مترادف بم : صدای خشن، صدای کلفت ، صوت کم فرکانس
متضاد بم : زیر
bass, low-pitched, deep
bass
صدایخشن، صدایکلفت ≠ زیر
۱. صدایخشن، صدایکلفت ≠ زیر
۲. صوت کمفرکانس ≠ زیر
ویژگی صدای کلفت یا کم بسامد
بم کردن
to lower, to make bass, to make low
ناصرخسرو.
ملاحیدر ذهنی (در هجو قاضی افضل ).
شفائی (از آنندراج ).
ملاطغرا (از آنندراج ).
هاتفی .
ملافوقی یزدی (از آنندراج ).
بم . [ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دستگردان بخش طبس شهرستان فردوس . سکنه ٔ آن 233 تن . آب آن از قنات و محصول آن غلات و گاورس و خرما است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فرخی .
فرخی .
فرخی .
منوچهری .
ناصرخسرو.
خاقانی .
خاقانی .
نظامی .
سعدی .
اسدی .
نظامی .
سعدی .
امیرخسرو.
بم . [ ب َم م ] (معرب ، اِ) تار سطبر بلندآواز از تارهای رود. (منتهی الارب ). وتر و تار ستبر از تارهای مزهر. (از ذیل اقرب الموارد از قاموس ). رودستبر. (دهار). نام زفت ترین تار بربط. (از مفاتیح ). ج ، بُموم . (منتهی الارب ) (دهار). و رجوع به بم شود.
بم . [ ب ِ م َ ] (ع حرف جر + اسم ) (از: حرف جر «ب » + اسم استفهام ما). مخفف بما. به چه ؟ (ترجمان القرآن جرجانی ). چگونه و به چه وضع؟ (ناظم الاطباء).
بم . [ ب ُم م ] (ع اِ) بوم ، که جغد باشد. (منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد از قاموس ).
بم . [ ب َ ] (اِخ ) (شهرستان ...) یکی از شهرستانهای استان هشتم کشور و حدود آن بشرح زیر است : ازشمال به شهرستان کرمان و لوت زنگی احمد. از جنوب به کوهستان نمداد و شاه . از شرق به شهرستان زاهدان . از غرب به شهرستان جیرفت . هوای این شهرستان بر دو قسمت است : قسمت جلگه و دامنه ٔ نواحی کوهستانی . هوای قسمت جلگه و دامنه گرمسیر است و آب قرای آن از قنوات تأمین میشود. و محصول عمده ٔ آن غلات ، خرما، حنا، مختصر مرکبات است . در قسمت کوهستانی ، هوای نقاط مرتفع سردسیر است و آب اکثر قرای آن از چشمه و رودخانه و قنوات کوهستانی تأمین میشود. محصول عمده ٔ این نواحی غلات ، لبنیات و میوه مخصوصاً بادام کوهی است . قسمت مرکزی شهرستان دشت حاصلخیز است که متجاوز از سیصد آبادی نزدیک بهم در آن احداث شده . رودخانه ای که دارای آب دائم باشد در این شهرستان در قسمت جلگه وجود ندارد فقط در دره های مرتفع کوهستان رودخانه هائی جاریست که فقط در موقع بارندگی زیاد سیلاب آنها به کویر میرسد مانند رودخانه ٔ تهرود، رودخانه ٔ ده بکری ، رودخانه ٔ گراغان و غیره . شهرستان بم از سه بخش : مرکزی ، فهرج ، راین تشکیل شده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
میرعماره .
بم . [ ب ُ ] (از فرانسوی ، اِ) مخفف بُمب در تداول عوام فارسی زبانان . (از یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به بمب شود.
اصطلاحی در نواختن ضرب زورخانه ای
بالا