کلمه جو
صفحه اصلی

تزکیه


مترادف تزکیه : اصلاح، پاک سازی، تربیت، تصفیه نفس، تطهیر، تهذیب، خلوص، پاکیزه کردن، پاکیزه گردانیدن، زکات دادن

برابر پارسی : پاک کردن، پاکسازی، پالودن، پالیدن، خودسازی

فارسی به انگلیسی

purification, edification, purity, refinement

purification


edification, purification, purity, refinement


عربی به فارسی

گواهي نامه , شهادت , تصديق نامه , سفارش وتوصيه , رضايت نامه , شاهد , پاداش , جايزه


مترادف و متضاد

refinement (اسم)
تصفیه، تهذیب، پالایش، تزکیه، پالودگی

اصلاح، پاک‌سازی، تربیت، تصفیه نفس، تطهیر، تهذیب، خلوص


پاکیزه کردن، پاکیزه گردانیدن


زکات دادن


۱. اصلاح، پاکسازی، تربیت، تصفیه نفس، تطهیر، تهذیب، خلوص
۲. پاکیزه کردن، پاکیزه گردانیدن
۳. زکات دادن


فرهنگ فارسی

پاکیزه کردن، بی آلایش کردن، اضطراب، جنبش
( مصدر ) ۱- پاکیزه گردانیدن بی آلایش کردن.۲- ستودن . ۳- زکات دادن .

فرهنگ معین

(تَ یِ ) [ ع . تزکیة ] (مص م . ) پاکیزه گردانیدن .

لغت نامه دهخدا

تزکیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) زکات مال بدادن . (زوزنی ). زکات دادن از مال . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ) (از مجمل اللغة) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از المنجد). || زکات مال بستدن . (زوزنی ). زکات ستدن . (مجمل اللغة). زکات از کسی گرفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || پاک گردانیدن . (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (غیاث اللغات ) (مجمل اللغة). پاک کردن . (دهار) (آنندراج ). پاکیزه گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || بستودن . (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). ستودن خود را. (منتهی الارب ) (مجمل اللغة) (آنندراج )(ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (ازالمنجد): تزکیة المرء نفسه قبیح . || گوالانیدن . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || گوالیدن و افزون شدن . || تشنه گردیدن . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || گواهی بر عدالت گواه دادن . (از متن اللغة). || تزکیه ٔ شهود، (در تداول فقه )؛ تعدیل گواهان . در صورتی که عدالت شاهد در نزد حاکم محرز نبود یا جرح شود ممکن است عدالت گواه جرح شده بوسیله ٔ گواهی افراد عادل دیگر اثبات گردد و این گواهی دادن بر عدالت گواه جرح شده را در فقه تزکیة گویند :
تزکیه باید گواهان را بدان
تزکیه اش اخلاص و موقوفی بدان .

مولوی .


|| (اِ) پاکیزگی و پاک گردانیدگی . (ناظم الاطباء). بمعنی زکات است . (از اقرب الموارد) (از المنجد). رجوع به زکات و زکوة شود.

فرهنگ عمید

۱. پاکیزه کردن، بی آلایش کردن.
۲. زکات دادن.

دانشنامه آزاد فارسی

تزکیه (ادبیات)(catharsis)
اصطلاحی در نقد ادبی که به یونانی «کاتارسیس» می گویند و در متون قدیمی فارسی و عربی به صورت «کثرسیس» ضبط شده است. مقصود از آن تخلیه و تزکیۀ عاطفی از طریق تجاربی مثل ترس و شفقت است، مثلاً آن گونه که در تراژدی روی می دهد. ارسطو، در بوطیقا، آن را برای نشان دادن احساس تسکین یا لذت تماشاگر از تماشای رنج شخصیت هایی که در تراژدی قربانی اشتباهات یا سرنوشت دردناک خود می شوند، به کار برده است.

فرهنگ فارسی ساره

خودسازی، پاکساز


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پیراستن نفس از صفات رذیله و آراستن آن به صفات حمیده را تزکیه گویند.
تزکیه از ماده «زـ ک ـ و» و در لغت به معنای استوار ساختن و دور کردن شئ از عیب و کاستی و ایجاد رشد، برکت و طهارت در آن یا به معنای دور دانستن شئ از عیوب و گواهی به پاکی و طهارت آن است.
برخی معنای اصلی تزکیه را کنار زدن نادرستیها از امور صحیح دانسته و دیگر معانی را از لوازم و آثار آن به حساب آورده و افزوده اند: تفاوت تزکیه با تطهیر و تهذیب در این است که در تطهیر دستیابی به «طهارت» در برابر «رجس» و در تزکیه کنار زدن آنچه باید کنار گذاشته شود و در تهذیب، حاصل شدن صلاح و خلوص، مورد نظر است.
البته به گفته برخی تزکیه مبالغه در تطهیر است وعده ای هم گفته اند: تطهیر پیراستن و تزکیه آراستن است.
و به عبارت دیگر تطهیر بیرون راندن آلودگیها و پاک کردن شیء است تا آماده رشد و نمو گردد و تزکیه رشد دادن و به شکوفایی رساندن آن است.

معنای تزکیه در اصطلاح علم اخلاق
تزکیه در اصطلاح علم اخلاق عبارت از پاک کردن و پیراستن نفس از نقایص و صفات رذیله و آراستن آن به صفات پسندیده و کمالات نفسانیه است.
و برخی برای آن مراحلی برشمرده اند؛ از جمله:
۱. توبه؛
۲. مشارطه (شرط کردن با خود مبنی بر بازنگشتن به گناه)؛
۳. محاسبه؛
۴. معاتبه و معاقبه (عتاب و عقاب کردن نفس در صورت گناه).

مصادیق بحث تزکیه در قرآن
تزکیه به معنای پاک کردن یا پاک دانستن نفس از آلودگیها به صورتهای گوناگون بیش از ۲۰ بار در قرآن به کار رفته و افزون بر آن از واژه ها و موضوعات دیگر مرتبط با تزکیه نیز استفاده شده است.
در این موارد عمدتاً از مطالبی چون تزکیه هدف از بعثت پیامبران ، رستگاری و مخلّد بودن اهل تزکیه در بهشت و عوامل، موانع، آثار و برکات تزکیه سخن به میان آمده است.

اهمیت تزکیه
...

پیشنهاد کاربران

پاکیزه خویی

پیراستن نفس از آلودگی

تزکیه :تزکیه در لغت هم به معنی نمو دادن ، و هم به معنی پاکسازی آمده است .
( تفسیر نمونه ج : 1 ص : 457 )


دقت شود تزکیه به معنای پاکیزه کردن با حرف ز است نه حرف ذ، برای یادسپاری اسانتر املا ببینیم که زکات با چه حرفی نوشته می شود با همان حرف تزکیه هم نوشته می شود. درضمن کلمات زکات، تزکیه، مزکی، ازکی و زکیه هم خانواده و از ریشه ی زکو هستند.


کلمات دیگر: