کانی
فارسی به انگلیسی
mineral
فارسی به عربی
فرهنگ اسم ها
معنی: معدنی، استخراج شده از معدن، ( به مجاز ) دارای ارزش و قیمت، ( کان، ی ( پسوند نسبت ) )، منسوب به کان، مربوط به کان، استخراج شده از کان، ( کان + ی ( پسوند نسبت ) )، چشمه آب، کنایه از تازگی و نشاط است
(تلفظ: kāni) (کان + ی (پسوند نسبت)) ، منسوب به کان ، مربوط به کان ، معدنی ، استخراج شده از کان ؛ (به مجاز) دارای ارزش و قیمت .
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
از شاعران ترک و نثر نویسانی بود که سعی داشتند از نفوذ فارسی در تالیفات خود احتراز جویند
1. عنصر یا ترکیب طبیعی غیرآلی (معدنی) با ساختار درونی منظم و شکل بلوری و خواص فیزیکی ویژه 2. هر مادۀ طبیعی غیرآلی (معدنی) متـ . مادۀ معدنی * مصوب فرهنگستان اول
فرهنگ معین
(ص نسب .) منسوب به «کان »، 1 - معدنی . 2 - موادی را گویند که در طبیعت از معدن استخراج می شوند و به صورت ترکیبات مختلف هستند و معمولاً عنصر و مادة مفید آنها را پس از تصفیه از ترکیب معدنی خارج می کنند؛ ترکیبی که در طبیعت وجود دارد و به همان صورت از معدن استخراج شود. 3 - سنگ های فلزی معدنی که در معدن با ناخالصی های دیگر مخلوط هستند و باید جهت استخراج فلز تصفیه شوند؛ کلوخه ، سنگ معدنی .
لغت نامه دهخدا
کانی . (ع ص ) نام گذارنده به کنیه . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
کانی . (اِ) در کردی یعنی چشمه و در نام بسیاری از دهات مغرب ایران ظاهراً بهمین معنی است .
کانی . (اِخ ) ابوبکر... از شاعران ترک و نثرنویسانی بود که سعی داشتند از نفوذ فارسی در تألیفات خود احتراز جویند و ادبیات ترک را از نفوذ کلمات بیگانه پاک گردانند (1712-1792 م .). (از اعلام المنجد).
کانی . (اِخ ) ابوبکر... از شاعران متأخر عثمانی بود. شاعری قلندرمآب و لاابالی بشمار می رفت و سرانجام به فرقه ٔ مولوی پیوسته ومنزوی گشت و در سال 1206 درگذشت . دیوان مرتب و منشآت و هزلیات و لطایفی دارد. (از قاموس الاعلام ترکی ).
کانی . (ص نسبی ) منسوب به کان یعنی معدنی . (ناظم الاطباء).
کانی. ( ع ص ) نام گذارنده به کنیه. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).
کانی. ( اِ ) در کردی یعنی چشمه و در نام بسیاری از دهات مغرب ایران ظاهراً بهمین معنی است.
کانی. ( اِخ ) ابوبکر... از شاعران متأخر عثمانی بود. شاعری قلندرمآب و لاابالی بشمار می رفت و سرانجام به فرقه مولوی پیوسته ومنزوی گشت و در سال 1206 درگذشت. دیوان مرتب و منشآت و هزلیات و لطایفی دارد. ( از قاموس الاعلام ترکی ).
کانی. ( اِخ ) ابوبکر... از شاعران ترک و نثرنویسانی بود که سعی داشتند از نفوذ فارسی در تألیفات خود احتراز جویند و ادبیات ترک را از نفوذ کلمات بیگانه پاک گردانند ( 1712-1792 م. ). ( از اعلام المنجد ).
فرهنگ عمید
۲. استخراج شده از معدن.
۳. (اسم ) (زمین شناسی ) مادۀ طبیعی با ترکیبات شیمیایی و خواص فیزیکی معیّن.
دانشنامه عمومی
کانی ها همگن اند، یعنی ویژگی های فیزیکی و شیمیایی همهٔ ذره های سازندهٔ آن ها یکسان است. برای مثال، اگر یک قطعه هالیت یا نمک خوراکی را به تکه های بسیار کوچکی بشکنیم، همهٔ ذره های به دست آمده، مزهٔ شوری دارند؛ به سادگی در آب حل می شوند و دیگر ویژگی های نمک را نشان می دهند.
کانی ها جامد و بلوری اند: یعنی، ذره های سازندهٔ آن ها براساس نظم و قانون معینی کنار هم قرار گرفته اند؛ به نحوی که، همه سطح های بیرونی یک کانی، صاف است. شکل بلوری و منظم کانی ها از آرایش اتم ها و مولکول های درونی آن ها ناشی می شود.
هر کانی ترکیب شیمیایی ثابتی دارد. برای مثال، پیریت همیشه FeS۲ و کلسیت همواره CaCO۳ است. البته، در برخی کانی ها ممکن است نسبت برخی عنصرها تغییر کند. برای مثال، در کانی الوین FeMgSiO۴ ممکن است درصد آهن و منیزیم از بلوری به بلوری دیگر، از ۰ تا ۱۰۰٪ تغییر کند.
برخی کانی ها، مانند طلا، از یک عنصر درست شده اند. البته، طلا کم تر به صورت خالص یافت می شود. بلورهای مکعبی و زرد رنگ طلا، اگر با نقره همراه باشند، روشن تر و اگر با مس همراه باشند، قرمزتر به نظر می رسند. بسیار از کانی ها از دو یا چند عنصر متفاوت هستند که مادهٔ مرکبی را به وجود آورده اند. برای مثال، فراوان ترین کانی، یعنی کوارتز، ترکیبی از سیلیسیم و اکسیژن است.
برخی کانی ها از یک عنصر خالص و بسیاری از آن ها از دو یا چند عنصر درست شده اند. واژه کانی از واژه فارسی کان گرفته شده است که به آن سنگ معدن نیز گفته می شود؛ بنابراین، کانی به ماده ای گفته می شود که به طور طبیعی از معدن (کان) به دست می آید و معدن بخشی از پوسته زمین است که در آن به اندازه چشم گیری کانی یافت می شود. موادی مانند شیشه، چینی، آلیاژهای گوناگون که انسان آن ها را ساخته است و موادی مانند مروارید، صدف، استخوان، عاج و بسیاری دیگر که جان داران می سازند، کانی نیستند.
تنها استثناء از این تعریف گرافیت و زغال سنگ است که در حقیقت منبعی آلی دارند ولی در مسیر تکامل خود دستخوش تغییرات بسیار شده اند و در حقیقت به طور مستقیم ریشهٔ آلی ندارند.
مسئلهٔ دیگر یخ است که بیشتر زمین شناسان طبق تعریف، آن را کانی می دانند. نفت را نیز گروهی از زمین شناسان کانی می دانند.
این روستا در دهستان پنجک رستاق قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.
دانشنامه آزاد فارسی
جسم معدنی طبیعی، با ترکیب شیمیایی خاص و ساختار درونی منظم و تکراری. کانی ها، به شکل بلوری۱ یا اشکال دیگر، اجزای سازنده سنگ ها۲یند. در تداول عام، کانی جسمی است که برای معدن کاری اهمیت اقتصادی دارد. این تعریف شامل زغال سنگ و نفت نیز می شود، هرچند منشأ آلی دارند. فرآیندهای تشکیل کانی عبارت اند از ۱. ذوب سنگ پیشین و تبلور متعاقب کانی، برای تشکیل سنگ های آتشفشانی۳ یا ماگمایی۴؛ ۲. هوازدگی۵ سنگ های رخنمون در سطح زمین، اختلاط و جابه جایی آن ها با آب های سطحی، یخ یا باد؛ و تشکیل رسوبات؛ ۳. تبلور مجدد۶ براثر افزایش دما و فشار در اعماق، و تشکیل سنگ های دگرگونی۷. معمولاً کانی ها به ماگمایی، رسوبی۸، و دگرگونی۹ طبقه بندی می شوند. بعضی از کانی های ماگمایی عبارت اند از فلدسپات ها۱۰ و کوارتز۱۱، پروکسن ها۱۲، آمفیبول۱۳، میکا، و اولیوین۱۴ که از سنگ های غنی از سیلیس ذوب شده در پوستۀ زمین یا از گدازه۱۵ های آتشفشانی خروجی متبلور می شوند. رایج ترین کانی های رسوبی عبارت اند از ماسه۱۶، کانی های خاک رس و کربنات ها۱۷، عمدتاً کلسیت۱۸، آرگونیت۱۹، و دولومیت۲۰ های متراکم یا مخلوط آن ها. برخی از کانی های دگرگونی عبارت اند از آندالوزیت۲۱، کوردیریت۲۲، گارنت۲۳، تری مولیت۲۴، لاوسونیت۲۵، پومپلیت۲۶، گلوکوفان۲۷، ولاستونیت۲۸، کلریتا۲۹، میکاها۳۰ و هورنبلند۳۱، استارولیت۳۲، کیانیت۳۳، و دیوپسید۳۴.crystallinerocksvolcanic rocksmagmatic rocksweatheringrecrystallizationmetamorphic rockssedimentarymetamorphicfeldsparsquartzpyroxenesamphibolesolivineslavasandcarbonatesaragonitedolomiteandalusitecordieritegarnettremolitelawsonitepumpellyiteglaucophanewollastonitechloritemicashornblendestaurolitekyanitediopside
فرهنگستان زبان و ادب
گویش مازنی
۱از توابع پنجک رستاق منطقه ی کجور ۲بگذار – اجازه بده
پیشنهاد کاربران
ولی به زبان های دیگربه الماس یاسنگ های باارزش کانی گفته میشود
وکانی نامی کردی است
***؛
کانی=معدنی یا چشمه آب
نام شخصی که با تمام وجود دوستش دارم. . .