لابرویر
• «کمی هم خودمان را جای کودک بگذاریم. شاید هنوز احترام به کودک را یادنگرفته ایم.» -> محمدعلی بنی اسدی
• «... گهی کودک شو و طفلانه میرقص.»• «مادران باید فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند. این حکم برای کسی است که بخواهد دوران شیرخوارگی را تکمیل کند و خوراک و پوشاک آنان به طور شایسته بر عهده پدر است. هیچ کس جز به قدر وسعش مکلف نمی شود. هیچ مادری نباید به سبب فرزندش زیان ببیند و هیچ پدری نباید به خاطر فرزندش ضرر ببیند]و مانند همین احکام بر عهده وارث نیز هست، پس اگر پدر و مادر بخواهند با رضایت و صوابدید یکدیگر کودک را زودتر از شیر بازگیرند گناهی بر آن دو نیست و اگر خواستید برای فرزندان خود دایه بگیرید بر شما گناهی نیست، به شرط آنکه چیزی را که پرداخت آن را به عهده گرفت ه اید به طور شایسته بپردازید و از خدا پروا کنید و بدانید که خداوند به آنچه انجام می دهید بیناست .» -> قرآن، سوره البقرة، آیهٔ ۲۳۳
• «مسئولان باید فضاهای مناسب و متعددی را برای بازی کودکان درست کنند. این مکان ها باید به محل زندگی کودکان نزدیک باشد.» -> پیمان حقوقی کودکان در یونیسف، (ماده ۳۱، بند ۲)
• «میان فرزندانت به یک اندازه عمل کن.»ترجمهٔ دیگر: «میان فرزندانت به طور مساوی عمل کن.»• -> حدیث، از پیامبر اسلام
• «نمی دانم چه کسی این را گفته، امّا واقعاً جاهایی در قلب هست که نمی دانی وجود دارند تا وقتی که کودک را دوست داشته باشی.» -> آن لموت
• «نمی توانید به کودکی بیاموزید که از خود مواظبت کند مگر اینکه او را آزاد بگذارید تا برای مواظبت از خود بکوشد. ممکن است اشتباه بکند ولی دانایی وی از میان همین اشتباهات بیرون می آید.»هریت بیچر استو• «نفرینی که از قلب خاموش کودکی برمی خیزد، کارگرتر از خشم نیرومندترین مردان است.»الیزابت برت براونینگ• «وقتی که من کودکان را می بینم، چهرهٔ خدا را می بینم. به همین دلیل است که آن ها را بسیار دوست می دارم. این است آنچه من می بینم.» -> مایکل جکسون
• «والدین یا سایر سرپرستان کودک باید در حد توان و امکانات، شرایط زندگی مناسب را برای شکوفایی توانایی ها و رشد جسمی، ذهنی، روانی، اخلاقی و اجتماعی کودک فراهم آورد.» -> پیمان حقوقی کودکان در یونیسف، (ماده ۲۷، بندهای ۱و۲)
• «وقتی کودکی به دنیا می آید، والدین کودک باید برای او شناسنامه بگیرند. هر کودک حق دارد که نام، ملیت و تاریخ تولدش ثبت شود.» -> پیمان حقوقی کودکان در یونیسف، (ماده ۲، بند ۲)
• «وقتی نگاه حسرت یک کودک فقیر/ در پردهٔ سرشک پناهنده می شود// احساس می کنم که غمی خفته و بزرگ/ ناگه درون سینهٔ من زنده می شود.» -> میمنت میرصادقی
• «هروقت حالم بد باشد به کودکان پناه می برم زیرا کودکان حالم را خوب می کند. کودکی و جهان کودکی همیشه برایم جذاب بوده است زیرا هنوز جوهره وجودشان زنده و پویاست به همین دلیل کودکان برای من گوهر گرانبهایی هستند. اینکه از زاویهٔ یک کودک جهان را نگاه کنم برایم جالب بود.» -> نرگس آبیار
• «هرگز این کوچکان را حقیر نشمارید، بدانید که آنان نیز در عالم بالا فرشتگانی دارند که پیوسته در پیشگاه پدر آسمانی حاضرند». انجیل به روایت متی باب۱۸، کلام ۱۰ -> عیسی
• «هر کودکی مسلمانِ درست ایمان زاده می شود امّا والدینِ او هستند که او را به دین یهودی و مسیحی و یا زرتشتی برمی گردانند.» -> حدیث، از پیامبر اسلام، منبع:صحیح بخاری، ۲٫۴۴۰
• «هیج چیزی «عشق ورزیدن روحِ پدر» را همچون گریهٔ فرزندش نمی جنباند.» -> جانی ایرکسون تادا/ Joni Eareckson Tada
• «هر آهنگ یک کودک است که خوراکش می دهم و به من عشق نیز می دهد. امّا اگر شما هرگز آهنگی ننوشته باشید، زندگی شما یک آهنگ است. چطور نباشه؟» -> مایکل جکسون

واژه نامه بختیاریکا

بچه ساوا
تَپ؛ تَپ و تیل

جدول کلمات

صبی

پیشنهاد کاربران

بچه، جوان، خردسال، رود، صبی، طفل، نوباوه، نوجوان

کودک: در پهلوی با همین ریخت و نیز در ریخت کوادک kawādak بوده است.
( ( چو کودک لب از شیر مادر بشست
ز گهواره محمود گوید نخست ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 226. )


کودک ؛ فارسی در اصل از ترکیب دو واژه ( که ؛ دک ) درست شده ؛ ( که ) یعنی خرد ؛ ریز و ( دک ) به معنی جثه وتنه و رویهم یعنی ( کوچک اندام ) است

در گفتار لری :
کوئک، کو اَک، کُوَک، کویَک ( آوایی بین این ها ) = پسر

شاید در فارسی نوشتاری این واژه را کودک می نویسند.
مانند واژه پدر که آوایی اینجور گفته می شود.
پدر = پِئَر، پِیَر

ریشه ی واژه های #کوتاه #کودک #کوتوله در فارسی گوده در ترکی به معنی کوتاه گودول به معنی کوتوله ✅

از کوتو - k�t� به معنی بد در ترکیست.


متن زیر نقل قول از پست های قبلیست :

/در آذربایجان به صورت keti استفاده میشود و به معنی احمق اما کمی باهوش تر از احمق است در دیوان لغات ترک به صورت k�ti به معنی بدردنخور و فنا آمده است. ( شاهمرسی در معانی این واژه ترسناک و فانی را هم آورده است. ) ♦️

اصل معنی هم از فنا و فانی هست در واقع اصل واژه و مکاتب اتیمولوژی اصل فرم واژه را از keti میدانند. ♦️

در واقع از ketmek به معنی رفتن شکل سابق getmək است یعنی گذرا فانی - فنا پذیر - بد یا همان معنی بدرد نخور و از آن معنی بد گرفته است.
واژه ی کتی در ترکی آذربایجان در مکتب رسمی ثبت نشده است و در خطر فراموشیست زبانمان نیاز به حفاظت توسط ملتمان است. /

واژه ی گوده معمولا با گده استفاده میشوند ( گئده گوده لر گلدیلر )

از معنی بد تفسیر پست و پایین مقام گرفته است برای اندازه استفاده شده است در فارسی به شکل های کوتوله ، کودک ، کوتاه وارد فارسی شده است. ♦️

شکل های رایج در ترکی به صورت گوده - g�də به معنی کوتاه همچنین گودک - g�dək به معنی کوتاه و گودول - g�d�l به معنی کوتاه قد و کوتوله است.

فارس ها ترکهایی بودند که به یکباره زبان توووورکی را فراموش کردند

پانترکا به زودی


کلمات دیگر: