کلمه جو
صفحه اصلی

جاجیم

فارسی به انگلیسی

coarse and loosely-woven woollen cloth, carpet, coarse loosely - woven woollen cloth

coarse loosely - woven woollen cloth


carpet


فرهنگ فارسی

پارچه کلفت شبیه پلاس، نوعی ازفرش که ازپلاس نازکتر، است و آنراازنخهای رنگین پنبهای یاپشمی میبافند
( اسم )۱- فرشی که آنرااز نمد الوان دوزند ۲- اراک وبروجرد ) بافته ای ازپشم تابید. الوان که بسیار زبر و خشن است و بیشتر برای پیچیدن رختخواب و مانند آن بکاررود.

فرهنگ معین

(اِ. ) نوعی فرش که از نخ های رنگین پنبه ای یا پشمی بافته می شود.

لغت نامه دهخدا

جاجیم. ( اِ ) رجوع به جاجم شود.

فرهنگ عمید

۱. پارچۀ کلُفت شبیه پلاس.
۲. نوعی فرش بدون پرز با ضخامتی نازک تر از پلاس که از نخ های رنگین پنبه ای یا پشمی بافته می شود.

دانشنامه عمومی

جاجیم یا جاجِم گونه ای زیرانداز دورویه است. جاجیم دست بافی است از پارچهٔ کلفت شبیه به پِلاس که از پلاس نازک تر است و آن را از نخ های رنگین و ظریف پشمی یا پنبه ای یا آمیزه ای از این دو می بافند.جاجیم ها پرز ندازند و می توان از هر دو روی آن استفاده کرد. کوچ گردان از آن بهرهٔ زیادی می گیرند و کاربرد آن به عنوان روانداز و محافظ سرما است.جاجیم مناسب ترین چیزی بود که در قدیم روی کرسی می انداختند، جاجیم چیچکله CHICHAK LAMEH با ترکیبی از رنگ های و نقوش لوزی داخل الوان راه راه آن در ده و شهر از همه مشهور بود با متروک شدن کرسی زغالی بافت و مصرف جاجیم در شهرها و حتی در شهرستان های دور و نزدیک نیز به فراموشی می رفت ولی روستائیان طبق عادت قدیمی مناسب ترین روانداز کرسی زمستانی را رها نساخته اند و پیر زن های دهاتی همچنان جاجیم خودشان را در زمستان و تابستان در فضای باز اطراف خانه و میدان ده یا هر مکانی که امکان داشته باشد دراز می کنند و سه پایه مخصوص آن را بر پا می دارند و جاجیم می بافند. بافت جاجیم در اکثر قریب باتفاق دهات و مناطق روستائی ایران مرسوم است تنها تفاوت جاجیم، ترکیب رنگ و ظرافت نخ و نقوشی است که روی آن ایجاد می کنندجاجیم بافی به عنوان یکی از صنایع دستی در ایران رایج در بعضی استان ها از جمله مازندران، آذربایجان شرقی، اردبیل، کرمانشاه، کردستان، همدان، لرستان و فارس است که از دیرباز بین خانواده های روستایی و عشایر رواج داشته است. جاجیم به عنوان زیرانداز استفاده می شود وهم چنین هنگام کوچ عشایر برای بسته بندی و جابه جایی اسباب و لوازم. گاهی نیز به عنوان بالاپوش گرم مورد استفاده قرار می گیرد. حتی در بین برخی از خانواده های روستای جاجیم را به عنوان چشم روشنی و جهیزیه نوعروسان هدیه می دهند و به عنوان یادگاری ارزنده سال ها در خانوارها باقی می ماند.
پرهام، سیروس؛ آزادی، سیاوش (۱۳۷۰). دستبافت های عشایری و روستایی فارس. تهران: انتشارات امیرکبیر. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۶۱۳-۲۸-۵. از پارامتر ناشناخته |ماه= صرف نظر شد (کمک)
مواد اولیه جاجیم پشم است و بافت آن شبیه گلیم است، با این تفاوت که جاجیم در چهار تخته بافته می شود و پس از بافتن به هم متصل و دوخته می شود. در منطقه اورامان و ثلاث باباجانی زنان جاجیم هایی را با نقوش متنوع و جنس مرغوب می بافند که در نوع خود کم نظیر است.
برخی لغت نامه نویسان جاجیم را واژه ای فارسی دانسته اند. اما عده ای دیگر جاجیم را واژه ای ترکی دانسته اند، که از دو بخش جی جی به معنی قشنگ و پر نقش و نگار، و یم به معنی مال من تشکیل شده است.
بافت جاجیم پس از تهیه نخ مورد نیاز در رنگ های مختلف یا چله کشی شروع می شود واغلب تمام مراحل بافت مخصوصاً چله کشی آن در فضای باز و شبیه به چله دوانی قالی های فارسی بافت صورت می گیرد بدین ترتیب در محوطه های به طول تقریبی ۱۰ تا بیست متر به وسیلهٔ تعداد چهار میخ چوبی وضعیتی به شکل زیر روی زمین ایجاد می شود.

دانشنامه آزاد فارسی

دست بافته ای سنتی که برای زیرانداز، روکرسی و رختخواب پیچ استفاده می شود. در سال های اخیر برای تهیۀ رومبلی و انواع کیف و ساک نیز به کار می رود. ابزار کار جاجیم بافی بسیار ساده و ابتدایی، بیشتر از جنس چوب، ریسمان، و میخ فلزی است. این ابزار عبارت اند از سه پایۀ جاجیم بافی، هاف، چوبی برای جداکردن تارهای زیر و رو؛ کجو، چوبی برای بالا آوردن تارهای زیر؛ مِتید، چوبی برای جلوگیری از درهم رفتن و مخلوط شدن تارها؛ دفتین، چوبی برای ضربه زدن جهت تراکم پودها. جاجیم به دو گونه بافته می شود: ساده و گل دار. نوع سادۀ آن را پلاس گویند که هیچ نقشی ندارد. نوع گل دار جاجیم، با توجه به کاربرد آن، به دو صورت پشمی و ابریشمی بافته می شود. جاجیم ابریشمی برای برخی از پشتی ها و کیف های ظریف استفاده می شود. روش بافت جاجیم در دستگاه بافندگی مثل روش بافت در دستگاه ساده نساجی دو وَردی است به این طریق که در مرحلۀ اول تارهایِ رو، بالا قرار می گیرند و پود از بین چلّه عبور می کند و در مرحلۀ دوم تارهای زیر بالا قرار می گیرند و پود از بین چلّه عبور می کند. طرح های جاجیم با نام های گوناگونی همچون: بادامی، نگین انگشتر، افشار، جفت بوته، خشتی، ناخن بز، راه راه، سیرکا، و گل و غنچه خوانده می شوند. در ایران جاجیم های آذربایجان، به ویژه خلخال، معروف است. در دیگر مناطق از جمله مشکین شهر، در بین عشایر مغان و شاهسون و نیز در ایلات شمال خراسان، جاجیم بافی و پلاس بافی رواج دارد.

گویش اصفهانی

تکیه ای: ǰâǰim/ ǰimxowle
طاری: ǰâǰim/ gilim
طامه ای: ǰâǰim
طرقی: ǰâǰim
کشه ای: gilim
نطنزی: ǰâǰem


گویش مازنی

/jaajim/ زیلویی که از پشم گوسفند بافند و از صنایع دستی معروف استان های شمالی ایران است

زیلویی که از پشم گوسفند بافند و از صنایع دستی معروف استان ...


گویش بختیاری

نوعى بافتنى پشمى رنگین به عرض 35سانت که چند تخته آن را کنار هم دوزند تامربع شود.



کلمات دیگر: