کلمه جو
صفحه اصلی

سروستان

فارسی به انگلیسی

cypress-grove

فرهنگ فارسی

( کاخ ) در کنار راه کاروانی که شیراز را بدارابجرد و بندر عباس متصل میکند ویرانه قصری پیداست که سروستان نام دارد و بقول هر تسفلد این قصر در زمان سلطنت بهرام پنجم بنا شده و ممکن است یکی از بناهای مهرنرسی باشد این کاخ بنای گنبد واریست که بعقیده هرتسفلد نظر بکوچکی شایستگی اقامتگاه شاهنشاه را نداشته خاصه که تالار بارگاه آن بسیار حقیر است در دیوارها درهای بسیار تعیبه شده و بنای سقف ها نشان میدهد که در آن زمان فن معماری ساسانی بپایه نسبتا بلندی رسیده بوده است .
جایی که در آن درخت سرو بسیار باشد
میان سیرگان و بم . جایی سرد سیر و هوای درست و آبادان و با نعمت بسیار و آبهای روان و مردم بسیار .

لغت نامه دهخدا

سروستان . [ س َرْ وِ ] (اِخ ) پهلوی «سرویستان » . و بدانجاآثار قصری از عهد ساسانی است . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). نام قصبه ای است در ملک فارس . (برهان ). نام دهی است به فارس قصبه مانند در میان شیراز و شهر فسا که قریب هفتصد خانه در آن است . (آنندراج ). قصور ساسانی در شش کیلومتری دهکده ٔ جدید سروستان امروزی واقعاست . (جغرافیای غرب ایران ص 351). درازی آن از بکت تا نظرآباد هفت فرسخ ، پهنای آن از ترنک تا قریه ٔ شورجه سه فرسخ و نیم . محدود است از جانب مشرق به بلوک فسا و از طرف شمال به بلوک فسا و از طرف شمال به بلوک کربال و حومه ٔ شیراز و از سمت مغرب به بلوک کوار و از جانب جنوب به بلوک خفر. (فارسنامه ٔ ناصری ). رجوع به فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 139 و 140 و ایران باستان ص 1616، 1617 و جغرافیای غرب ایران ص 117، 118، 182،229، 251 و نزهةالقلوب ص 107، 124، 187، 240 شود.


سروستان . [ س َرْ وِ ] (اِخ ) شهری است [ به ناحیت میان کرمان ] میان سیرگان [ سیرجان ] و بم . جایی سردسیر و هوای درست و آبادان و با نعمت بسیار و آبهای روان و مردم بسیار. (حدود العالم ).


سروستان. [ س َرْ وِ ] ( اِ مرکب ) از: سرو + ستان ( پسوند مکان ). جای سرو. ( از حاشیه ٔبرهان قاطع چ معین ). سروزار. جایی باشد که درخت سروبسیار بود. ( برهان ) ( رشیدی ) ( آنندراج ) :
این نواها به گل از بلبل پردستان چیست
در سروستان باز است به سروستان کیست.
منوچهری.
و همه کوه درخت بادام و میوه ها و سروستان است.( مجمل التواریخ ).
سایه خار تو سروستان است
خرمن نشو و نما آمده ای.
خاقانی.
بود در روضه گاه آن بستان
چمنی بر کنار سروستان.
نظامی.
به سروستان شدم وقت سحرگاه
سهی سروی دلم بربود ناگاه.
نظامی.
|| ( اِخ ) نام لحن دهم از سی لحن باربد. ( برهان ) ( رشیدی ) ( از آنندراج ) :
مطربان ساعت به ساعت بر نوای زیر و بم
گاه سروستان زنند امروز گاهی اشکنه.
منوچهری.

سروستان. [ س َرْ وِ ] ( اِخ ) پهلوی «سرویستان » . و بدانجاآثار قصری از عهد ساسانی است. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ). نام قصبه ای است در ملک فارس. ( برهان ). نام دهی است به فارس قصبه مانند در میان شیراز و شهر فسا که قریب هفتصد خانه در آن است. ( آنندراج ). قصور ساسانی در شش کیلومتری دهکده جدید سروستان امروزی واقعاست. ( جغرافیای غرب ایران ص 351 ). درازی آن از بکت تا نظرآباد هفت فرسخ ، پهنای آن از ترنک تا قریه شورجه سه فرسخ و نیم. محدود است از جانب مشرق به بلوک فسا و از طرف شمال به بلوک فسا و از طرف شمال به بلوک کربال و حومه شیراز و از سمت مغرب به بلوک کوار و از جانب جنوب به بلوک خفر. ( فارسنامه ناصری ). رجوع به فارسنامه ابن البلخی ص 139 و 140 و ایران باستان ص 1616، 1617 و جغرافیای غرب ایران ص 117، 118، 182،229، 251 و نزهةالقلوب ص 107، 124، 187، 240 شود.

سروستان. [ س َرْ وِ ] ( اِخ ) شهری است [ به ناحیت میان کرمان ] میان سیرگان [ سیرجان ] و بم. جایی سردسیر و هوای درست و آبادان و با نعمت بسیار و آبهای روان و مردم بسیار. ( حدود العالم ).

سروستان . [ س َرْ وِ ] (اِ مرکب ) از: سرو + ستان (پسوند مکان ). جای سرو. (از حاشیه ٔبرهان قاطع چ معین ). سروزار. جایی باشد که درخت سروبسیار بود. (برهان ) (رشیدی ) (آنندراج ) :
این نواها به گل از بلبل پردستان چیست
در سروستان باز است به سروستان کیست .

منوچهری .


و همه ٔ کوه درخت بادام و میوه ها و سروستان است .(مجمل التواریخ ).
سایه ٔ خار تو سروستان است
خرمن نشو و نما آمده ای .

خاقانی .


بود در روضه گاه آن بستان
چمنی بر کنار سروستان .

نظامی .


به سروستان شدم وقت سحرگاه
سهی سروی دلم بربود ناگاه .

نظامی .


|| (اِخ ) نام لحن دهم از سی لحن باربد. (برهان ) (رشیدی ) (از آنندراج ) :
مطربان ساعت به ساعت بر نوای زیر و بم
گاه سروستان زنند امروز گاهی اشکنه .

منوچهری .



فرهنگ عمید

۱. جایی که درخت سرو بسیار باشد.
۲. (موسیقی ) [قدیمی] لحنی از سی لحن باربد: چو بر دستان «سروستان» گذشتی / صبا سالی به سروستان نگشتی (نظامی۱۴: ۱۸۰ ).

دانشنامه عمومی

سروستان یکی از شهرهای استان فارس در جنوب ایران است. این شهر مرکز شهرستان سروستان می باشد. بخش مرکزی این شهرستان در ۸۰ کیلومتری جنوب شرق شیراز واقع است. از محصولات مشهور آن می توان به لبنیات (به خصوص دوغ)، پسته و زیتون اشاره کرد. این شهر یکی از شهرهای استان است که در آن نفت نیز وجود دارد و پالایشگاه آن در دست احداث است.
امامزاده سید علی ابن اسحاق واقع در روستای کت گنبد
امامزاده ابراهیم واقع در روستای نظرآباد
امامزاده ابراهیم واقع در روستای هزاردره
امامزاده شاصفی الدین واقع در شهر کوهنجان
امامزاده پیرچراغ واقع در روستای کمال آباد
امامزاده پیرغیب واقع در دهستان شوریجه
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۱۸٬۱۸۷ تن (در ۵٬۵۹۲ خانوار)( که تقریبا یک سوم جمعیت آن شهر را عشایر لر و عرب تشکیل میدهد) بوده است.
سروستان از شمال به منطقه ارسنجان، از شمال غرب به شیراز، از غرب به منطقه اکبرآباد کوار و کوار، از جنوب غرب به خفر، از جنوب به خاوران و تادوان، از جنوب شرق به فسا، از شرق به استهبان و نی ریز و از شمال شرق به شهرستان خرامه و دریاچه بختگان منتهی می شود.با توجه به منشعب شدن جاده ها در سروستان به سایر نقاط فارس ترافیک عبوری این شهرستان قابل توجه است. این شهرستان در مسیر اصلی شمال به جنوب کشور قرار دارد و جاده شیراز - بندرعباس از آن عبور می کند. مسیر ۷۹ کیلومتری شیراز-سروستان به صورت بزرگراه شامل دو خط از هر مبدأ می باشد. جاده آسفالت غنبی به طول ۵۶ کیلومتر از سمت شمال این شهرستان را به بخش خرامه متصل می نماید.همچنین جاده سروستان-خاوران در سمت جنوب محور ارتباطی شهرستان های سروستان، استهبان و نی ریز به جهرم می باشند.
از جاذبه های مذهبی سروستان می توان از امامزاده شاه صفی الدین کوهنجان، امامزاده اسحاق، بقعه بی بی شریفه مهارلو، امامزاده خدیجه بانو مهارلو و قدمگاه کوه چنار مهارلو نام برد

دانشنامه آزاد فارسی

سَروِسْتان
سَروِسْتان
سَروِسْتان
شهری در استان فارس، شهرستان شیراز، و مرکز اداری بخش سروستان. با ارتفاع ۱,۵۴۰ متر، در منطقه ای کوه پایه ای، در ۷۶ کیلومتری شرق جنوبی شیراز، سر راه شیراز به فسا، قرار دارد. اقلیم این شهر معتدل و خشک و جمعیت آن ۱۳,۹۹۵ نفر است. در فاصلۀ ۹ کیلومتری جنوب غربی این شهر بنای بزرگی از سنگ و گچ با گنبد ها و طاق ها و دهلیزهای متعددی از روزگار ساسانیان وجود دارد که متعلق به زمان بهرام گور است. مقبرۀ شیخ یوسف سروستانی نیز نزدیک این شهر قرار دارد.

پیشنهاد کاربران

طایفه سروستانی ایل جانکی گرمسیر ایل چهارلنگ ایل بزرگ بختیاری قوم لر

خوزستان. بختیاری. اصفهان


کلمات دیگر: