کلمه جو
صفحه اصلی

ژاندارک

فارسی به انگلیسی

Jeanne d'Arc, Joan of Arc


فرهنگ فارسی

قدیسه او را آرک و دوشیزه ارلئانی نیز نامند و ژان اسم اوست . ژاندارک قهرمان ملی فرانسه است ( و . دمرمی ۱۴۱۲ - مقت . ۱۴۳۱ م . ) زنی دیندار و پرهیزگار و اهل مکاشفه و مدعی بود که الهاماتی غیبی از جانب قدیس میشل و کاترین بدو میشود که وی را برای نجات فرانسه از سلطه انگلیسیان بقیام وا میدارد . او بوساطت ربرد بدریکور در هنگام محاصره ارلئان ( ۱۴۲۹ م . ) در شینون بین درباریان بحضور شارل هفتم پادشاه فرانسه رسید و او را باصرار بسیار راضی کرد که وی را بر گروهی از لشکریان خود سردار کند . ژاندارک با عده ای اندک انگلیسیان را مجبور بترک محاصره ارلئان کرد و در محلی بنام پاته بر ایشان پیروز شد . در ریمس تشریفاتی تاجگذاری شارل هفتم را بجای آورد سپس قصد تسخیر پاریس کرد ولی بعد از مجروح شدن در نبردی که در دروازه سنت انوره روی داد بامر پادشاه ازین قصد باز ایستاد . ظاهرا وی بعلت خیانت بعضی از اطرافیان خود در ظاهر شهر کمپیینی و بدست بورگینیونها افتاد و سپس کنت لوکزامبورگ او را بانگلیسیان فروخت و آنان وی را در محکمه کلیسایی که بریاست اسقف بوه بنام پیر کوش تشکیل شد محاکمه کردند . ژاندارک با کمال سادگی و شجاعت از خود دفاع کرد . سرانجام محکمه او را تکفیر و با لحاد و فساد عقیده متهم و بزنده سوخته شدن محکوم ساخت . او را در میدان ویومارشه واقع در روئن زنده سوختند ( لغ . )
او را دارک یا آرک و دوشیزه ارلئانی نیز نامند و ژان اسم اوست .

لغت نامه دهخدا

ژاندارک. ( اِخ ) ( قدّیسه ) او را دارک یا آرک و دوشیزه ارلئانی نیزنامند و ژان اسم اوست. وی قهرمان ملی فرانسه است و بسال 1412 م. در دمرمی پای به عرصه وجود گذارد. زنی بغایت دیندار و متقی و اهل مکاشفه و مراقبه و مدعی نوعی وحی بود و میگفت که الهاماتی غیبی از جانب قدیس میشل و کاترین به او میشود که وی را به قیام برای نجات فرانسه از سلطه انگلیسیان میخوانند. وی به وساطت ربر دوبدریکور کاپیتن دوکولر در هنگام محاصره ٔارلئان ( 1429 م. ) در شینن بین درباریان به حضور شارل هفتم پادشاه فرانسه رسید و او را به اصرار بسیار راضی کرد که وی را بر گروهی از لشکریان خود سردار کند. ژاندارک با این عده قلیل انگلیسیان را مجبور به ترک محاصره ارلئان کرد و در جائی بنام پاتی بر ایشان ظفر یافت. و در ریمس تشریفات تاجگذاری شارل هفتم را بجای آورد. سپس قصد تسخیر پاریس کرد ولی بعد از مجروح شدن در نبردی که به دروازه سن هنره روی داد به امر پادشاه از این قصد بازایستاد. ظاهراً وی بعلت خیانت بعضی از حواشی و اطرافیان خود در ظاهر شهر کمپین به دست بورگینیون ها افتاد و سپس کنت لوکزامبورگ او را به انگلیسیان فروخت و آنان وی را در محکمه کلیسائی که بریاست اسقف بوه بنام پیر کوشن تشکیل شد محاکمه کردند. ژاندارک با کمال سادگی و شجاعت و جسارت از خود دفاع کرد. سرانجام محکمه او را تکفیر و به الحاد و ارتداد و فساد عقیدت متهم و به زنده سوختن محکوم ساخت. او را در میدان ویومارشه واقع در روئن زنده بسوختند ( 1431 م. ).

دانشنامه عمومی

ژاندارک (ابهام زدایی). ژاندارک ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
ژان دارک قهرمان نبرد فرانسویان علیه انگلیسی ها
ژاندارک (فیلم ۱۹۴۸)
ژان دارک (فیلم ۱۹۰۰)
مصائب ژاندارک
ژاندارک (مجسمه)

دانشنامه آزاد فارسی

ژانْدارک (ح ۱۴۱۲ـ۱۴۳۱م)(Joan of Arc)
ژانْدارک
فرماندۀ سپاه فرانسوی در محاصرۀ اورلئان(۱۴۲۸ـ۱۴۲۹م) و نبرد پاتهدر شمال اورلئان در ۱۴۲۹م. دختر روستایی جوانی بود که به سبب سن و طبقه و جنسیتش نمی توانست در جنگ شرکت کند، اما «ندایی غیبی» به او می گفت انگلیسی ها را، که در جریان جنگ صدسالهشمال فرانسه را اشغال کرده بودند، از خاک فرانسه برانَد و از تاج گذاری شارل هفتم، پادشاه فرانسه، حمایت کند. ژاندارک، با برخورداری از شخصیت قاطع خود، به هر دو هدف نائل آمد، اما تلاش بعدی اش برای تصرف پاریس بیش از حد بلندپروازانه بود و در مه ۱۴۳۰م در کومپی ینیبه اسارت بورگونی هادرآمد و آنان او را به انگلیسی ها فروختند. دادگاهی متشکل از اسقف های فرانسویِ طرفدار انگلستان ژاندارک را به جرم جادوگری و ارتداد محکوم کردند و در ۳۰ مه ۱۴۳۱م در روآنبه تیرکی بسته او را سوزاندند. شارل هیچ کوششی برای نجاتش نکرد، ولی بعد از بازپس گیری نورماندی، بین ۱۴۵۰ و ۱۴۵۶م دادگاهی برپا کرد که در محاکمۀ ژاندارک تجدیدنظر کرد و او را بی گناه تشخیص داد. پس از شکست فرانسه در جنگ فرانسه و پروس(۱۸۷۰ـ۱۸۷۱) بار دیگر نام ژاندارک در مقام فرماندهی نظامی بر سر زبان ها افتاد. او در ۱۹۲۰ در شمار قدیسان درآمد. ژاندارک در خانوادۀ یکی از کشاورزان ثروتمندِ دومرِمیِلورنزاده شد. در ۱۴۲۹م برای دیدار با شارل هفتم، که آن زمان دوفنخوانده می شد، عازم شینوندر شمال غربی فرانسه شد و لشکری عظیم گرد آورد و پس از آن که موفق به آزادی اورلئان شد دوشیزۀ اورلئانلقب گرفت.

نقل قول ها

ژان دارک (به فرانسوی: Jeanne d'Arc) و گاه دوشیزهٔ اورلئان، قهرمان ملی فرانسه و قدیسه ای در کلیسای کاتولیک بود. زادروز: ۶ ژانویه ۱۴۱۲ میلادی در دومرمی-لاپوسل، لورن. وی در روز ۳۰ مه ۱۴۳۱ میلادی در روآن در خرمنی از آتش سوزانده شد.
• «تا قبل از اواسط ماه روزه باید نزد دوفن بروم حتی اگر پاهایم تا زانو سائیده شوند.» -> زمان اقامت در شهر وکولور
• «حتی اگر صدها پدر و مادر (تعمیدی) داشتم و دختر پادشاه بودم باز هم باید می رفتم.» -> زمان اقامت در شهر وکولور
• «ولیعهد بزرگوار، من ژانِ دوشیزه هستم. پادشاه آسمان مرا فرستاده تا شما و قلمروتان را یاری کنم.» -> در حضور شارل هفتم در دربار وی واقع در شینون
• «شما ادعا می کنید که قاضی من هستید. من نمی دانم که واقعاً هستید یا نه. ولی به شما می گویم که حواستان را خوب جمع کنید که به اشتباه قضاوت نکنید، چرا که خودتان را در معرض خطر بزرگی قرار داده اید. من به شما هشدار می دهم، پس اگر خداوند به خاطر این کار شما را مجازات کرد من وظیفه خودم را با اخطار به شما انجام داده ام» -> محاکمه در روآن
• "شما دقت زیادی می کنید که هر چیزی را که علیه من است در دادگاه ثبت کنید ولی چیزهایی را که به نفع من است ثبت نمی کنید""محاکمه در روآن"• «نداهایم به من گفتند که خطای بزرگی مرتکب شدم که اعتراف به اشتباه بودن اعمالم کردم. هر چیزی که در روز پنجشنبه گفتم به خاطر ترس از آتش بود» -> یکشنبه ۲۸ ماه مه سال ۱۴۳۱
• «ای عزیزترین ای خداوند! به احترام عشق مقدست! به تو التماس می کنم اگر مرا دوست داری به من بیاموز که چگونه به این مردان کلیسا پاسخ دهم.»"محاکمه در روآن"• «من در همه امور به آفریدگارم به خداوند توکل می کنم و او را از ته قلبم دوست دارم.»• در دادگاه از او پرسیدند که آیا مورد عنایت خاص خداوند قرار دارد. پاسخ داد «اگر نیستم خداوند مرا مورد عنایت خود قرار دهد و اگر هستم این مقام را برایم حفظ کند. اگر می دانستم که خداوند به من لطفی ندارد غمگین ترین موجود روی زمین بودم.»"محاکمه در روآن"• از او پرسیده شد که چه وقت وکولور را به مقصد شینون ترک می کند. پاسخ داد «امروز بهتر از فرداست و فردا بهتر از روزهای بعد.» -> زمان اقامت در شهر وکولور
• «من به پوآتیه نیامده ام که به شما معجزه نشان دهم. مرا به اورلئان ببرید تا در آنجا نشانه هایی را که برای آنها فرستاده شده ام به شما نشان بدهم» -> دادگاه پوآتیه
• ژان خطاب به ترز، همسر دوک آلانسون که نگران زندگی همسرش بود:"من به شما قول می دهم که کمترین آسیبی به همسر عزیزتان نخواهد رسید. نگران نباشید خانم! او پیش شما خواهد برگشت در حالیکه همچون الان سالم است حتی شاید از الان هم بهتر باشد""زمان اقامت در شهر پوآتیه"• «آه! ترجیح می دادم که هفت بار سرم را بزنند تا اینکه مرا در آتش بسوزانند. افسوس! که بدن پاک و سالم من که هرگز آلوده نشد امروز باید بسوزد و تبدیل به خاکستر شود»"ژان در زندانش واقع در شهر روآن،۳۰ مه ۱۴۳۱"• «روآن! روآن! یعنی من باید اینجا بمیرم؟ آه روآن من می ترسم که تو خونبهای مرا گران پرداخت کنی»"ژان در اعدامگاه، میدان ویومارشه، روآن،۳۰ مه ۱۴۳۱"• «از همه شما که در اینجا ایستاده اید خواهش می کنم که اگر ظلمی به شما کرده ام مرا ببخشید و برایم دعا کنید»"ژان در اعدامگاه، میدان ویومارشه، روآن،۳۰ می ۱۴۳۱"• «نداهای من از جانب خداوند آمده بودند و هر کاری که کردم مطابق دستور پروردگار بود»"ژان در اعدامگاه زمانی که آتش در اطرافش شعله ور شد"• «به خودتان کمک کنید تا خداوند کمکتان کند.»• «از هیچ چیز جز خیانت نمی ترسم»• «من میدانم که انگلیسی ها مرا خواهند کشت چرا که فکر می کنند بعد از مرگ من قلمرو فرانسه را به دست خواهند آورد ولی اگر صدهزار نفر به تعداد سربازانشان اضافه شود باز هم به فرانسه دست پیدا نخواهند کرد»"ژان خطب به کنت لوگزامبورگ، روآن"• کنت لوکزامبورگ به دیدن ژان در زندانش آمد و به او وعده داد که اگر سعی نکند از زندان فرار کند فدیه او را پرداخت کرده و آزادی اش را خواهد خرید. ژان به کنت چنین پاسخ داد:"کنت! مرا دست انداخته ای؟! فدیه؟! شوخی می کنی! تو نه دوست داری که این کار را بکنی و نه قدرتش را داری""ژان در زندانش واقع در شهر روآن"• «مرا پیش خداوند بفرستید، همان کسی که از پیش او آمده ام»"محاکمه در روآن"• «اگر محکوم شده و به دادگاه آورده شوم، و ببینم که مشعل را روشن و هیزم ها را آماده می کنند و جلاد آماده است که آتش را برافروزد، حتی اگر در میان شعله های آتش باشم باز هم چیزی به غیر از این نخواهم گفت و تا لحظه مرگ حرفم همین چیزی است که در این دادگاه گفته ام»"محاکمه در روآن"• ژان به مادام تورولد که جواهراتش را برای تبرک پیش او آورده بود با خنده گفت:"خودت به آنها دست بکش و مطمئن باش که از دست تو هم به اندازه دست من متبرک خواهند شد""زمان اقامت در شهر بورژ"


کلمات دیگر: