کلمه جو
صفحه اصلی

رستگاری


مترادف رستگاری : خلاصی، رهایی، فلاح، فوز، نجات، نجاح

فارسی به انگلیسی

nirvana, salvation, deliverance, felicity, redemption, success

deliverance, salvation


deliverance, felicity, redemption, salvation, success


فارسی به عربی

انعتاق

مترادف و متضاد

emancipation (اسم)
رها سازی، رهایی، تخلیص، رستگاری، ازادی

salvation (اسم)
رهایی، رستگاری، نجات، سبب نجات

deliverance (اسم)
رهایی، رستگاری، خلاصی، فراغت از زایمان، خلاص

redemption (اسم)
رستگاری، خلاصی، فدا، بازخرید، خریداری و ازاد سازی

خلاصی، رهایی، فلاح، فوز، نجات، نجاح


فرهنگ فارسی

خلاص نجات رهایی . یا نور رستگاری در میان ملاحان خلیج فارس مرسوم بود که بهنگام خطر مشعل یا چراغی می افروختند برای طلب امداد که آنرا [[ نور رستگاری ]] میگقتند . هم اکنون هم در سواحل خلیج فارس در مورد کشتی و قایقی که در شرف غرق شدنست گویند : [[ درین کشتی نور رستگاری است ]] [[ در جبین این کشتی نور رستگاری نیست یا بلا از و دور است یا کناره نزدیک است ]] .

فرهنگ معین

( ~. ) (حامص . ) رهایی ، نجات - یافتگی .

لغت نامه دهخدا

رستگاری. [ رَ ت َ / رَ ] ( حامص مرکب ) آزادی و رهایی و نجات و خلاصی. ( ناظم الاطباء ). خلاص. نجات. ( فرهنگ فارسی معین ). رهایی. ( بهار عجم ) ( ارمغان آصفی ). رهایی و با لفظ دادن مستعمل است. ( آنندراج ). صفت رستگار. ( یادداشت مؤلف ). خلاص. فلاح. نجات. ( دهار ). فوز. مفاز. ( یادداشت مؤلف ). نجاح. فلاح. فلح. ( منتهی الارب ) :
بترس از خدا و میازار کس
ره رستگاری همین است و بس.
فردوسی ( از شعوری ).
کنون هرچه دارید کز کردگار
بود رستگاری به روز شمار.
فردوسی.
ترا دین و دانش رهاند درست
ره رستگاری ببایدت جست.
فردوسی.
بمردن به آب اندرون چنگلوک
به از رستگاری به نیروی غوک.
عنصری.
پناه روان است دین از نهاد
کلید بهشت و ترازوی داد
در رستگاری ورا از خدای
ره توبه و توشه آن سرای.
اسدی.
در رستگاری به پرهیز جوی
که پرهیز بهتر ز ملک سباست.
ناصرخسرو.
از بداندیشان بترس و با کم آزاران نشین
رستگاری هر دو عالم در کم آزاری بود.
سنایی.
که بر ملازمت آن سیرت نصیب دنیا هرچه کاملتر بیابد و رستگاری عقبی مدخر گردد. ( کلیله و دمنه ). و مصالح معاش و معاد و دوستکامی و رستگاری اخروی بدو بازبسته است. ( کلیله و دمنه ). به تبع سلف رستگاری طمع دارد. ( کلیله و دمنه ).
چون دید شه آن شگفت کاری
کز مردمی است رستگاری.
نظامی.
ز دولت به هر کار یاریش باد
گذر بر ره رستگاریش باد.
نظامی.
به هیچگونه مرا نیست رستگاری روی
که هست دشمن من در میان پیرهنم.
عطار.
ز بند عشق تو امید رستگاری نیست
گریختن نتوانند بندگان بداغ.
سعدی.
به کمندی درم که ممکن نیست
رستگاری بالامان گفتن.
سعدی.
گر قید می گشایی بندی نمی گریزد
در بندخوبرویان خوشتر که رستگاری.
سعدی.
راستی ورز و رستگاری بین
یار شو خلق را و یاری بین.
اوحدی.
دلش به ناله میازار و ختم کن حافظ
که رستگاری جاوید در کم آزاریست.
حافظ.
ره رستگاری همین است و بس.
؟
- نور رستگاری ؛ در میان ملاحان خلیج فارس معمول بود که بهنگام خطر مشعل یا چراغی می افروختند برای طلب امداد که آنرا «نوررستگاری » می گفتند. هم اکنون در سواحل خلیج فارس در مورد کشتی و قایقی که در شرف غرق شدن است گویند: «در این کشتی نور رستگاری است » :

رستگاری . [ رَ ت َ / رَ ] (حامص مرکب ) آزادی و رهایی و نجات و خلاصی . (ناظم الاطباء). خلاص . نجات . (فرهنگ فارسی معین ). رهایی . (بهار عجم ) (ارمغان آصفی ). رهایی و با لفظ دادن مستعمل است . (آنندراج ). صفت رستگار. (یادداشت مؤلف ). خلاص . فلاح . نجات . (دهار). فوز. مفاز. (یادداشت مؤلف ). نجاح . فلاح . فلح . (منتهی الارب ) :
بترس از خدا و میازار کس
ره رستگاری همین است و بس .

فردوسی (از شعوری ).


کنون هرچه دارید کز کردگار
بود رستگاری به روز شمار.

فردوسی .


ترا دین و دانش رهاند درست
ره رستگاری ببایدت جست .

فردوسی .


بمردن به آب اندرون چنگلوک
به از رستگاری به نیروی غوک .

عنصری .


پناه روان است دین از نهاد
کلید بهشت و ترازوی داد
در رستگاری ورا از خدای
ره توبه و توشه ٔ آن سرای .

اسدی .


در رستگاری به پرهیز جوی
که پرهیز بهتر ز ملک سباست .

ناصرخسرو.


از بداندیشان بترس و با کم آزاران نشین
رستگاری هر دو عالم در کم آزاری بود.

سنایی .


که بر ملازمت آن سیرت نصیب دنیا هرچه کاملتر بیابد و رستگاری عقبی مدخر گردد. (کلیله و دمنه ). و مصالح معاش و معاد و دوستکامی و رستگاری اخروی بدو بازبسته است . (کلیله و دمنه ). به تبع سلف رستگاری طمع دارد. (کلیله و دمنه ).
چون دید شه آن شگفت کاری
کز مردمی است رستگاری .

نظامی .


ز دولت به هر کار یاریش باد
گذر بر ره رستگاریش باد.

نظامی .


به هیچگونه مرا نیست رستگاری روی
که هست دشمن من در میان پیرهنم .

عطار.


ز بند عشق تو امید رستگاری نیست
گریختن نتوانند بندگان بداغ .

سعدی .


به کمندی درم که ممکن نیست
رستگاری بالامان گفتن .

سعدی .


گر قید می گشایی بندی نمی گریزد
در بندخوبرویان خوشتر که رستگاری .

سعدی .


راستی ورز و رستگاری بین
یار شو خلق را و یاری بین .

اوحدی .


دلش به ناله میازار و ختم کن حافظ
که رستگاری جاوید در کم آزاریست .

حافظ.


ره رستگاری همین است و بس .

؟


- نور رستگاری ؛ در میان ملاحان خلیج فارس معمول بود که بهنگام خطر مشعل یا چراغی می افروختند برای طلب امداد که آنرا «نوررستگاری » می گفتند. هم اکنون در سواحل خلیج فارس در مورد کشتی و قایقی که در شرف غرق شدن است گویند: «در این کشتی نور رستگاری است » :
در جبین این کشتی نور رستگاری نیست
یا بلا از او دور است یا کناره نزدیک است .

(از فرهنگ فارسی معین ).


- امثال :
راستی رستگاری . (امثال و حکم دهخدا ج 2 ص 858).
|| سخاوت و بخشش . (ناظم الاطباء). || سلامت . (زمخشری ).

فرهنگ عمید

آزادی، رهایی.

دانشنامه عمومی

رستگاری در دین بمعنی نجات انسان از گناه و عواقب گناه است. هرچند معنای رستگاری در ادیان گوناگون یکی نیست، اما در ادیان کتاب بنیاد مانند یهودیت، مسیحیت و اسلام - رستگاری مسئله ای کانونی است.
در قرآن حدود ۴۰ بار از واژه فلاح (رستگاری) سخن گفته شده و در ضمن آیات مربوطه از صفات و علائم رستگاران و سعادتمندان واقعی و اخروی سخن رانده است که البته رستگاری از هر دو بعدش هم دنیوی و هم اخروی مدنظر بوده و از آنجا که حیات اخروی جاودانی و ابدی است از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد.
اصطلاح رستگاری (salvation) در مسیحیت دارای معنایی ویژه است. رهایی از قدرت گناه، حالت و وضعیتی که در آن انسان از گناه و مرگ آزاد می شود، تحقق برتری خدای نامتناهی بر تباهی های پدید آمده از گناه، بیماری و مرگ؛ و سرانجام، به «آن عمل خداوند گفته می شود که برای بازگرداندن انسان به موقعیت اولی اش انجام گرفته است؛ موقعیتی که از آن به سبب گناه آدم هبوط کرده است». به اعتقاد مسیحیان، انسان در آغاز آفرینش در کمال راستی و درستی بود، اما آدم (نخستین نمونه انسانیت) به معصیت خدا وسوسه شد و دامن خود را به گناه آلوده ساخت. بدین سبب، از آن جایگاه بلند هبوط کرد و در دنیایی خاکی گرفتار آمد. این امر تبار او را نیز به گناه ذاتی مبتلا نمود.
در مزدیسنا رستگاری هم دنیوی است و هم اخروی و از راه پیروی از قانون اشا حاصل می شود.
رستگاری (فیلم). رستگاری (انگلیسی: The Salvation) فیلمی دانمارکی در سبک وسترن است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد.

دانشنامه آزاد فارسی

رستگاری (salvation)
در ادیان ابراهیمی ایمان و کردار شایسته سبب رستگاری است. در باور مسیحیت مرگ عیسی مسیح بر صلیب، انسان را از عذاب ابدی نجات داد، هرچند تعابیر و تفاسیر مختلفی از آن وجود دارد. در دین بودا خاصه در قرائت های چینی و ژاپنی آن، انسان به کمک بودیسَتْوا (بُدهی سَتوا) یا اَمیدا بودا می تواند از چرخۀ بی پایان تناسخ نجات یابد و به رستگاری برسد. در آیین هندو به ویژه در سنت بهکتی، ایمان و عشق و عبادت خدا سبب نجات از تناسخ می شود. در مسیحیت و اسلام، گناه انسان را در خطر کیفر پس از مرگ می افکند. در آیین های بودا و هندو، بندی که فرد را در چرخۀ تناسخ گرفتار می کند کارمای اوست. مسیحیان معتقدند که گناه در ارتباط گناهکار با خدا خلل ایجاد می کند. گناه قابل بخشش است اما گناهکار باید از گناهش توبه کند، به نجات بخشی عیسی ایمان بیاورد، و رابطه ای شخصی با خدا برقرار کند. مبارزه با گناه مادام العمر است و بدون عنایت الهی عملی نیست. کلیسای کاتولیک شرکت در جماعات و آیین های مسیحی را مهم می داند و فیض الهی را در اجرای شعائر و عشای ربانی قابل تحصیل می داند. پروتستان ها بر اهمیت ایمان شخصی اصرار می ورزند و اغلب تعمید را آغاز رستگاری می شمارند. در قرآن، رستگاری با واژه های فوز، فلاح و نجات آمده و آن را در گرو ایمان و عمل و پاکی درون آدمی می داند. در آیۀ اول سوره مؤمنون می فرماید: «به راستی که مؤمنان رستگار شوند». و در جای دیگر (اعلی، ۱۴): «به راستی هرکس پاکدلی پیشه کرد، رستگار شد». امّا خداوند ظالمین، مجرمین، کافرین و کسانی که بر او افترا می بندند، را رستگار نمی کند و آن گاه هرکس که از آتش دوزخ دور داشته شده و به بهشت درآید، رستگار شده است. در آیه ۷۱ سورۀ احزاب نیز آمده: «هرکس از خداوند و پیامبر او اطاعت کند، به راستی به رستگاری بزرگی نایل شده است».

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] رستگاری همان سعادت واقعی و اخروی هست که در دین اسلام که به عنوان کاملترین و جامع‏ترین دین الهی است به این موضوع پرداخته است.
اسلام به عنوان کاملترین و جامع‏ترین دین الهی خوشبختی و رستگاری انسانها را در قرآن بیان کرده است و در آیات متعددی به این موضوع پرداخته است.
در قرآن حدود ۴۰ مرتبه از فلاح (رستگاری) سخن گفته شده و در ضمن آیات مربوطه از صفات و علائم رستگاران و سعادتمندان واقعی و اخروی سخن رانده است که البته رستگاری از هر دو بعدش هم دنیوی و هم اخروی مدنظر بوده و از آنجا که حیات اخروی جاودانی و ابدی است از اهمیت بیشتری برخوردار می‏باشد.

معنای فلاح
فلاح (رستگاری) از ماده «فلح و فلاح» در اصل به معنی شکافتن و بریدن است و به هر نوع پیروزی و رسیدن به مقصد و خوشبختی اطلاق شده است.
در حقیقت افراد پیروز و رستگار و خوشبخت، موانع را از سر راه خود برمی‏دارند و راه را برای رسیدن به مقاصد هموار می‏سازند و پیش می‏روند. فلاح و رستگاری به معنی وسیع آن هم پیروزی‏های مادی را شامل می‏شود و هم معنوی را.
پی‏روزی و رستگاری دنیوی در آن است که انسان آزاد و سربلند، عزیز و بی‏نیاز زندگی کند که این امور جز در سایه ایمان امکان‏پذیر نیست و رستگاری آخرت در این است که در جوار رحمت پروردگار در میان نعمت های جاویدان، در کنار دوستان شایسته و پاک و در کمال عزت و سربلندی به سر برد.

عوامل رستگاری
عواملی که انسان را به رستگاری می‏رساند و سعادتمند ابدی می‏کند در قرآن عبارتند از:

← ایمان
...

جدول کلمات

رشاد

پیشنهاد کاربران


سعادت و به خدا نزدیک شدن با وارستگی و رهایی از منیت و قید و بندهای مادی بدست میاید. هدایت و رضایت الله

نجات یافتن

رستگاری: در پهلوی رستگاریه rastgārīh و نیز رستاریه rastārīh بوده است. رستگاری ساخته شده از ( رَست - گا - ری )
( ( ترا دانش و دین رهاند درست
در رستگاری ببایدت جست. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 206 )


پرهیز کاری


وارهیدن

لطف
رشاد


کلمات دیگر: