کلمه جو
صفحه اصلی

واردات


برابر پارسی : رسیده ها، درون آوری، درون برد، رسیده ها

فارسی به انگلیسی

imports, incoming, letters, entries, importations, incoming letters

imports, incoming letters


importations, imports


فارسی به عربی

استیراد

مترادف و متضاد

importation (اسم)
ورود، واردات

import (اسم)
واردات، کالای رسیده، کالای وارده

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) جمع وارده (وارد ) . ۱ - آنچه که داخل شود . ۲ - (اقتصاد ) کالاهایی که از خارج وارد کشور شود مقابل صادرات . ۳ - آنچه که وارد خزان. دولت شود خراج مالیات . ۴ - سرگذشتها واقعات ۵ - آنچه در دل صوفی خطور کند از اموری که بر دیگران پوشیده است : (( گشاید دری بر دل از واردات فشاند سدست بر کائنات . ) ) ( بوستان )
جاییست موضعیست در جانب چپ مکه هنگام رفتن بانجا .

فرهنگ معین

(رِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ وارده ، کالاهایی که از خارج وارد کشور می شود.

لغت نامه دهخدا

واردات. [ رِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ وارده و وارد. رجوع به وارده و وارد شود. || اصطلاحی است اقتصادی در برابر صادرات یعنی کالاهایی که از ممالک دیگر به کشور آید. متاعی که از خارج کشور آرند. هر چیزی که از خارج داخل گردد. ( ناظم الاطباء ). || حاصل و محصول. خراج و آنچه در خزانه دولت داخل گردد. || سرگذشت و اتفاق وواقعات و حادثات. ( ناظم الاطباء ). || از نظر عرفانی آنچه در دل صوفی درآید از اموری که بر دیگران پوشیده است. ( از یادداشتهای مؤلف ) :
گشاید دری بر دل از واردات
فشاند سر دست بر کائنات.
سعدی ( بوستان ).
رجوع به وارد شود.

واردات. [ رِ ] ( اِخ ) ( یوم... ) وقعه ای است بین بکر و تغلب و در آن بحیربن الحارث بن عیادبن مُرَة کشته شد و مهلهل درباره آن گفته است :
اَلیلتنا بذی حُسم انیری
اذا انت انقضیت فلاتحوری
فان یک بالذنائب طال لیلی
فقد ابکی من اللیل القصیر
فانی قد ترکت بواردات
بحیراً فی دم مثل العبیر.
هتکت ُ به بیوت بنی عباد
و بعض الغشم اشفی للصدور
و ابن مقبل آورده است.
و نحن القائدون بواردات
ضباب الموت حتی ینجلینا.
( معجم البلدان ).
ورجوع به مجمع الامثال میدانی و عقدالفرید ج 6 ص 74 شود.

واردات. [ رِ ] ( اِخ ) جایی است. ( منتهی الارب ). موضعی است در جانب چپ مکه هنگام رفتن به آنجا.( تاج العروس ). معجم البلدان ابوعبید السکونی گفته است. ربائع در چپ و سمیرا و واردات در راست آن قرار دارند و همه آنها دارای درخت سَمُر است و وجه تسمیه ٔسمیرا، هم به این مناسبت است. ( از معجم البلدان ).

واردات . [ رِ ] (اِخ ) (یوم ...) وقعه ای است بین بکر و تغلب و در آن بحیربن الحارث بن عیادبن مُرَة کشته شد و مهلهل درباره ٔ آن گفته است :
اَلیلتنا بذی حُسم انیری
اذا انت انقضیت فلاتحوری
فان یک بالذنائب طال لیلی
فقد ابکی من اللیل القصیر
فانی قد ترکت بواردات
بحیراً فی دم مثل العبیر.
هتکت ُ به بیوت بنی عباد
و بعض الغشم اشفی للصدور
و ابن مقبل آورده است .
و نحن القائدون بواردات
ضباب الموت حتی ینجلینا.

(معجم البلدان ).


ورجوع به مجمع الامثال میدانی و عقدالفرید ج 6 ص 74 شود.

واردات . [ رِ ] (اِخ ) جایی است . (منتهی الارب ). موضعی است در جانب چپ مکه هنگام رفتن به آنجا.(تاج العروس ). معجم البلدان ابوعبید السکونی گفته است . ربائع در چپ و سمیرا و واردات در راست آن قرار دارند و همه ٔ آنها دارای درخت سَمُر است و وجه تسمیه ٔسمیرا، هم به این مناسبت است . (از معجم البلدان ).


واردات . [ رِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ وارده و وارد. رجوع به وارده و وارد شود. || اصطلاحی است اقتصادی در برابر صادرات یعنی کالاهایی که از ممالک دیگر به کشور آید. متاعی که از خارج کشور آرند. هر چیزی که از خارج داخل گردد. (ناظم الاطباء). || حاصل و محصول . خراج و آنچه در خزانه ٔ دولت داخل گردد. || سرگذشت و اتفاق وواقعات و حادثات . (ناظم الاطباء). || از نظر عرفانی آنچه در دل صوفی درآید از اموری که بر دیگران پوشیده است . (از یادداشتهای مؤلف ) :
گشاید دری بر دل از واردات
فشاند سر دست بر کائنات .

سعدی (بوستان ).


رجوع به وارد شود.

فرهنگ عمید

۱. آنچه از خارج به کشور وارد می شود.
۲. (تصوف ) [قدیمی] = وارد: گشاید دری بر دل از واردات / فشاند سر دست بر کاینات (سعدی۱: ۱۱۲ ).

دانشنامه عمومی

واردات (به انگلیسی: Import) به کالاهایی که در کشور یا کشورهایی ساخته یا فراهم شده و از راه تجاری به یک کشور دیگر وارد گردد، واردات گفته می شود. معمولاً چون تهیهٔ پاره ای کالا برای برخی کشورها امکان پذیر نبوده یا از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نمی باشد، لذا آنان با استفاده از کالاهای وارداتی نیازمندی های خود را تأمین می کنند. شرایط جوی و وضع آب و هوا از جمله عوامل تعیین کننده ضرورت و میزان واردات است. مثلاً چون رشد و نمو گیاهان و میوه های گرمسیری یا استوائی برای کشورهای مناطق معتدله یا سردسیر امکان پذیر نیست، بنابراین با وارد کردن این گونه میوه ها، نیازمندی ساکنان این کشورها را تأمین می کنند. مسئله تخصص، کارگر و قابلیت زمین نیز از جمله عوامل مؤثر در میزان واردات است. غالب کشورها در برابر واردات، کالاهایی را که در داخل تهیه می کنند به کشورهای دیگر نیز صادر می نمایند، و سعی می کنند تا میان واردات و صادرات حداقل، تعادل مناسبی برقرار باشد و کوشش می کنند صادراتشان بر وارداتشان فزونی گیرد. به طور کلی اقتصاد سالم و معقول آن است که صادرات بر واردات فزونی داشته باشد.
گیتاشناسی نوین کشورها ص ۵۸۳
ده کالایی که بیشترین واردات به ایران را در «شش ماهه نخست سال ۱۳۹۳» داشته اند و ارزش دلاری و رتبه وارداتی آن ها با مدت مشابه سال پیش ازاین (شش ماهه نخست سال نود و دو) مقایسه شده است، عبارتند از: ۱-گندم، ۲-وسایل نقلیه با موتور پیستونی درون سوز تناوبی جرقه ای با حجم سیلندر بیشتر از هزار و پانصد سانتی متر مکعب اما از سه هزار سانتی متر مکعب بیشتر نباشد، ۳-برنج های هندی و پاکستانی، ۴-دانه ذرت، ۵-گنجاله سویا، این محصول بازمانده جامدی است که پس از روغن کشی از دانه های روغنی به جا می ماند که عمدتاً به عنوان خوراک دام مصرف می شود، ۶-محصولات آهنی، محصولات از آهن یا فولاد غیر ممزوج تخت و گرم نوردشده به شکل طومار، ۷- دستگاه های گیرنده، فرستنده تلفن همراه، ۸-شکر تصفیه شده، ۹-ماژول نمایشگر متشکل از صفحه LCD یا LED پلاسما، ۱۰-گوشت یخ زده.
شرکت های واردکننده بایستی اشراف کافی به قوانین و مقررات صادرات و واردات به کشور داشته باشند. اشراف به قوانین واردات کالا به ایران در حوزه تخصص شرکت های خدمات بازرگانی می باشد. در ابتدای امر تولیدکننده، بازرگان، شرکت واردات یا خریدار بنا به دلایل و شرایطی که دارد، نیازی را در بازار احساس می کند و متوجه می شود که می تواند با استفاده از روابط یا با استفاده از مشتری های خود کالای مدنظر را به بازار موجود وارد و از منافع آن بهره ببرد. یا بنا به نیاز سنجی و امکان سنجی ها در شرکت های تولیدی و تحقیقات بازار (market research) یا شم تجاری بازرگان تشخیص می دهد که موعد واردات کالایی خاص فرا رسیده است. در این حالت مطالعه اندازه بازار مورد نظر و بخش بندی بازار و سهم رقبا از بازار، شناخت میزان تقاضا و مصرف و درک ضرورت نیاز مردم به آن کالا پیش از واردات از دیگر کشورها باید مورد بررسی قرار گیرد و با توجه به درآمد و مصرف سرانه می توان متوجه شد که مردم به چه اندازه حاضر به پرداخت هزینه برای آن کالای خاص می باشند و این امر در کنار برآورد هزینه های بازرگانی و واردات کالا نهایتاً منجر به برآورد صحیحی از واردات کالا ایجاد می نماید.
در گام بعدی شرکت واردکننده یا تولیدکننده باید تصمیم بگیرد که کالای مورد نظر خود را از کدام کشور مبدأ وارد نماید. البته در خصوص کالاهایی که دارای برند و نام تجاری مشخص هستند کار بازرگان آسان تر است زیرا از قبل مشخص می شود که کدام برند را باید از کدام کشور مبدأ خریداری نمود. به عنوان مثال شرکت های پتروشیمی اعلام می کنند که به کالای خاصی با نام تجاری و برند معینی نیاز دارند، در این حالت شرکت بازرگانی واردات کالا را با توجه به برند آن از کشور مورد نظر انجام می دهد. این خلاصه ای بود از کلیات مراحل واردات کالا در شرکت واردکننده.

واردات (ابهام زدایی). واردات ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
تعرفه
صنعتی سازی جایگزین واردات
واردات

دانشنامه آزاد فارسی

واردات (import)
کالا یا خدماتی که کشوری از کشور دیگر برای مصرف داخلی، یا به قصد فرآوری و صادرات مجدد خریداری می کند (مثلاً، صادرات هنگ کنگ به شدت وابسته به واردات است). واردات ممکن است عینی (کالا) یا غیر عینی (خدمات) باشد. چنانچه در کشور وارد کننده، در مقابل، اقدام به صادرات، آن هم با ارزشی معادل واردات، نشود، تعادل در تراز پرداخت ها برهم می خورد و چه بسا متعاقب آن، با حمایت هایی که از صنایع داخلی به عمل می آید (نظیر وضع تعرفه های وارداتی یا سهمیۀ واردات) محدودیت هایی بر واردات اعمال شود.

فرهنگ فارسی ساره

درون برد


پیشنهاد کاربران

واژه پیشنهادی " اندرسپارش " از بن اندرسپاردن به معنای به داخل واگذاردن ، به داخل آوردن : از واژه " اندر" یعنی داخل و سپارش یعنی واگذاری.



دَربَرت

درون آورد

درون گسیل
درون آورد

واژه فنلاندی s�teill� ( سات ایلا ) به معنای صادرکردن - گسیل - فرستادن send out - radiateاست که از آن لغت ایرانی ساتر←صادر به دست آمده است. ممکن است لغت ساتر با ستاک پهلویک ساتونتن s�tunatan به معنای رفتن - بیرون رفتن همریشه باشد. بدینسان روشن میشود که صدور یک واژه جعلی است و جمع بستن سادر به شکل صادرات درست نیست. .

لغت آریایی وارت به مانای اندرآمدن که امروزه در ایران وارد خوانده میشود ( وارد=زبده - کارکشته ) در زبان سنسکریت به شکل द्वारता dvAratA به معنای access - entranc - gateثبت شده است. بدینسان روشن میشود که ورود یک واژه جعلی است و جمع بستن وارد به شکل واردات درست نیست.




صادرات واردات، گسیلان درونان ، گسیلها و درونها ، رسیدان و برونان ، رسیدها و برونها ، دروناوان و بروناوران ، درونها و برونها . یکی از اینها و یا پیشنهاد دوستان را بکار میبریم پس از یک مدت ماناک و معنی صادرات و واردات میگیرند

صادرات و واردات، رواندرونان و روانبرونان یا رواندرونها و روانبرونها

واردات : از بیرون کشور به داخل کشور اوردن .


هَناوَردن = وارد کردن، to import
هَناوَرش، هَناوَرد = واردات ( در معنای اسم کُنش )
هَناوَرده = محصول وارد شده
هَناوَردِگان = واردات ( در معنای مجموعه چیزهای وارد شده )
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
( روش ساخت 👇 )

‏{هَناوَردن: پیشوند �هَن� آوردن. در کل به معنای به درون آوردن.

�هَن� که دیسه ی کهنترِ �اَن� می باشد، پیشوندی است که معنای درون و داخل و . . . را می رساند. برای نمونه: انباردن/انباشتن ( به درون آوردن بار ) که هنباردن/انباشتن بوده است، اَندر، اَنگاردن/اَنگاشتن که هنگاردن/هنگاشتن بوده است ( به معنای تصور کردن، نگاره ای را به درون ذهن آوردن و . . . ) ، انباز و انبازیدن که هَنباز و هَنبازیدن بوده است ( به معنای شریک و شریک شدن، به درون بازی و فعالیت کسی رفتن و . . . ) و نمونه های دیگر}

پذیرش . پذیرش کالا

دریافت.


کلمات دیگر: