کلمه جو
صفحه اصلی

شاه آباد

لغت نامه دهخدا

شاه آباد. (اِخ ) ایالتی در جنوب بهار هندوستان . (ناظم الاطباء).


شاه آباد. (اِخ ) در هشت فرسخی شمال باختری شوشتر سر راه دزفول ، خرابه هایی که امروز شاه آباد می نامند دیده می شود و این موقع شهر جندیشاپور یا جندی سابور است . (از سرزمینهای خلافت شرقی ص 256).


شاه آباد. (اِخ ) ده کوچکی است از بخش نجف آباد شهرستان اصفهان . دارای 63 تن سکنه . آب آن از زاینده رود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


شاه آباد. (اِخ ) ده مرکز دهستان دشت آب بخش بافت شهرستان سیرجان . دارای 350 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


شاه آباد. (اِخ ) دهی از بخش کن شهرستان تهران . دارای 50 تن سکنه . محصول آن غلات ، صیفی و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


شاه آباد. (اِخ ) دهی از دهستان افزر بخش قیروکازرین شهرستان فیروزآباد.دارای 52 تن سکنه . آب آن از رودخانه . محصول آن غلات ،برنج ، خرما است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


شاه آباد. (اِخ ) دهی از دهستان اندیکا بخش قلعه زرامن شهرستان اهواز. دارای 150 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


شاه آباد. (اِخ ) دهی از دهستان بیزکی شهرستان مشهد. دارای 349 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، چغندر و سیب زمینی و شغل اهالی زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


شاه آباد. (اِخ ) دهی از دهستان پیشکوه بخش تفت شهرستان یزد. دارای 633 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


شاه آباد. (اِخ ) دهی از دهستان جمیل آباد بخش بافت شهرستان سیرجان . دارای 145 تن سکنه . آب آن از قنات و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


شاه آباد. (اِخ ) دهی از دهستان جوپار بخش ماهان شهرستان کرمان . دارای 330 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، حبوب ، صیفی ، سیب زمینی و میوه و شغل اهالی زراعت و مکاری و ریسندگی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


شاه آباد. (اِخ ) دهی از دهستان ریگان بخش فهرج شهرستان بم . دارای 87 تن سکنه . آب آن از قنات . شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


شاه آباد. (اِخ ) دهی از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. دارای 111 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


شاه آباد. (اِخ ) دهی از دهستان سبلوئیه بخش زرند شهرستان کرمانشاه ، دارای 50 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


شاه آباد. (اِخ ) دهی از دهستان فراهان بالا بخش فرمهین شهرستان اراک . دارای 991 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، انگور، بنشن ، پنبه و صیفی و شغل اهالی زراعت و گله داری وقالیچه بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


شاه آباد. (اِخ ) دهی از دهستان قنوات بخش حومه ٔ شهرستان قم . دارای 315 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، انار، پنبه و صیفی و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


شاه آباد. (اِخ ) دهی از دهستان مرحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه . دارای 206 تن سکنه . آب آن از زرینه رود و چاه . محصول آن غلات ، چغندر و پنبه و شغل اهالی زراعت و جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


شاه آباد. (اِخ ) دهی از دیههای بخش هرسین شهرستان کرمانشاهان . دارای 477 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت است و در فاصله ٔ 2 هزارگزی دو محل به نام شاه آباد علیا و شاه آباد سفلی می باشد و سکنه ٔ آن 350 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


شاه آباد. (اِخ ) قریه ای است در 24هزارگزی تهران میان مهرآباد و کرج . کنار خط تهران به تبریز و آنجا ایستگاه ترن است . (یادداشت مؤلف ).


شاه آباد. (اِخ ) نام دهی است واقع در پنج فرسخ و نیم میانه ٔشمال و مغرب قاضیان . (از فارسنامه ٔ ناصری ص 244).


شاه آباد. (اِخ ) نام محلی است در کنار جاده ٔ تهران و قزوین واقع در 18760 گزی تهران میان مهرآباد و اسماعیل آباد. (یادداشت مؤلف ).


شاه آباد. (اِخ ) نام محلی کنار راه نیشابور و مشهد و میان نیشابور و عباس آباد واقع در 807300گزی تهران . (یادداشت مؤلف ). || نام قصبه ای است واقع در 134000 گزی عیلام . (یادداشت مؤلف ).


شاه آباد. (اِخ ) دهی از دهستان بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول . دارای 200 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ دز. محصول آن غلات ، برنج وکنجد و شغل اهالی زراعت است . ساکنان از طایفه ٔ عشایر بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).



شاه آباد. (اِخ ) قریه ای بشمال تهران ، تابع شمیرانات و جمعیت آن در حدود ده هزار تن و در آنجا بیمارستان و آسایشگاه مسلولان وجود دارد. (یادداشت مؤلف ).


شاه آباد. (اِخ ) یکی از شهرستانهای استان پنجم (کرمانشاهان » است . دارای 12000 تن سکنه . آب آن از رودخانه و چشمه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5). رجوع به شاه آباد غرب شود.



کلمات دیگر: