کلمه جو
صفحه اصلی

غزوه بنی لحیان

فرهنگ فارسی

یا غزوه عسفان

لغت نامه دهخدا

غزوه بنی لحیان. [ غ َزْ وَ ی ِ ب َ ل ِح ْ ] ( اِخ ) یا غزوه عُسفان. رجوع به بنی لحیان و عسفان شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] غزوه بنی لحیان شش ماه پس از غزوه احزاب در ماه ربیع الاول سال ششم هجرت اتفاق افتاد. که این غزوه بخاطر واکنش به قتل عام هفت تن از مبلغان اسلام در کنار «آبگیر رجیع» بود.
غزوه بنی لحیان که ظاهراً شش ماه پس از غزوه احزاب در ماه ربیع الاول سال ششم هجرت اتفاق افتاد، واکنش به قتل عام هفت تن از مبلغان اسلام در کنار «آبگیر رجیع» بود. این گروه از مبلغان که به درخواست قبایل «عضل» و «قاره» به منطقه آنان می رفتند، کنار آبگیر رجیع در منطقه قبیله «هذیل» و با همکاری آنان به شهادت رسیده بودند. این حادثه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) را بسیار اندوهگین ساخت.
حمله سپاه اسلام
پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) بعد از گذشت دو سال از آن واقعه، به همراه ۲۰۰ نفر با ۲۰ اسب، به سمت آنان حرکت کردند. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) این چنین وانمود کرد که قصد سفر شام را دارد، تا بنی لحیان متوجه حضور سپاهیان اسلام نشوند. به هر حال آنان از جریان آگاه شدند، و به سمت کوه ها فرار کردند. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) عده ای را به تعقیب آنها فرستاد؛ اما به هیچ یک از آنان دست نیافت. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) در ادامه این غزوه به سمت « عُسان »، نزدیکی مکه حرکت کردند، تا مکیان این تصور را کنند که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) قصد فتح مکه را دارد. سرانجام بعد از چهارده روز سپاهیان اسلام به مدینه بازگشتند. در طول این مدت عبدالله بن ام مکتوم جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) در مدینه بودند.

[ویکی اهل البیت] غزوه ای است که در سال ششم هجری برای انتقام گرفتن خون اصحاب رجیع از قبیله بنی لحیان انجام شد.
ابن اسحاق می گوید: رسول خدا ذی حجّه (سال پنجم) و محرّم و صفر و دو ماه ربیع را در مدینه اقامت گزید، و در جمادی الأولی (شش ماه پس از جنگ «بنی- قریظه») به خونخواهی شهدای رجیع: خبیب بن عدیّ و همراهانش بر سر «بنی- لحیان» رفت .
اما واقدی می گوید:« پیامبر (ص) روز اول ربیع الاول سال ششم از مدینه بیرون آمدند و تا غران و عسفان رفتند و مدت غیبت ایشان از مدینه چهارده شب بود.»
پیامبر (ص)، از کشته شدن عاصم بن ثابت و یاران او سخت ناراحت شدند و همراه دویست نفر که بیست اسب همراه داشتند از مدینه بیرون آمدند. و در محل گنبدی که در ناحیه جرف بود فرود آمدند و بامداد روز بعد حرکت کردند و وانمود می کردند که آهنگ شام دارند. پیامبر (ص) هنگام تخفیف گرمای روز حرکت می کرد، و از غرابات و بین عبور فرمود تا به بلندی های ثمام رسیدند.
از آنجا در راه شتابان حرکت فرموده تا به وادی غران رسیدند که عاصم بن ثابت و همراهانش آنجا کشته شده بودند. پیامبر (ص) بر آنها رحمت فرستاد و فرمود: شهادت بر شما گوارا و فرخنده باد. قبیله لحیان که از آمدن پیامبر (ص) مطلع شده بودند به قله های کوهها گریختند، و مسلمانان به هیچ- کس از ایشان دست نیافتند. پیامبر (ص) یکی دو روز آنجا اقامت کردند و گروههایی را از هر سو به جستجو اعزام داشتند، و آنها هم به کسی دست نیافتند. آنگاه پیامبر (ص) حرکت فرموده به عسفان رسیدند.
«جابر بن عبد اللّه أنصاری» می گفت که: از رسول خدا شنیدم که چون آهنگ بازگشتن به مدینه را کرد، می گفت، «آئبون تائبون إن شاء اللّه، لربّنا حامدون، أعوذ باللّه من و عشاء السفر و کآبة المنقلب، و سوء المنظر فی الأهل و المال»
ابن سعد می گوید که: رسول خدا- صلّی اللّه علیه و آله- از «عسفان»، أبو بکر را با ده سوار فرستاد تا قریش را بدین وسیله مرعوب سازد و آنان تا «غمیم» پیش رفتند و سپس بی آن که به دشمنی برخورد کنند بازگشتند
البته علامه جعفر مرتضی عاملی در وجود این سریه شک کرده اند.


کلمات دیگر: