فروتنی کردن، زاری کردن، خوارگشتن، خاضع بودن ، فروتنی
( مصدر ) ۱ - زاری کردن زاریدن . ۲ - فروتنی کردن عجز آوردن . ۳ - تن در دادن گردن نهادن . ۴ - ( اسم ) زاری تضرع . ۵ - فروتنی تواضع .
( مصدر ) ۱ - زاری کردن زاریدن . ۲ - فروتنی کردن عجز آوردن . ۳ - تن در دادن گردن نهادن . ۴ - ( اسم ) زاری تضرع . ۵ - فروتنی تواضع .