کلمه جو
صفحه اصلی

بینه


مترادف بینه : برهان، حجت، دلیل، فرنود، منطق

فارسی به انگلیسی

dressing - room in a bath house


clear proof evidence


مترادف و متضاد

برهان، حجت، دلیل، فرنود، منطق


فرهنگ فارسی

دلیل وحجت، حجت و آشکار، رخت کن سرحمام، جائی که لباسهای خودرادرمی آورند
( اسم ) جایی در سر حمام که کسان جامه های خود را آنجا در آورند رخت کن .
آلفرد روانشناس فرانسوی ٠ باتفاق هانری بونیس اولین مجل. روانشناسی فرانسوی را تاسیس کرد و اولین آزمایشگاه روانشناسی فرانسه را در دانشگاه پاریس بنیاد نهاد ٠

فرهنگ معین

(بَ یِّ نِ ) [ ع . بینة ] ( اِ. ) دلیل آشکار، برهان واضح . ج . بینات .

لغت نامه دهخدا

بینه. [ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) جامه کن حمام. ( آنندراج ). آنجائی از حمام که در آن رخت میکنند. ( ناظم الاطباء ). ( با هاء غیرملفوظ ) رخت کن حمام. آنجای از حمام که استحمام کننده جامه های خود در آنجای نهد. سربینه. رخت کن. مسلخ. بنه. ( یادداشت مؤلف ) :
چو دهلیز تفنگ آن تنگ بینه
رهی باریک تا پای خزینه.
اثر.
- بینه حمام ؛ جامه کن گرمابه. مسلخ حمام : که تشریف نو پوشند یا در مجلس سور یا عروسی یا بینه حمام. ( نظام قاری ص 140 ).

بینه. [ ن ِ ] ( اِخ ) آلفرد. ( 1857 - 1911 م. ) روانشناس فرانسوی. به اتفاق هانری بونیس اولین مجله فرانسوی را تأسیس کرد ( 1895 م. ) و اولین آزمایشگاه روانشناسی فرانسه را در دانشگاه پاریس بنیاد نهاد ( 1889 م. ). با کمک تئودور سیمون تستهائی برای سنجش هوش آدمی تعبیه کرد ( 1905 - 1911 م. ) که بعداً بوسیله دیگران مورد تجدید نظر قرار گرفت و رواج عام یافت. قبلاً اشخاص دیگری از جمله سِر فرانسیس گالتن در انگلستان و ج. م. کتل در امریکا، سعی کرده بودند که تستهائی بسازند اما توجه آنان به استعدادهای بسیط و ساده ( مانند قضاوت درباره طول اجسام در اثر خطای باصره ) بوده است ، ولی بینه اولین بار موفق شد که استعدادهای پیچیده تری را اندازه بگیرد. ( دائرة المعارف فارسی ).

بینه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) جامه کن حمام . (آنندراج ). آنجائی از حمام که در آن رخت میکنند. (ناظم الاطباء). (با هاء غیرملفوظ) رخت کن حمام . آنجای از حمام که استحمام کننده جامه های خود در آنجای نهد. سربینه . رخت کن . مسلخ . بنه . (یادداشت مؤلف ) :
چو دهلیز تفنگ آن تنگ بینه
رهی باریک تا پای خزینه .

اثر.


- بینه ٔ حمام ؛ جامه کن گرمابه . مسلخ حمام : که تشریف نو پوشند یا در مجلس سور یا عروسی یا بینه ٔ حمام . (نظام قاری ص 140).

بینه . [ ن ِ ] (اِخ ) آلفرد. (1857 - 1911 م .) روانشناس فرانسوی . به اتفاق هانری بونیس اولین مجله ٔ فرانسوی را تأسیس کرد (1895 م .) و اولین آزمایشگاه روانشناسی فرانسه را در دانشگاه پاریس بنیاد نهاد (1889 م .). با کمک تئودور سیمون تستهائی برای سنجش هوش آدمی تعبیه کرد (1905 - 1911 م .) که بعداً بوسیله ٔ دیگران مورد تجدید نظر قرار گرفت و رواج عام یافت . قبلاً اشخاص دیگری از جمله سِر فرانسیس گالتن در انگلستان و ج . م . کتل در امریکا، سعی کرده بودند که تستهائی بسازند اما توجه آنان به استعدادهای بسیط و ساده (مانند قضاوت درباره ٔ طول اجسام در اثر خطای باصره ) بوده است ، ولی بینه اولین بار موفق شد که استعدادهای پیچیده تری را اندازه بگیرد. (دائرة المعارف فارسی ).


بینة. [ ب َ ن َ ] (اِخ ) موضعی است از جی و جی وادی رویثه است و رویثه میان عرج و روحاء است . (از معجم البلدان ). موضعی است بوادی رویثه . (منتهی الارب ).


بینة. [ ن َ ] (اِخ ) بنیة. منزلی است در راه حجاج یمامة میان شیح و شقیراء. (از معجم البلدان ).


بینة. [ ب َی ْ ی ِ ن َ ] (ع ص ، اِ) مؤنث بَیّن . دلیل . (اقرب الموارد). || حجت واضح . ج ، بینات . (منتهی الارب ). حجت . (از اقرب الموارد). حجت روشن . (ترجمان القرآن ) (غیاث ) (آنندراج ). دلیل واضح و آشکار. (ناظم الاطباء). حجت . (مهذب الاسماء). حجت پیدا.(دهار). نمودار. (یادداشت مؤلف ). || حجت آشکارا. دلالت آشکار. خواه عقلی باشد خواه حسی . و شهادت گواه را از این لحاظ بینه خوانند که رسول اکرم (ص ) فرمود: البینة علی المدعی و الیمین علی من أنکر. ج ، بینات . (از تاج العروس ). || و در نزد فقهاء شهادت و حجت در شرع بر سه قسم است : بینه ، اقرار، نکول . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). || گواه . (غیاث ) (مهذب الاسماء) (نصاب الصبیان ) : معجزه ٔ مروت و برهان فتوت او جز بشهادت مشاهده و بینه ٔ عیان مقرر نگردد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چاپی ص 363). || نام سوره ٔ 98 از سور مدنی قرآن کریم که دارای هشت آیه است و بعد از سوره ٔ طلاق نازل گردیده است . رجوع به تاریخ القرآن ابوعبداﷲ زنجانی شود. || در اصطلاح اهل جفر بر سوای حروف اول اسمای تهجی که در تلفظ آید اطلاق گردد. (کشاف اصطلاحات الفنون ص 615). رجوع به بینات ، زبر و بسط و غرائز شود.


فرهنگ عمید

۱. دلیل و حجت واضح و آشکار.
۲. نود وهشتمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۸ آیه، الانفکاف، البّریة، لم یکن، قیامت.
جایی که لباس های خود را آنجا درمی آورند، رخت کن.

۱. دلیل و حجت واضح و آشکار.
۲. نود‌وهشتمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۸ آیه؛ الانفکاف؛ البّریة؛ لم‌یکن؛ قیامت.


جایی که لباس‌های خود را آنجا درمی‌آورند؛ رخت‌کن.


دانشنامه عمومی

سوره بَیِّنَه در مدینه نازل شده و دارای ۸ آیه است. کلمه بیّنه به معنی دلیل روشن و حجت آشکار است.
ترجمهٔ فارسی
به نام «لم یکن» هم مشهور است و این نام از آغاز سوره اقتباس شده است. از نام های دیگر این سوره «اهل الکتاب»، «قیامت»، «بریه» و «انفکاک» «لم یکن» و «قیمة» است.
بعد از سوره طلاق و در مدینه نازل شده است.
در این سوره به رسالت جهانی پیغمبر اسلام و دارا بودن آن با دلائل و نشانه های روشن اشاره می شود.

بینه (ابهام زدایی). بینه ممکن است یکی از موارد زیر باشد:
بَیِّنِه، به معنای دلیل و حجت آشکار
بینه، سوره ای از جز ۳۰ قرآن
بینِه، قسمت رخت کن در حمام های سنتی
بَیِّنِه، مونث کلمه بیّن به معنای روشن

بینه (شهر). بینه (به ترکی آذربایجانی: Binə) یکی از شهرهای جمهوری آذربایجان است که از توابع شهر باکو است. جمعیت این شهر در سرشماری سال ۲۰۱۱ میلادی، ۵۳۳۰۰ نفر بود.
بینه (شهر) در ژئونت نیمز سرور

دانشنامه آزاد فارسی

بَیّنِه
(در لغت، امر واضح) اصطلاحی در فقه، به معنای شهادت شهود. در قرآن شریف، بیّنه به معنای اصطلاحی به کار نرفته است؛ به همین سبب در این که اصطلاح بینه در زمان رسول اکرم (ص) به کار رفته یا خیر، اختلاف است. با این حال از پیامر اکرم (ص) نقل شده است: بیّنه برای مدعی و قسم برای منکر است. همچنین فرموده است: من در بین شما، از راه بیّنه و سوگند داوری می کنم. فقیهان مسلمان در اعتبار اصل بیّنه تردید نکرده اند؛ اما در مسائل پیرامونی آن، مانند حدود اعتبار آن نظریه های متفاوتی بیان کرده اند؛ مثلاً کسانی چون محقق حلّی بیّنه را در اثبات اجتهاد و یا کسانی چون ابن بّراج، آن را در اثبات نجاست، کافی نمی دانند. نکته دیگر آن که عمل به بینه محدود به باب قضا نیست؛ بلکه تمام ابواب فقه، از معاملات و عبادات را نیز دربر می گیرد. اصل اولی در بینه آن است که دو مرد عادل شهادت دهند؛ اما به سببی خاص، گاه بر عدد آن اضافه می شود؛ مانند بیّنه در اثبات زنا، لواط و مساحقه که به شهادت چهار مرد عادل نیاز است و گاه شهادت زن نیز مقبول می افتد. در مقام تعارض بیّنات، بیشتر اعتقاد به تساقط دارند؛ اما برخی به قرعه یا راه های دیگر نیز نظر داده اند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] فاصل میان دو چیز به گونه ای که دیگر هیچ گونه اتصال و آمیزشی با هم نداشته باشند را «بیّنه» گویند. دلیل روشن و آشکار نیز چون حق و باطل را کاملاً از هم جدا می کند «بیّنه» نامیده شده است. و قرآن کریم نیز از این جهت، خود را «بیّنه» نامیده است؛ مانند:
به معجزه و آیات و احکام الهی نیز «بینه» می گویند؛ چون از مصادیق آن معنای وسیع هستند؛ یعنی حق را از باطل جدا می سازند.

[ویکی الکتاب] معنی بَیِّنَةٍ: راهنمایی کننده با بیانی روشن - روشن
معنی بَیْنَهُ: بین او
معنی یَحْیَیٰ: زندگی می کند ( عبارت "لِّیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَن بَیِّنَةٍ وَیَحْیَیٰ مَنْ حَیَّ عَن بَیِّنَةٍ" یعنی : تا هر که هلاک میشود از روی دلیلی روشن هلاک شود، وهر که زندگی میکند ازروی برهانی آشکار زندگی کند)
معنی مُنفَکِّینَ: جدا شده ها (کلمه منفکین از ماده انفکاک است ، که به معنای جدایی دو چیز است که به شدت به هم متصل بودهاند ، و عبارت "لَمْ یَکُنِ ﭐلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنْ أَهْلِ ﭐلْکِتَابِ وَﭐلْمُشْرِکِینَ مُنفَکِّینَ حَتَّیٰ تَأْتِیَهُمُ ﭐلْبَیِّنَةُ " یعنی سنت الهی دس...
ریشه کلمه:
بین (۵۲۳ بار)

[ویکی فقه] بینه (ابهام زدایی). بینه ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: قرآن• بینه (قرآن)، یکی از اسامی قرآن• سوره بینه، نود و هشتمین سوره قرآن کریم در ترتیب مصحف، پس از سوره قدر و پیش از سوره زلزال کاربردهای دیگر • بینه (فقه)، واژه ای قرآنی و اصطلاحی فقهی• بینه (دلیل)، کلمه ای به کار رفته در قرآن کریم که در طول تاریخ نزد مسلمانان به اصطلاحی قرآنی و فقهی گراییده
...

[ویکی شیعه] بینه (ابهام زدایی). بَیِّنه ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:

[ویکی فقه] بینه (دلیل). بَیِّنه، کلمه ای به کار رفته در قرآن کریم که در طول تاریخ نزد مسلمانان به اصطلاحی قرآنی و فقهی گراییده است و بیشتری بار معنایی آن را می توان در حالات فعلی و اسمی، در مفاهیم روشن و آشکار شدن و نیز دلیل و گواه دانست. در نگاهی ابتدایی، این واژه صفت می نماید، اما در بررسی کاربردهای آن در قرآن و فقه اسلامی، چنین به نظر می رسد که این واژه اسمی است که در هریک از این متون به یک اصطلاح به معنایی خاص به کار رفته، و غالباً هر یک از این متون آن را در معنایی متفاوت از دیگری به کار برده است.بیّنه به معانی: ۱.دلیل معتبر (حجّت) ۲.شهادت معتبر ۳.شهادت دو مرد عادل می باشد.
تعریف لغوی و فقهی بینه عباتند از:
← تعریف لغوی
بینه از ریشۀ فعلی «بان ـ یبین» اشتقاق یافته که با پیشینه ای قدیم، در دیگر زبانهای سامی از جمله عبری، آرامی، سریانی، حبشی و سبایی کاربرد داشته، و غالباً به معنای جدا، متمایز و مجزا شدن، واضح و شفاف سخن گفتن و تشخیص دادن به کار رفته است. بر این اساس، در زبان های سامی، «تمایز» از مهم ترین مؤلفه های معنایی این واژه به شمار می رود. در زبان عربی هم که معنای این واژه عمدتاً «آشکارشدن» آمده، بیشترین کاربرد بر معنای «آشکاری حاصل از تفکیک و تمایز میان دو چیز مشابه» متمرکز بوده است. بر همین اساس، در کتب لغت و تفسیر غالباً بینه صفت مشبهه از فعل «بان ـ یبین» و مونث «بیّن» به معنای روشن و آشکار آمده است. در عین حال، بینه بدون موصوف، به معنای حجت، گواه و دلیل است. با بافتار نزول، بینه افزون بر کاربرد به معنای شهادت در دعاوی، معنایی نزدیک به حجت و استدلال محکم نیز داشته است. باید گفت بینه آن هنگام که در بافت هایی مرتبط با اختلاف و درگیری به کار رفته، منحصراً به معنای شاهد بوده، و معنایی فراتر از آن نداشته است.
بینه در قرآن کریم
واژۀ بینه و جمع آن بینات با بسامد ۷۱بار تکرار، در قرآن کریم به کار رفته که از آن میان، ۵۴بار کاربرد اسمی است که با دور شدن از کاربرد وصفی، به اصطلاحی قرآنی گراییده است. این واژه غالباً با آنچه پیامبران به مردم ارائه کرده اند، ارتباط دارد؛ اما گاه این مفهوم گسترش یافته، و به معنای بصیرت، بینش عمیق و قدرت تشخیصی که خدا به برخی از انسان ها موهبت می کند، آمده است.واژۀ قرآنی بینه در حالت مفرد، غالباً به معنای دلیلی است که موجب دانش و بصیرت می شود اما تمرکز مصادیق بینه در حالت جمع (بینات) غالباً بر جهان بینی، آموزه های فکری، اخلاقی و دینی پیامبران و استدلال های آنهاست. قرارگیری واژۀ علم ، بصائر ، حکمت، به عنوان جانشینی برای بینه، مفهوم قرآنی این واژه را آشکارا به دانایی نزدیک می سازد. همچنین قرارگیری آن در کنار واژگانی چون تفرقه، اختلاف، لغزش، کتمان و تکذیب ، معنای کهن سامی را بیش تر به ذهن متبادر می کند.در میان انواع آموزه های پیامبران، مفهوم صدور بینۀ قرآنی از سوی خداوند، آن را از دیگر آموزه ها مجزا می سازد. از همین رو قرآن در برخورد انسان با این اموزه ها، تجاوز از حدود الاهی پس از آگاهی از بینات را مهم ترین و اصلی ترین عاملی می داند که سزاوار نکوهش انسان است.
بینه در علوم مختلف
...

[ویکی فقه] بینه (فقه). بَیّنه، واژه ای قرآنی و اصطلاحی فقهی می باشد.
این واژه، مؤنث بَیِّن معنای «آشکار و نمایان»، و صفت مشبّهه است از ماده بانَ، یبین، بیاناً به معنای «روشن و آشکار شد».
← بینه درقرآن
با اینهمه، از مجموعه کاربردهای فراوان این واژه در متون فقهی می توان دریافت که مراد از بیّنه چنین مفهوم عام و گسترده ای نیست، بلکه مراد از آن شهادتی است که شرع آن را حجّت و معتبر می شمارد، و مدّعی برای اثبات مدعای خود می تواند ارائه کند. به گفته ابن قدامه شهادت را از آنرو بیّنه خوانده اند که سبب روشن شدن حق و رفع اختلاف می شود براین اساس، کاربرد بیّنه در این معنای اصطلاحی، نوعی استعمال عام در خاص یا انتقال از معنای لغوی و عرفی به معنای شرعی است. حتی اگر نقل مفهوم بیّنه را از معنای لغوی نپذیریم، باتوجه به کاربرد فراوان بیّنه در اصطلاح یادشده (شهادت معتبر)، ادعای انصراف از معنای عامّ لغوی را دست کم در کتب فقهی ـ و حتی احادیث ـ نمی توان انکار کرد. در احادیثی نیز که موضوع آن ها قضاء و شهادت است، بیّنه غالباً به همان معنای اصطلاحی به کار رفته است.
وجه شهرت بیّنه
حتی به گفته راغب اصفهانی (ذیل «بین») وجه شهرت بیّنه در این اصطلاح و کاربرد آن در مورد شهادت، حدیث معروف نبوی: «البیّنة علی المدّعی والیمین علی من انکر» است، همچنانکه منشأ حجیّت و اعتبار بیّنه به مفهوم مصطلح آن نیز همین حدیث است. این حدیث ـ که در جوامع روایی شیعه و اهل سنّت نقل شده ـ مقبول همه فقهاست و در رتبه احادیث متوا تر قرار گرفته است. بنابرنظر مشهور، مراد از بیّنه در این حدیث دوشاهد مرد است، چنانکه در حدیث دیگری از همان حضرت بدان تصریح شده است. به استناد این احادیث و احادیث دیگر ، می توان گفت که مراد از بیّنه در احادیث و سخنان صحابه و تابعین نیز همان اصطلاح فقهی است.
← نظرات دیگر
...

[ویکی فقه] بینه (قرآن). بینه (قرآن)، یکی از اسامی قرآن است.
فاصل میان دو چیز به گونه ای که دیگر هیچ گونه اتصال و آمیزشی با هم نداشته باشند را «بینه» گویند. دلیل روشن و آشکار نیز چون حق و باطل را کاملا از هم جدا می کند «بینه» نامیده شده است. و قرآن کریم نیز از این جهت، خود را «بینه» نامیده است؛ مانند:۱. (قل انی علی بینة من ربی…) ؛۲. (... فقد جاءکم بینة من ربکم وهدی ورحمة...) .
وجه تسمیه معجزه به بینه
به معجزه و آیات و احکام الهی نیز «بینه» می گویند؛ چون از مصادیق آن معنای وسیع هستند؛ یعنی حق را از باطل جدا می سازند.

پیشنهاد کاربران

از خانواده نعنا اسم دخترانه

بینه یا سربینه یا اتاق رختکن حمام که بخشی از ساختمان حمام های عمومی قدیمی بود و شامل کمدهای قفل دار کوچک بود و محل تعویض لباس مراجعین، قرار دادن وسایل و حوله و محلی برای خشک کردن و لباس پوشیدن بودهمچنین مراجعین باید انجا کفشهایشان را می گذاشتند و با دمپایی وارد بقیه قسمت ها می شدند. این اتاق در ابتدایی ترین بخش های ورودی حمام قرار داشت و تقریبا درب ان در سمت مخالف درب ورودی اصلی حمام عمومی قرار داشت و اصولا بر طبق سنت علاوه بر در، دارای یک پرده در بیرون در بود که برای امنیت بیشتر افراد از دوطرف بالا به دیوار میخ شده بود. عموما کمدها در دیوارها قرار داشتند و در پایین انها یک سکو قرار داشت بدین صورت که اگر کسی وسط اتاق می ایستاد و بصورت دایره ای می چرخید در همه طرف ( بجز درب ورودی ) یک ردیف کمدهای کوچک پیوستهو یک سکوی دایره ای می دید و در مقابل انها روی زمین مملو از دمپایی بود.

در گیلکی ، به معنای نعنا


کلمات دیگر: