مرجان
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
عربی به فارسی
مرجان , بسد
فرهنگ اسم ها
معنی: نوعی جاندار دریایی، مروارید، ( سریانی )، جانور بی مهره ی کوچک دریایی که پوشش آهکی ترشح می کند و نسل های جدید آن روی بقایای نسل قدیمی زندگی می کنند و جزایر مرجانی را بوجود می آورند، بقایای قرمز رنگ رسوب یافته از همین جانور که از آن در جواهر سازی و ساخت اشیای زینتی استفاده می شود، کنایه از لب معشوق و شراب است به سبب سرخی رنگ آن، معرب از سریانی، جانور بی مهره کوچک دریایی، بقایای قرمز رنگ رسوب یافته از همین جانور که در جواهرسازی کاربرد دارد
(تلفظ: marjān) (سریانی) جانور بیمهرهی کوچک دریایی که پوشش آهکی ترشح میکند و نسلهای جدید آن روی بقایای نسل قدیمی زندگی میکنند و جزایر مرجانی را بوجود میآورند ؛ بقایای قرمز رنگ رسوب یافته از همین جانور که از آن در جواهر سازی و ساخت اشیای زینتی استفاده میشود ؛ کنایه از لب معشوق و شراب است به سبب سرخی رنگ آن .
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- جانوریست دریازی از رد. مرجانها که دارای پای. آهکی است و در دریاهای گرم میزید و دارای انواع و گونه های بسیار است قورال قرلین خراهک .۲ - پای. آهکی مرجان قرمز که جزو احجار کریمه است و در جواهر سازی مورد استعمال دارد : بسد . ۳- مروارید ( باینمعنی در عربی استعمال شده ) . یا مرجان پرورده . ۱- لب معشوق . ۲- شراب انگوری . یا مرجانها . ردهایست از کیسه تنان که دریازی هستند و اکثر بصورت اجتماع زندگی میکنند . مرجانها از جانوران گیاهی شکلند و بر روی تخته سنگها در نقاط کن عمق دریاهای گرم میزیند . زندگی انفرادی در مرجانها بندرت دیده میشود و غالبا مستعمرههای بسیار بزرگی درست میکنند . شکل خارجی مرجان استوانهیی است که در قاعده بصفحهای پهن موسوم بصفح. پایی ختم میشود . سلولهای صفح. پایی جهت ثابت نگهداشتن حیوان مواد آهکی ترشح میکنند . از تجمع این مواد آهکی تدریجا پایهای آهکی برای حیوان بوجود میاید و چون مرجانها بصورت اجتماع میزیند بسب تجمع پایه های آهکی آنها گاهی جزایر مرجانی و یاسدهای مرجانی در دریاها تولید میشود . در انتهای دیگر بدن دهان جانور قرار دارد که دور آنرا شکافها احاطه میکنند . عد. شاخکها متغیر است : گاهی شش یا مضرب شش و گاهی هشت است : گاهی شش یا مضرب شش و گاهی هشت است . مبنای تقسیم بندی مرجانها بر روی همین تعداد شاخکها است . در صورتیکه تعداد شاخکها هشت تا باشد آنها را او کتو کورالیر یا آلسیونرگویند . در صورتیکه تعداد آنها را هکزاکورالیر یا زو آنتر نامند . نمونهای از مرجانهای ۸ شاخکی مرجان قرمز است که دارای پای. آهکی قرمز و یا گلی رنگ میباشد . این مرجان مستعمره های بزرگی در اعماق بین ۶٠ تا ۱۵٠ متر دریا بوجود میاورد . از پایه های این گونه مرجان در جواهرسازی استفاده میکنند و بهمین جهت سالانه مقادیر زیادی از این قسم مرجان در بحراحمر و بحرالروم ( مدیترانه ) صید میشود ( معمولا مرجانی را که در قسمت احجار کریمه نام می برند و بنام بسد نیز مشهور است پای. گلی رنگ همین مرجان است ) . نمون. مرجانهای دست. دوم یعنی آنهایی که دارای۶ شاخک یا مضربی از شش هستند آنمونیا است که برروی صدف خالی نرم تنانی که قبلا بوسیل. یک جانور بند پا بنام پاگور اشغال شده ثابت میشود و با آن زندگی اشتراکی تشکیل میدهد .
1. گروهی از موجودات کفزی (benthos) وابسته به ردۀ آنتوزوآ (Anthozoa) که بهصورت منفرد یا جمعی زندگی میکنند 2. اسکلت آهکی باقیمانده از گروهی از موجودات کفزی وابسته به ردۀ آنتوزوآ
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
ز ترکان جنگی فراوان نماند
ز خون سنگها جز به مرجان نماند.
فردوسی .
تو گفتی که الماس مرجان فشاند
چه مرجان که در کین همی جان فشاند.
فردوسی .
تن ترک بدخواه بی جان کنم
ز خونش دل سنگ مرجان کنم .
فردوسی .
تا مورد سبز باشد چون زمرد
تا لاله سرخ باشد چون مرجان .
فرخی .
به بحر عمان ز آن رخش صاف شد لؤلؤ
به بحر مغرب ز آن جوش سرخ شد مرجان .
عنصری .
نار ماند به یکی سفرگک دیبا
آستر دیبه زرد ابره ٔ آن حمر
سفره پر مرجان تو بر تو و تا بر تا
دل هر مرجان چون لؤلؤکی لالا.
منوچهری .
ز بیم ذوالفقار شیرخوارش
به خندق شد زمین همرنگ مرجان .
ناصرخسرو.
در زناشوئی شده سنگ و قدمشان لاجرم
سنگ را از خون بکری رنگ مرجان دیده ام .
خاقانی .
دریاست آستانش کز اشک دادخواهان
بر دو کران دریا مرجان تازه بینی .
خاقانی .
غمناک بود بلبل گل می خورد که در گل
مشک است و زر و مرجان وین هر سه هست غم بر.
خاقانی .
|| مروارید ریزه . (برهان قاطع). مروارید خرد. (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 87) (مهذب الاسماء). لؤلؤ. (فرهنگ اسدی ). لؤلؤ است مشتمل بر دو نوع یکی درّ درشت و دیگر مرجان ریز [ الدر الکبار و المرجان الصغار ] چنانکه ابوعبیده گفت : دانه های در درشت است و دانه های مرجان ریز، و لؤلؤ را بدین هر دو نوع اطلاق کنند. (از الجماهر فی الجواهر بیرونی ) :
هیکل به تو گشته ست گرانمایه ازیراک
هیکل صدف تست در او جان تو مرجان .
ناصرخسرو.
قیمت به تو یافت این صدف زیرا
ای جان تو در او لطیف مرجانی .
ناصرخسرو.
کیستی بنگر کز بهر تو می روید
در صدف مرجان در خاک کهن ایمان .
ناصرخسرو.
|| درّ و مرجان اغلب در اشعار با هم ذکر شده است :
ز بهر حال نکو خویشتن هلاک مکن
به در و مرجان مفروش خیره مر جان را.
ناصرخسرو.
سواران پی در و مرجان شدند
ز سلطان به یغما پریشان شدند.
سعدی .
|| نوعی از ماهی دریائی که دارای گوشت لذیذی است . (ناظم الاطباء). || تره ای است بهاری . (منتهی الارب ). || کنایه از لب معشوق است ، به مناسبت رنگ سرخ آن :
ای نایب عیسی از دو مرجان
وی کرده ز آتش آب حیوان .
خاقانی .
|| کنایه از خون است .
- مرجان فشاندن ؛ خون فشاندن :
تو گفتی که الماس مرجان فشاند
چه مرجان که در کین همی جان فشاند.
فردوسی .
|| کنایت است از اشک خونین :
آن دُرِّ دورسته در حدیث آمد
وز دیده بیوفتاد مرجانم .
سعدی .
- مرجان کردن ؛ سرخ کردن . گلگون کردن . به خون مبدل کردن :
تن ترک بدخواه بی جان کنم
ز خونش دل سنگ مرجان کنم .
فردوسی .
مرجان . [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالا بخش طالقان شهرستان تهران . در 11 هزارگزی شرق شهرک و 2هزارگزی راه طالقان ، در منطقه کوهستانی سردسیری واقع و دارای 561 تن سکنه است . آبش از رودخانه کوئین و محصولش غلات ، ارزن ، سیب زمینی ، لوبیا، گردو، و انواع میوه ها و شغل مردمش زراعت و گلیم ، جاجیم و کرباس بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
مرجان . [ م َ ] (اِخ )دهی است از دهستان گیلان بخش گیلان شهرستان شاه آباد در 16 هزارگزی شمال غربی گیلان و یکهزار گزی جنوب راه گیلان به قصرشیرین ، در دشتی گرمسیر واقع و دارای 350 تن سکنه است . آبش از رودخانه گیلان . محصولش برنج ، غلات حبوبات ، توتون ، صیفی ، لبنیات ، پنبه . شغل مردمش زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
فرهنگ عمید
۲. بقایای قرمزرنگ این جانور که در جواهرسازی به کار می رود.
دانشنامه عمومی
مرجان های مغزی که تا پهنای ۱٫۸ متر (۶ فوت) رشد می کنند
آکروپورا و مرجان های شاخه ای که رشد زیاد و سریعی دارند و از جمله صخره سازان مهم محسوب می شوند. این مرجان ها انشعاب های شاخ گوزنی شکل بزرگی دارند و در نواحی جزر و مدی زندگی می کنند.
مرجان های ستونی که ستون هایی با ۳ متر ارتفاع می سازند
مرجان های لپتوپسامیا یا مرجان های صخره ای که در قسمت های وسیعی از دریای کارائیب یافت می شوند.
مرجان نرمHelioporaceaقلم دریاییشش مرجانیانشقایق دریاییمرجان سیاهCorallimorphariaمرجان های سنگیفرش مرجان سانان مرجان ستونی، Dendrogyra cylindricusمَرجان دریایی یکی از جانوران ساده است که در شاخه مرجانیان و رده گُل سان زیان (آنتوزوآ) رده بندی می شود.
مرجان واژه ای عربی است. در زبان فارسی از واژهٔ وُسَد (پارسی میانه: wassad) یا بُسَد استفاده می شود.
زیباترین و نایاب ترین نوع مرجان ، “مرجان جهانی” می باشد. این مرجان بر خلاف مرجان های دیگر، روی خشکی یافت شده است.
مرجان از خواننده های ایرانی دوره پیش از انقلاب ۱۳۵۷ است که پس از ۲۶ سال بعد از انقلاب برای نخستین بار با اجرای برنامه هنری در اجتماع بزرگ کنگره ایرانیان در واشینگتن دی سی، آمریکا حضور پیدا کرد. مرجان آهنگی به نام «رهایی» دربارهٔ اعتراضات مردمی در ایران خوانده است. ملودی این آهنگ توسط مرجان، ترانه توسط همسرش فریدون ژورک و تنظیم توسط پرویز رحمان پناه انجام شده است. او فعالانه با سازمان مجاهدین خلق ایران همکاری دارد.
مرجان طی این دوره با شاعران و آهنگسازان خبره و بنامی همچون: پرویز مقصدی - فریبرز لاچینی -اردلان سرفراز - منوچهر چشم آذر - آرش سزاوار - تورج شعبان خانی -اریک ارکانت و… همکاری داشته است.
محمدعلی جعفری
شهلا ریاحی
تقی ظهوری
احمد قدکچیان
رحیم روشنیان
تاج الملوک احمدی
قبیله ای از کولی ها نزدیک دهکده ای ساکن می شوند...
دانشنامه آزاد فارسی
مَرجان
مَرجان
بی مهره ای دریایی از ردۀ آنتوزوآ، شاخۀ سین داریا. این شاخه شامل شقایق و عروس دریایی نیز می شود. مرجان ها در آب گرم دریاها و در عمق متوسط که نور کافی است، یافت می شوند و اسکلتی از آهک (کربنات کلسیم) دارند که آهک آن را از آب اطرافشان تأمین می کنند. برخی مرجان های با ارزش برای تزیینات یا جواهرسازی به کار می روند، مانند مرجان قرمز مدیترانه ای با نام کورالوم روبروم. مرجان ها هم زیست جلبکمیکروسکوپی زواکسانتالهاند که داخل بخش نرم بدن آن ها قرار دارد. جلبک گاز دی اکسید کربن را از پلیپ های مرجان می گیرد و در مقابل، پلیپ ها از جلبک مواد غذایی دریافت می کنند. مرجان ها با ماهیانی که در میان شاخه هاشان استراحت می کنند و پناه می گیرند نیز مرتبط اند و از فضولات آن ها برای تغذیه و رشد سریع تر استفاده می کنند. بیشتر مرجان ها کولونی های بزرگ می سازند، امّا گونه هایی نیز وجود دارند که تنها زندگی می کنند. از تجمع اسکلت مرجان ها، آبسنگهای مرجانی بزرگ و جزایر مرجانی حلقویتشکیل می شود. آبسنگِ سدیِ بزرگ در شمال شرق استرالیا حدود ۱۶۰۰ کیلومتر طول و حدود ۲۰هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و با رشد مرجان ها، هرساله حدود ۵۰میلیون تُن کلسیم به این آبسنگ اضافه می شود. آبسنگ های مرجانی دنیا حدود ۶۲۰هزار کیلومتر مربع وسعت دارند. آبسنگ های مرجانی محل سکونت مناسبی برای انواع موجودات زنده اند. در ۱۹۹۷، حدود ۹۳ هزار گونه موجود زنده در این آبسنگ ها شناسایی شد. یک سوم همۀ آبزیان دریایی در آبسنگ ها زندگی می کنند. اولین بررسی جهانی آبسنگ های مرجانی در ۱۹۹۷، نشان داد که حدود ۹۵ درصد از آبسنگ های جهان بر اثر ماهی گیری بی رویه، آلودگی، ماهی گیری با دینامیت، مسمومیت، و کشیده شدن لنگر کشتی ها خسارت دیده اند.بیماری ها. از دهۀ ۱۹۹۰، آبسنگ های مرجانی با بیماری هایی ناشناخته تخریب شده اند. در ۱۹۹۵، طاعون سفیدبه ۱۷ گونه از مرجان های ناحیۀ فلوریدا کیز، در امریکا، حمله کرد. بیماری تخریب ناگهانیکه در ۱۹۹۷ شناسایی شد، به آبسنگ های مرجانی از مکزیک تا ترینیدادهجوم برد. در دریای کارائیب، قارچ آسپرژیلوسبه بادبزن های دریایی، نوعی مرجان نرم، حمله کرد. در ۱۹۹۷، تخمین زده شد که ۹۰ درصد از مرجان های اطراف جزیرۀ گالاپاگوسبر اثر پدیدۀ سفیدشدگیتخریب شده اند. طی پدیدۀ سفیدشدگی، جلبک های رنگی ظرف مدت کوتاهی از آبسنگ های مرجانی خارج می شوند. این پدیده یا به سبب تولید مواد سمّی از طرفِ مرجان است که برای جلبک ها مضرند یا به علت تولیدنکردن مواد غذایی کافی از طرف جلبک هاست. بدون وجود جلبک، مرجان ها خرد می شوند و می میرند. پدیدۀ سفیدشدگی در دریای کارائیب و اقیانوس هند و آرام شایع است. در نوامبر ۱۹۹۸، سازمان بین المللی ریف چکطی گزارشی مدّعی شد آبسنگ های مرجانی در سراسر جهان به طرز بی سابقه ای در حال نابودی اند و آبسنگ هایی که صدها سال قدمت داشتند در ۱۹۹۸ ناگهان از بین رفتند. گرم شدن جهانی علت پدیدۀ سفیدشدگی در آبسنگ های مرجانیِ بیش از ۵۰ کشور جهان در آن سال بود. آبسنگ های حاشیه ایآبسنگ هایی اند که بسیار نزدیک به سواحلِ قاره ها یا جزایر ایجاد می شوند و حیوانات زندۀ موجود در آن ها، عمدتاً در لبۀ خارجی آبسنگ زندگی می کنند. آبسنگ های سدّی (سد مرجانی)با مردابِ آب شور از ساحل جدا می شوند. پهنای این مرداب ها حدود ۳۰ کیلومتر است و معمولاً دارای مجاری قابل کشتی رانی، از میان آبسنگ های سدّی به طرف مرداب اند. جزایر مرجانی حلقوی مرداب را چونان حلقه ای دربرمی گیرند، اما جزیره ای را محصور نمی کنند و معمولاً به علت فرونشینی تدریجی آتشفشان خاموش در بستر دریا به وجود می آیند؛ به این ترتیب که مرجان ها از محلی که قبلاً جزیره بوده است، به سمت سطح آب رشد می کنند. براساس نتایج مطالعه ای دوساله، که مرکز مراقبت از مناطق حفاظت شدۀ جهان در کیمبریج صورت داد، تقریباً دوسوم از آبسنگ های مرجانی جهان در خطرند که عبارت اند از ۸۰ درصد از آبسنگ های فیلیپین و اندونزی، ۶۶ درصد از آبسنگ های دریای کارائیب، و ۵۰ درصد از آبسنگ های اقیانوس هند، دریای سرخ، و خلیج فارس. عوامل ایجاد این خطرات عبارت اند از گسترش شهرها و شهرک های ساحلی، ساختن بنادر و لای روبی کانال های کشتی رانی، و نیز آلودگی با فاضلاب و مواد آلوده کنندۀ کشاورزی که موجب تولید بیش از حدّ جلبک ها در آب و جلوگیری از ورود نور به آن می شوند. ماهی گیری های مخرّب، مانند ماهی گیری با سمّ سیانور و دینامیت، و ماهی گیری بیش از حدّ در نواحی مرجانی تعادل بوم شناختی را برهم می زند و از علل تخریب آبسنگ های مرجانی است. لگدمال کردن آبسنگ ها و برداشتن قطعاتی برای یادگاری به دست گردشگران نیز آسیب های بسیاری به آبسنگ های مرجانی زده اند. با مدیریت صحیح، همان گونه که در سدّ آبسنگی بزرگ استرالیا اعمال می شود، مرجان ها ترمیم می شوند و بازده ماهی گیری و درآمد حاصل از گردشگری افزایش می یابد.
فرهنگستان زبان و ادب
واژه نامه بختیاریکا
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
مر به معنی برای می باشد پس مرجان به معنی "برای جان " می باشد.
مر به معنی مرتبه می باشد پس مرجان به معنی " بودن در مرتبه جان " است.
مرجان یعنی مرا جان ، جان من
مرجان یعنی لب معشوق ( یرخی شراب )
مرجان یعنی مروارید کوچک
مرجان یعنی مرا جان
مرجان یعنی جواهر دریا
استحکام
مروارید زیبا
مرجان به معنی دختری بسیار حساس و شکننده در عین لطافت سرسخت و مقاوم
مرجان یعنی چون مرواریدی زیبا با روحی مهربان وحساس که تا از محیط امنش جدایش نکنی لطافت و مهربانیش را حفظ میکند و اگر غیر این کنی چون سنگ سخت و غیرقابل انعطاف میشود
ولکم عاشق اسمممم 😻⭐❤
من از اسمش خیلی خوشم می آید
اوسه سال پیش از دنیا رفته است
یعنی وقتی من کلاس اول دبستان بودم
الن کلاس سوم دبستان هستم
درکل از اسم مرجان خوشم می آید
مرجان خزاعلی نژاد مادر من است
من دخترش هستی هستم
جانی که در بدن است
مرا جان ، مروارید کوچک
مرجان:مرا جان
عااااشق اسمم بهم آرامش خاصی میده😍
مرجان یعنی مهربانی
مرجان یعنی لطافت
مرجان یعنی سرسختی
مرجان یعنی گوهر دریا
مرجان یعنی زندگی
مرجان یعنی دختری بالبانی سرخ
مرجان یعنی خودممم😍
خداییش خیلی اسم فنگ و بامعنی و با درک بالاست.
من که عاشق اسمم هستم.
مرجان. ♡♡♡♡♡♡♡
مرجان به معنی مرواریدی زیبا با روحی مهربان
مرجان یعنی برای جان جانور دریایی و در جواهرات زینتی ازآن استفاده می شود .
اسمم رو دوست دارم ممنون از پدرو مادر عزیزم که بهترین اسم رو برام انتخاب کردن . روحشون شاد
دوست داشتنی.
پر احساس
مرجان یعنی عشق من
مرجان یعنی جان دهنده
مرجان یعنی نفسی که داری بهش بنده❤❤💋💋
م. . . . محبت، مرجان به معنی مرواریدی زیبا با روحی مهربان
ر. . . رحمت الهی
ج. . . جمال و زیبایی و رویایی
ا. . ارامش، اعتماد و امنیت
ن. . . نایاب ترین جواهر دنیا
مرجان یعنی اونی که من دارم
مثل خودمه