کلمه جو
صفحه اصلی

معقولات ثانیه منطقی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] معقولات ثانی، یکی از اصطلاحات علم منطق بوده و به معنای صور عقلی که مستفاد از معقولات اولیه است.
در معقولات ثانیه دو اصطلاح است: اصطلاح حکماء و اصطلاح منطقیین. برای فهمیدن این دو اصطلاح، لازم است قبلا دانسته شود که هر گاه چیزی بر چیز دیگر عارض گردد دو امر انتزاع می شود: یکی "عروض" دیگری "اتصاف" و هرگاه نسبت این دو امر را با دو ظرف خارج و ذهن بسنجیم صور محتمله چهار خواهد شد بدین طریق: ۱- عروض و اتصاف هر دو در خارج مثل عروض عوارض خارجیه از قبیل، سیاهی و سفیدی و خوش بویی، و نظائر این ها از عوارض اجسام، و از قبیل کیفیات مختصه به کمیات مثل استقامت و انحناء و غیر ذلک پس در این موارد چنان که عروض این در خارج است اتصاف معروضات بدان ها نیز در خارج می باشد.۲- عروض و اتصاف هر دو در ذهن، مثل لوازم وجود ذهنی از قبیل کلی بودن، نوع بودن و امثال این ها که عروض کلیت یا نوعیت مثلا بر انسان در ذهن است چنان که اتصاف انسان بدان ها نیز در ذهن است، زیرا انسان خارجی جزئی و فرد است نه کلی و نوع.۳- عروض در ذهن و اتصاف در خارج، مثل عروض ابوت و نبوت بر زید و عمرو که ظرف عروض، ذهن است زیرا ابوت و نبوت در خارج چیزی نیست که به زید و عمرو ملحق شده باشد لیکن اتصاف زید به ابوت و اتصاف عمرو به بنوت در خارج است.۴- عکس قسم سیم، لیکن این قسم موجود نیست زیرا اگر عروض در خارج باشد لا محاله اتصاف معروض به عارض نیز در خارج خواهد بود.معقول ثانی به اصطلاح منطقیین عبارت است از خصوص قسم دوم و به اصطلاح حکماء اعم است از آن قسم و از قسم سیم.
سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة، ج۲، ص۱۶۳.
معقولات ثانیه، یکی از اقسام تصور و به معنای معقولاتی است که از ملاحظه معقولات اولیّه و با امعان نظر در آنها برای ذهن حاصل می شود، مانند: کلی، جزئی، ذاتی و عرضی.
نحوه حصول در ذهن
معقولات ثانیه، مصداقی در عالم خارج ندارند، فقط در ذهن موجود هستند. پس از آنکه تعداد زیادی صور کلّی از قبیل انسان و اسب و گوسفند و گل و درخت و سفیدی و سیاهی و شیرینی و ترشی و... برای ذهن حاصل شد، ذهن به مرحله ای متعالی تر پای می نهد و از این معقولات اولیّه، خود را به معقولات ثانیه می رساند. یعنی همچنانکه از تصرّف در محسوسات به معقولات اولیّه دست می یابد، از تصرّف در معقولات اولیّه به معقولات ثانیه که در کمال تجرّد و انتزاع هستند نائل می شود. مثلا می بیند که چیستی تمام گربه ها یکی است، و غیر از چیستی گنجشک و کبوتر و کلاغ و اسب و آهو است. یعنی گربه بر افراد متّفق الحقیقه صدق می کند. حال آنچه را از این قبیل باشد، نوع می نامد که البته به مراتب از گربه و اسب و گاو انتزاعی تر است. زیرا گربه دارای اقراد و مصادیق خارجی است، در حالی که نوع صرفا ذهنی است، و مصداقی در خارج ندارد. در حالی که ما به گربه ای می توانیم اشاره کنیم و بگوئیم این گربه است، هیچ چیزی در خارج وجود ندارد که ما بدان اشاره کنیم و بگوئیم این نوع است. نوع و مفاهیمی از این قبیل معقول ثانی منطقی نامیده می شوند.
گرامی، محمدعلی، منطق مقارن، ص۳۷.
...


کلمات دیگر: