کلمه جو
صفحه اصلی

رکن آباد

لغت نامه دهخدا

رکن آباد. [ رُ ] (اِخ ) دهی از دهستان برج اکرم بخش فهرج شهرستان بم . سکنه ٔ آن 238 تن است . آب آن از قنات است . محصول عمده ٔ آنجا خرما و حنا.راه آن فرعی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


رکن آباد. [ رُ ] (اِخ ) دهی از دهستان میبد بخش اردکان شهرستان یزد. سکنه ٔآن 1024 تن است . آب آن از قنات است . محصول عمده ٔ آنجا غلات و پنبه . صنایع دستی زنان آنجا کرباس بافی . راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


رکن آباد. [ رُ ] (اِخ ) دهی ازدهستان حومه ٔ بخش میناب شهرستان بندرعباس . سکنه ٔ آن 200 تن است . آب آن از رودخانه . محصول عمده ٔ آنجا خرما و مرکبات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


رکن آباد. [ رُ] (اِخ ) یا آب رکن آباد، نهر معروفی است از انهار شیراز که به قول صاحب فارسنامه ٔ ناصری رکن الدوله ٔ دیلمی در سنه ٔ 338 هَ . ق . احداث نموده منبع این آب در یک فرسخ و نیمی شمال شرقی شیراز است و آب مذکور از تنگ «اﷲاکبر» عبور کند و صحرای مصلی و باغ نو و تکیه ٔ هفت تنان و چهل تنان و تکیه ٔ خواجه حافظ را مشروب نماید. (از حاشیه ٔ دیوان حافظ چ قزوینی و دکتر غنی ). قنات رکن الدین دیلمی است که در شیراز بنیاد کرده است و آب آن به شهر می رسد و آبی لطیف و خوشگوار بود. (از آنندراج ) (از انجمن آرا) (از شرفنامه ٔ منیری ) (از لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ) :
ز رکن آباد ما صد لوحش اﷲ
که عمر خضر می بخشد زلالش .

حافظ.


بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلی را.

حافظ.


رجوع به تاریخ مغول ص 540 و شیرازنامه ص 5 و 6 و 23 و 14 و سفرنامه ٔ ابن بطوطه چ مصر ج 1 ص 127 و 136 و فارسنامه ٔ ناصری ج 2 ص 21، 20 و نزهة القلوب ج 3 ص 115 و قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود.

رکن آباد. [ رُ ] (اِخ )دهی از دهستان کنارشهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر. سکنه ٔ آن 677 تن است . آب آن از قنات . محصول عمده ٔ آنجا غلات و پنبه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


رکن آباد. [ رُ ] (اِخ ) دهی از دهستان کوه پنج بخش مرکزی شهرستان کرمان . سکنه ٔ آن 204 تن است . آب آن از قنات . محصول عمده ٔ آنجا غلات و حبوب .راه آن شوسه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


رکن آباد. [ رُ ] (اِخ ) دهی ازدهستان علا بخش مرکزی شهرستان سمنان . سکنه ٔ آن 700 تن است . آب آن از قنات . محصول عمده ٔ آنجا غلات و پنبه و پیاز. صنایع دستی زنان آنجا کرباس بافی است .راه آن فرعی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


رکن آباد. [ رُ ] (اِخ ) دهی از دهستان آیدغمش بخش فلاورجان شهرستان اصفهان . سکنه ٔ آن 126 تن است . آب آن از قنات . محصول عمده ٔ آنجا غلات و برنج و پنبه .راه آن فرعی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


رکن آباد. [ رُ ] (اِخ ) دهی از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. سکنه ٔ آن 496 تن است . آب آن از قنات . محصول عمده ٔ آنجا غلات و لبنیات . صنایع دستی زنان آنجا قالی و جاجیم بافی . راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


رکن آباد. [ رُ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش سروستان شهرستان شیراز.سکنه ٔ آن 100 تن است . آب آن از قنات . محصول عمده ٔ آنجا غلات و تنباکو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


دانشنامه عمومی

رکن آباد روستایی از توابع بخش اشکنان در شهرستان لامرد است که با مرکز بخش 15 کیلومتر و با مرکز شهرستان 25 کیلومتر فاصله دارد. وجه تسمیۀ این روستا 16 رشته قنات موجود در منطقۀ تفریحی و گردشگری این روستا به نام تنگ خور است. در گذشته به آبادی ای که با قنات آباد می شده رکن آباد می گفتند.



کلمات دیگر: