کلمه جو
صفحه اصلی

اسپاس

فرهنگ فارسی

( آسپاس ) نام قریه در خره اقلید فارس
سپاس، حمدوثنا، شکر، درود
( اسم ) سپاس
موضعی قرب اوزگند که اکثر مردم آنجا به دست سپاهیان جوجی کشته شدند .

فرهنگ معین

( اِ ) (اِ. ) نک سپاس .

لغت نامه دهخدا

اسپاس . [ ] (اِخ ) موضعی قرب اوزکند که اکثر مردم آنجا بدست سپاهیان جوجی کشته شدند. (حبیب السیر جزو 1 از ج 3 ص 10).


اسپاس . [ اِ ] (اِ) صورتی از سپاس .


( آسپاس ) آسپاس. ( اِخ ) یا آسپاس سرحد. نام قریه ای در خرّه اقلید فارس میان علی آباد و چمن اوچون و فاصله آن تا علی آباد سه فرسنگ ونیم و تا رضاآباد چهار فرسنگ و سه ربع فرسنگ است.
اسپاس. [ ] ( اِخ ) قصبه ای در شمال غربی اوجان ، از نواحی جنوبی آباده فارس.

اسپاس. [ ] ( اِخ ) موضعی قرب اوزکند که اکثر مردم آنجا بدست سپاهیان جوجی کشته شدند. ( حبیب السیر جزو 1 از ج 3 ص 10 ).

اسپاس. [ اِ ] ( اِ ) صورتی از سپاس.

اسپاس . [ ] (اِخ ) قصبه ای در شمال غربی اوجان ، از نواحی جنوبی آباده ٔ فارس .


فرهنگ عمید

= سپاس

سپاس#NAME?


دانشنامه عمومی

اسپاس ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
اسپاس (ابهر)
اسپاس (اقلید)

دانشنامه آزاد فارسی

آسپاس. آسُپاس
گردنه ای در استان فارس، شهرستان اِقلید، با ارتفاع ۲,۴۵۰ متر. در ۳۸کیلومتری جنوب غربی اقلید، سر راه اقلید به سِدِه، قرار دارد.

پیشنهاد کاربران

دره شیران

ساخت پارک در روستا


کلمات دیگر: