کلمه جو
صفحه اصلی

نهروان

فرهنگ فارسی

شهر و ناحیه ای است بین بغداد و واسط که بواسطه جنگی که در سال ۳۸ ه.ق . بین امیر المومنین علی ( ع ) و خوارج در آنجا واقع شده در تاریخ اسلام معروف است.
دهی است جزئ دهستان سجاس رود بخش قیدار شهرستان زنجان در ۱۲ هزار گزی شمال غربی قیدار در دامن. سردسیری واقع است ٠ آبش ازقنات و محصول عمده اش غلات و شغل مردمش زراعت و قالیچه بافی است ٠

لغت نامه دهخدا

نهروان . [ ن َ رَ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان سجاس رود بخش قیدار شهرستان زنجان . در 12 هزارگزی شمال غربی قیدار در دامنه ٔ سردسیری واقع است و 409 تن سکنه دارد.آبش از قنات و محصول عمده اش غلات و شغل مردمش زراعت و قالیچه بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).


نهروان . [ ن َ رَ ] (اِخ ) شهرکی است قدیمی در چهارفرسخی بغداد. (از سمعانی ). شهرکی است [ به عراق ] با آبادانی اندک و اندر وی خرماست اندک و آنجا جایهایی است که خسروان کرده اند. (حدود العالم ) (یادداشت مؤلف ). دهی است چند مابین بغداد و کوفه ، خوارج نهروان از آنجا بودند. (از رشیدی ). شهری است از مداین سبعه به عراق عرب میان بغداد و واسط، بر شرقی دجله و به آن منسوب اند خوارج نهروان و بین حضرت علی بن ابیطالب (ع ) و آنان در آنجا جنگی رخ داد. مؤلف معجم البلدان نویسد: نهروان مشتمل است بر نهروانات اعلی ، نهروانات اوسط و نهروانات اسفل و آن عبارت است از کوره ای وسیع واقع در بین بغداد و واسط از جانب شرقی ، حد اعلای آن متصل به بغداد است ، در این کوره چند شهر متوسط یافت شود مانند: اسکاف ، جرجرایا، صافیه ، دیرقنی و جز آن . (از معجم البلدان ) :
سپاهی به کردار کوه گران
همیرفت گستاخ تا نهروان .

فردوسی .


لشکرگاه هرثمه بر نهروان بود بر دو فرسنگی از دروازه ٔ بغداد. (ترجمه ٔ تاریخ طبری ص 513). کوچ کرد تا آب نهروان و از آن جانب بهرام چوبین فرود آمد. (فارسنامه ٔ ابن بلخی ص 100).
گرد سپهت به نهرواله
سهم تو به نهروان ببینم .

خاقانی .


برای شرح جنگ نهروان رجوع به تاریخ طبری و الکامل ابن اثیر و مجمل ص 77 و 237 و غیره و خاندان نوبختی ص 31 و حبیب السیر ج 1 ص 175 تا 203 و نزهةالقلوب ج 3 شود.

نهروان. [ ن َ رَ ] ( اِخ ) شهرکی است قدیمی در چهارفرسخی بغداد. ( از سمعانی ). شهرکی است [ به عراق ] با آبادانی اندک و اندر وی خرماست اندک و آنجا جایهایی است که خسروان کرده اند. ( حدود العالم ) ( یادداشت مؤلف ). دهی است چند مابین بغداد و کوفه ، خوارج نهروان از آنجا بودند. ( از رشیدی ). شهری است از مداین سبعه به عراق عرب میان بغداد و واسط، بر شرقی دجله و به آن منسوب اند خوارج نهروان و بین حضرت علی بن ابیطالب ( ع ) و آنان در آنجا جنگی رخ داد. مؤلف معجم البلدان نویسد: نهروان مشتمل است بر نهروانات اعلی ، نهروانات اوسط و نهروانات اسفل و آن عبارت است از کوره ای وسیع واقع در بین بغداد و واسط از جانب شرقی ، حد اعلای آن متصل به بغداد است ، در این کوره چند شهر متوسط یافت شود مانند: اسکاف ، جرجرایا، صافیه ، دیرقنی و جز آن. ( از معجم البلدان ) :
سپاهی به کردار کوه گران
همیرفت گستاخ تا نهروان.
فردوسی.
لشکرگاه هرثمه بر نهروان بود بر دو فرسنگی از دروازه بغداد. ( ترجمه تاریخ طبری ص 513 ). کوچ کرد تا آب نهروان و از آن جانب بهرام چوبین فرود آمد. ( فارسنامه ابن بلخی ص 100 ).
گرد سپهت به نهرواله
سهم تو به نهروان ببینم.
خاقانی.
برای شرح جنگ نهروان رجوع به تاریخ طبری و الکامل ابن اثیر و مجمل ص 77 و 237 و غیره و خاندان نوبختی ص 31 و حبیب السیر ج 1 ص 175 تا 203 و نزهةالقلوب ج 3 شود.

نهروان. [ ن َ رَ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان سجاس رود بخش قیدار شهرستان زنجان. در 12 هزارگزی شمال غربی قیدار در دامنه سردسیری واقع است و 409 تن سکنه دارد.آبش از قنات و محصول عمده اش غلات و شغل مردمش زراعت و قالیچه بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).

دانشنامه عمومی

نهروان یک سیستم آبیاری بزرگ در دوره های ساسانی و اوایل خلافت اسلامی در مرکز عراق بود که در امتداد ساحل شرقی دجله و پایین تر از رودخانه سیروان قرار داشت. اوج فعالیتش در قرن ششم میلادی، در دوران خلافت عباسیان بود، زمانی که اصلی ترین منبع تأمین آب شهر بغداد بود. در نیمه قرن دهم میلادی فعالیتش رو به کاهش گذاشت و در نهایت متروکه گردید. همچنین در منابع اسلامی محل نبرد بین علی، خلیفه مسلمانان، و خوارج در سال ۳۸ هجری بوده است که از آن نبرد با عنوان نبرد نهروان یاد می شود.


کلمات دیگر: