[ویکی فقه] سال هفتم هجرت فرا رسید، پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلم) پس از هفت سال دوری از زادگاهش (مکّه) به عنوان انجام عمره قضاء همراه دو هزار نفر از مسلمانان، با شکوه خاصی وارد مکه شد (از این رو این عمره را، عمره قضا می گویند که قضای سال قبل بود که مشرکان مانع شده بودند)، سرزمین مکّه که می بایست پایگاه
توحید باشد و از زمان
حضرت آدم و نوح و
ابراهیم خلیل به بعد، تحت این عنوان معرفی شده بود توسط مردم مکّه و اطراف، به پایگاه شرک و بت پرستی و پایتخت همه بت پرستان تبدیل شده بود. از این جهت، فتح مکّه بزرگترین دستاورد
انقلاب اسلامی شمرده می شد، و مسلمانان با فتح مکّه از نظر سیاسی، به بزرگترین
امتیاز ، دست یافتند. و از زندگی سخت و دشوار، به زندگی بهتری نایل شدند.
در سال ششم هجرت، جریان «صلح حدیبیه» (چنان که خواهیم گفت) راه را برای فتح مکّه هموار کرد و هم چون نردبانی بود که مسلمانان توانستند با پیمودن پله های آن بر بام فتح مکّه گام نهند، با توجه به این که مکّه پایگاه قریش و بت پرستان و
مشرکین جزیره العرب بود و با آزاد سازی آن، بزرگترین
پیروزی نصیب مسلمانان می شد، به اهمیت این فتح بزرگ پی می بریم، اما این که این فتح شیرین و عجیب چگونه صورت گرفته و از کجا شروع شد؟ بطور مشروح در آینده خاطر نشان خواهد شد.
← پیمان شکنی کنانه
سال ششم هجرت پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلم) در مدینه خوابی دید که آن را برای یاران چنین بازگو فرمود: «خواب دیدم به اتفاق یارانم برای انجام
مناسک عمره، وارد مکّه می شویم.» و مطابق بعضی از روایات فرمود: «خواب دیدم
خداوند به من امر کرد که برای مناسک عمره به مکّه بروم.» یارانش همگی از این رؤیا، شادمان شدند.
← تصدیق رؤیا
در ماههای حرام (ذیقعده، ذیحجه، رجب و محرّم) جنگ کردن نزد همه مردم جزیره العرب، حرام بود و
اسلام نیز این سنّت را محترم شمرد؛ و پیامبر این ماهها که ماههای
آزادی بود، از فرصت استفاده کرده و به
تبلیغ اسلام می پرداخت. پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلم) در سال ششم هجرت تصمیم گرفت که به اتفاق مهاجر و
انصار و سایر مسلمین به سوی مکّه بروند و در
ماه ذیقعده ، در مناسک عمره شرکت کنند، مسلمانان(که ۱۴۰۰ نفر بودند) همراه رسول اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) در ذی الحلیفه نزدیک مدینه احرام بستند و با تعداد زیادی شتر برای قربانی، به سوی مکّه حرکت کردند، وضع حرکت پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلم) به خوبی نشان می داد که جز عبادت ، قصد دیگری (مانند جنگ) ندارد. مسلمانان به اتفاق پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلم) در روستای حدیبیه فرود آمدند، ولی مشرکان و قریش از حرکت مسلمین مطلع شده و راه را بر آنها بستند، و مانع حرکت مسلمانان گردیدند؛ در صورتی که آنان در این کار، دو سنّت را که قبول داشتند، شکستند:یکی آزادی در ماههای حرام (از جمله ماه ذیقعده) دوم: مانع نشدن از کسی که احرام بسته است.
مقدمه صلح حدیبیه
...
wikifeqh: هشتم هجری به دست مسلمانان و به فرماندهی پیامبر اکرم(ص) در واکنش به نقض پیمان حدیبیه توسط
قریشیان بود و نتایجی همچون روی آوردن مشرکان شبه جزیره
عربستان به اسلام در سال های بعد را در پی داشت. سران مشرکان قریش از جمله ابوسفیان قبل از ورود مسلمانان به شهر مکه، اسلام آوردند. پیامبر با ندای الیوم یوم المرحمه (امروز، روز رحمت و گذشت است) فرمان عفو عمومی صادر کرد.
علت وقوع این جنگ آن بود که قریشیان صلح حدیبیه را نقض کردند. در سال ششم هجری و پس از وقوع سه جنگ بزرگ بدر، احد و خندق، سرانجام مسلمانان و مشرکان در منطقه حدیبیه با یکدیگر قرارداد صلحی امضا کردند که طبق آن تعیین شد که ده سال میان طرفین صلح برقرار گردد.
wikishia: اهل البیت] یکی از مهم ترین رویدادهای زمان
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فتح شهر مکه است که در رمضان سال هشتم هجری اتفاق افتاد. مکه مهم ترین شهر شبه جزیره عربستان در آن زمان و محل زندگی قوم بزرگ قریش بود، که با فتح آن توسط سپاهیان اسلام موجب شد تا بسیاری از قبایل عرب دست از جنگ با اسلام برداشته و مسلمان شوند. در واقع فتح مکه، فتح کل حجاز بود. مورخان و مفسران شان نزول
سوره نصر را در مورد فتح مکه می دانند.
در روایتی از امام رضا علیه السلام آمده است که: رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در
ماه رمضان به سوی بدر حرکت کرد و شهر مکه را در ماه رمضان فتح کرد.
به گفته اغلب مورخان نیز فتح مکه در ماه رمضان سال هشتم هجری اتفاق افتاده است. اما در روز ورود رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به مکه بین مورخان اختلاف است.
از پیش از اسلام،
قبیله خزاعه پیمانی با عبد المطلب داشت که پیوند آنان را با بنی هاشم مستحکم کرده بود.چون صلح حدیبیه پیش آمد، خزاعه در عقد حمایت رسول خدا (ص) قرار گرفتند و پیمان آن حضرت را پذیرفتند. در آن هنگام خزاعه پیمان نامه ای را که با
عبدالمطلب نوشته بودند را به حضور پیامبر آوردند و آن را خواندند.
واقدی گوید:نامه عبد المطلب چنین بود: «باسمک اللهم، این پیمان نامه عبد المطلب است برای خزاعه، در هنگامی که سران و خردمندان ایشان آمده بودند، افرادی هم که نیامده اند به آنچه که حضّار بپذیرند راضی هستند. میان ما و شما پیمانها و قراردادهای الهی خواهد بود که هیچگاه به فراموشی سپرده نشود تا در نتیجه هیچ خصومت و دشمنی صورت نگیرد. تا هنگامی که کوههای ثبیر و حراء پا برجاست و تا هنگامی که دریا موج می زند (خیس کننده است) دست ما یکی و نصرت و یاری ما برای یک دیگر خواهد بود و تا روزگار پا برجا و باقی است امیدواریم مطلب تازه ای بر این افزوده نشود». ابی بن کعب این پیمان نامه را برای رسول خدا (ص) خواند. آن حضرت فرمود: مطالب این پیمان چقدر برای من آشناست، اکنون هم که اسلام آورده اید بر همان پیمان باشید.
به همین دلیل، خزاعیان چشمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در مکه و اطراف آن بودند.
قبیله خزاعه با قبیله بنوبکر بن عبدمنات دشمنی داشت و پیش از آمدن اسلام نزاع هایی میان آنان برپا بود. مطرح شدن مسأله اسلام، آنان را از توجه به درگیری هایشان بازداشت تا آن که پیمان حدیبیه پیش آمد.
از جمله اصول معاهده مزبور، یکی آن بود که قبایل در بستن پیمان با هر یک از دو طرف یعنی قریش و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آزاد هستند. از آنجا که خزاعه سال های متمادی هم پیمان بنی هاشم بود، پس از حدیبیه، پیمان سابق خویش را تجدید کرد. بنوبکر نیز پیمانی با قریش بست.