ماهان
فارسی به انگلیسی
فرهنگ اسم ها
معنی: منسوب به ماه، روشن و زیبا همچون ماه، ( اَعلام ) ) نام پسر کیخسرو، پسر اردشیر، پسر قباد، ) نام یکی از شهرهای استان کرمان، ) نام دشت بزرگی در مغربِ تبریز، نام یکی از شهرهای استان کرمان و نام دشت بزرگی در مغربِ تبریز، روشن و زیبا چون ماه، نام شهری در استان کرمان، نام پدر سهل از بزرگان مرو بنا به بعضی از نسخه های شاهنامه
(تلفظ: māhān) (در اعلام) نام پسر کیخسرو ، پسر اردشیر ، پسر قباد ؛ نام یکی از شهرهای استان کرمان و نام دشت بزرگی در مغربِ تبریز.
منسوب به ماه
فرهنگ فارسی
دینور و نهاوند
لغت نامه دهخدا
خرم آنانکه از تن جان ندانند
ز جانان جان ز جان جانان ندانند
به دردش خو کرن سالان و ماهان
به درد خویشتن درمان ندانند.
به تخت ملک بر چون پادشاهان
چنان نورانی از فرعبادت
که گویی آفتابانند و ماهان.
ماهان. ( اِخ ) نام مردی. ( منتهی الارب ). نامی از نامهای ایرانی... ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). چنانکه نام قهرمان داستان پنجم از داستانهای هفت پیکر نظامی ماهان است :
بود مردی به مصر ماهان نام
منظری خوبتر زماه تمام.
ماهان. ( اِخ ) مکنی به ابی سالم یا ابی صالح حنفی محدث است و حجاج وی را بکشت. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به صفةالصوة ج 3 ص 40 شود.
ماهان. ( اِخ ) یکی از بخشهای شهرستان کرمان و همچنین نام قصبه مرکز بخش است. از طرف شمال به ارتفاعات کوه مهر و کوه سیرچ ، از مشرق به ارتفاعات گوک و سینه جهان ، از جنوب به کوه جوپار و از مغرب به دهستان حومه شهر کرمان محدود است. بخش ماهان در دامنه کوهستان جوپار واقع است و هوای آن سردسیر است. ارتفاعات این بخش از دو رشته تشکیل شده. 1- رشته کوه جوپار به ارتفاع 2702 متر که در جنوب بخش واقع است. 2- رشته دوم در شمال این بخش واقع است وبخش شهداد را از ماهان جدا می کند. بخش ماهان 48 آبادی کوچک و بزرگ دارد و سکنه آن در حدود 17700 تن است. قراء مهم آن عبارتند از: جوپار، لنگر، قنات غستان. محصول عمده آن غلات و حبوبات و میوه است. ادارات بخشداری ، شهرداری ، دارایی ، ثبت اسناد، آمار، پاسگاه ژاندارمری در قصبه ماهان مرکز بخش دایر است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ). و رجوع به ماده بعد شود.
ماهان. ( اِخ ) شهری است [ به ناحیت کرمان ] با نعمت بسیار و هوای درست. ( حدود العالم ). شهری است در کرمان در دو منزلی سیرجان و پنج منزلی خبیص. ( از معجم البلدان ). قصبه ای از توابع کرمان است و مزار شاه نعمت اﷲ ولی در آنجاست. ( فرهنگ رشیدی ). نام قصبه ای است از توابع کرمان. ( برهان ). نام قصبه ای است از توابع کرمان به خوشی آب و هوا معروف و سیدنورالدین حسین مشهور به شاه نعمت اﷲ ولی در آنجا متوطن بوده و خانقاه و ریاضت خانه داشته... ( از انجمن آرا ) ( ازآنندراج ). قصبه مرکز بخش ماهان شهرستان کرمان است که در 36 هزارگزی جنوب شرقی کرمان و در مسیر شوسه کرمان - بم واقع است. جلگه و سردسیر است و 7500 تن سکنه دارد. قالی بافی از صنایع دستی مردم است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ). و رجوع به ماده قبل شود.
خرم آنانکه از تن جان ندانند
ز جانان جان ز جان جانان ندانند
به دردش خو کرن سالان و ماهان
به درد خویشتن درمان ندانند.
باباطاهر.
گدایان بینی اندر روز محشر
به تخت ملک بر چون پادشاهان
چنان نورانی از فرعبادت
که گویی آفتابانند و ماهان .
سعدی (کلیات چ مصفا ص 835).
ماهان . (اِخ ) دهی از دهستان درجزین است که در بخش رزن شهرستان همدان واقع است و 1925 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ماهان . (اِخ ) دینور و نهاوند است ، نخستین را ماه کوفه و دوم را ماه بصره نامند. (از المعرب جوالیقی ص 321). تثنیه ٔ ماه و عبارت از دینور و نهاوند است . (از معجم البلدان ). به صیغه ٔ تثنیه شهر نهاوند و شهر دینور که عبارت از ماه البصره و ماه الکوفه باشد. (ناظم الاطباء). مراد از ماهان یا ماهات مملکت ماه بصره است که نهاوند و ماسبذان و مهرجانقذق باشدو ماه کوفه که همدان و دینور و حلوان باشد و مجموع این ماهات مملکت ماه قدیم است که ماد و مادی باشد و عرب آن را بدو قسمت بخش کردند. بخشی را تابع حاکم کوفه و ماه کوفه و بخشی را تابع حاکم بصره و ماه بصره نام نهادند. (از حاشیه ٔ مجمل التواریخ و القصص ص 94):اندر عهد شاپور اردشیر قصه ٔ ویس و رامین بوده است وموبد برادر رامین صاحب طرفی بود از دست شاپور، به مرو نشستی و خراسان و ماهان به فرمان او بود. (مجمل التواریخ و القصص ص 94). و رجوع به ماه و ماهات شود.
ماهان . (اِخ ) مکنی به ابی سالم یا ابی صالح حنفی محدث است و حجاج وی را بکشت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به صفةالصوة ج 3 ص 40 شود.
بود مردی به مصر ماهان نام
منظری خوبتر زماه تمام .
نظامی (هفت پیکر چ وحید ص 236).
ماهان . (اِخ ) یکی از بخشهای شهرستان کرمان و همچنین نام قصبه ٔ مرکز بخش است . از طرف شمال به ارتفاعات کوه مهر و کوه سیرچ ، از مشرق به ارتفاعات گوک و سینه جهان ، از جنوب به کوه جوپار و از مغرب به دهستان حومه ٔ شهر کرمان محدود است . بخش ماهان در دامنه ٔ کوهستان جوپار واقع است و هوای آن سردسیر است . ارتفاعات این بخش از دو رشته تشکیل شده . 1- رشته کوه جوپار به ارتفاع 2702 متر که در جنوب بخش واقع است . 2- رشته ٔ دوم در شمال این بخش واقع است وبخش شهداد را از ماهان جدا می کند. بخش ماهان 48 آبادی کوچک و بزرگ دارد و سکنه ٔ آن در حدود 17700 تن است . قراء مهم آن عبارتند از: جوپار، لنگر، قنات غستان . محصول عمده ٔ آن غلات و حبوبات و میوه است . ادارات بخشداری ، شهرداری ، دارایی ، ثبت اسناد، آمار، پاسگاه ژاندارمری در قصبه ٔ ماهان مرکز بخش دایر است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
ماهان . (اِخ ) شهری است [ به ناحیت کرمان ] با نعمت بسیار و هوای درست . (حدود العالم ). شهری است در کرمان در دو منزلی سیرجان و پنج منزلی خبیص . (از معجم البلدان ). قصبه ای از توابع کرمان است و مزار شاه نعمت اﷲ ولی در آنجاست . (فرهنگ رشیدی ). نام قصبه ای است از توابع کرمان . (برهان ). نام قصبه ای است از توابع کرمان به خوشی آب و هوا معروف و سیدنورالدین حسین مشهور به شاه نعمت اﷲ ولی در آنجا متوطن بوده و خانقاه و ریاضت خانه داشته ... (از انجمن آرا) (ازآنندراج ). قصبه ٔ مرکز بخش ماهان شهرستان کرمان است که در 36 هزارگزی جنوب شرقی کرمان و در مسیر شوسه ٔ کرمان - بم واقع است . جلگه و سردسیر است و 7500 تن سکنه دارد. قالی بافی از صنایع دستی مردم است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
دانشنامه عمومی
مثل ماه-
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۱۹٬۴۲۳ نفر (۵٬۷۱۳ خانوار) بوده است.
این شهر به دلیل قرار گرفتن در دامنه کوه های جوپار و پلوار یکی از مناطق بسیار خوش آب و هوای استان کرمان است و از شهرهای گردشگری ایران به شمار می آید.شعر «در روی زمین نیست چو کرمان جایی…»، در واقع بوده «در روی زمین نیست چو ماهان جایی…» که به مرور زمان به کرمان تغییر یافته است…
از نقاط دیدنی ماهان باغ شاهزاده است که در دوران قاجار به دست عبدالحمید میرزا فرمافرما ساخته شده و سال ها مقر حکومتی کرمان بوده است. این باغ ۴۰۷ متر طول ونزدیک به۱۳۶ متر عرض دارد؛ و مساحتی قریب به۴٫۵ تا ۵ هکتار را در بر می گیرد.
پیشنهاد کاربران
قبل از ورود آریایی ها به ایرانه که در زبان
مردم جازمور برتر و مَهَر تلفظ میشد بعد از ورود اریایی ها این از طریق دین زرتشت وارد زبان فارسی شد
بعد شکست داریوش سوم در برابر اسکندر سورنا و چهل سرباز ارتش جاویدان که برابر با چهارصد سرباز بود به کوه های کرمان فرار کردن که پس از محاصره سنگین اسکندر حاضر به تسلیمنشدند و کشته شدن در زمان اشکانیان هم هفته ای رو به نام تسلیم نشدن یا ایام مَهَر گذاشتن که البته در محاوره مردم ان زمان مَاَهانَ تلفظ میشد که به معنای برترین هاست.
شباهت این اسم به ماه هم هیچ ربطی بهمعنی اش ندارد چون ک ماهان نامی اَوستایه ودر اون زمان به ماه هم چیز دیگری میگفتند.
ماهان از دو بخش تشکیل شده به اسم
ماه
و هانی که در زبان ترکی به معنای کجاست
و چون در زبان فارسی یک هجا دوبار تکرارش بد می شود به جای ماه هان میگوییم ماهان و نام دیگری که نزدیک ترین نام به آن است نام آیهان می باشد.
من که لذت میبرم وقتی پسرمو صدا میکنم
اسم پسرم رو که فقط چند روز مونده ب اومدنش گذاشتم اقا ماهان