کلمه جو
صفحه اصلی

اغریرث

فرهنگ اسم ها

اسم: اغریرث (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: aghriras) (فارسی: اغریرث) (انگلیسی: aghriras)
معنی: صاحب گردونه پیش رونده، از شخصیتهای شاهنامه، پسر پشنگ و نبیره فریدون پادشاه پیشدادی

فرهنگ فارسی

برادر افراسیاب بن پیشنگ که بسبب موافقت با ایرانیان بامر افراسیاب کشته شد .

لغت نامه دهخدا

اغریرث. [ اَ / اِ رَ ] ( اِخ ) برادر افراسیاب پادشاه توران که از جهت همراهی با ایرانیان بر دست وی کشته شد. ( ناظم الاطباء ). تلفظ قدیمتر آن اغریرد یا اگریرث ( که در کتاب یشت اوستا آمده ) نام پسر پشنگ نام سردار افراسیاب. بموجب تحقیق آقای پورداود بمعنی کسی که گردونه اش پیش میرود ( از فرهنگ لغات شاهنامه دکتر شفق ). نام برادر افراسیاب پسر پشنگ شاه بن زادشم شاه که به دل موافق ایرانیان بود و رخصت جنگ و خصومت نداشت. چون افراسیاب نوذرشاه بن منوچهررا زنده گرفته و موازنه هزار نفر از سران لشکر ایران نیز دستگیر شده ، چون افراسیاب نوذرشاه را کشته ، اغریرث اسیران را، با زال بن سام موافق گشته بحسن تدبیر اطلاق کرده ، افراسیاب بدان غضب ، هم در حیات پشنگ ، اغریرث را از میان به تیغ دوپرکاله کرد. ( شرفنامه منیری ). نام برادر افراسیاب بن پشنگ بن توربن آفریدون است که بجهت موافقت ایرانیان بر دست برادر کشته شد. ( برهان ). نام برادر افراسیاب پادشاه توران. ابن پشنگ بن توربن فریدون است و این اسم ترکی است بجای مثلثه فوقانی مشناة فوقانیه بوده است. ( از هفت قلزم ). اگرچه این لغت در عربی یافته نشده است اما به اعتبار آنکه تاءدر فارسی نمی آید و نه در ترکی هم در این آوردیم و شاید که این معرب باشد. ( مؤید الفضلاء ). و رجوع به یشتها و فهرست آن و تاریخ گزیده صص 66 - 97 و حبیب السیر و فهرست آن و فرهنگ ایران باستان شود :
سپهدار توران از آن بدتر است
کنون گاو پیسه بچرم اندرست
ندانی تو خوی بدش بی گمان
بمان تا برآید برین بر زمان
نخستین ز اغریرث اندازه گیر
که بر دست او کشته شد خیرخیر
برادر ز یک کالبد بود و پشت
چنان پرخرد بیگنه را بکشت.
فردوسی.

دانشنامه عمومی

اَغریرَث در اساطیر ایرانی شاهزادهٔ توران و پسر پشنگ است. در جنگی که بین ایران و توران درگرفت او موجب آزاد شدن ایرانیانی که به دست افراسیاب برادرش اسیر شده بودند شد. افراسیاب او را در هنگام مجادله ای که بین آندو به دلیل آزاد شدن اسیران درگرفته بود کشت.
شاهنامه
فهرست تورانیان در شاهنامه
اَغریرَث، در شاهنامه نام فرمانده یا سپهبُد تورانی است که در نبرد بزرگ میانِ کیخسرو و افراسیاب، فرماندهٔ سی هزار تن از یلان ترک سپاه افراسیاب بود. حکیم فردوسی در شاهنامه وی را، اغریرثِ جنگجوی خوانده و در فرازی از شرح نبرد بزرگ این گونه توصیفش کرده است:
نام اغریرث در اوستا به شکل اغرارث آمده است. وی از شخصیتهای بسیار محبوب به شمار می رود. جزء اول آن (اغ) به معنای پیش رونده و جز دوم آن (رارث) از مشتقات raʘa به معنای گردونه است. در کل یعنی <با> گردونه پیش تاز.
اغریرث تورانی ست. پسر پشنگ و برادر افراسیاب (در اوستا فرنگرسین). او به دست برادرش کشته می شود.


کلمات دیگر: