کلمه جو
صفحه اصلی

ینگی کند

فرهنگ فارسی

ده دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد. در ۲۵ کیلومتری جنوب خاوری بوکان . کوهستانی معتدل . ۷۹۹ تن سکنه دارد . محصولش غلات توتون حبوبات میباشد .

لغت نامه دهخدا

ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان وفرقان بخش مرکزی شهرستان ساوه ، واقع در 220هزارگزی باختری ساوه و یکهزارگزی راه عمومی دهستان ، با 393 تن سکنه . فعلاً بیش از 200 نفر نیستند و بقیه در تهران ساکن می باشند. راه آن مالرو است ولی از طریق زرند می توان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) در ترکی به معنی «ده نو» و آن نام محلی است کنار راه دوراهه ٔ بناب و ساوجبلاغ میان خوشه مهر و قلی کندی واقع در هشت هزارگزی دوراهه ٔ بناب . (یادداشت مؤلف ).


ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان ، واقع در 39000گزی جنوب ابهر و 12000گزی راه عمومی قیدار به آب گرم . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد، واقع در 25هزارگزی خاوری بوکان ، با 799 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سردرود بخش اسکوی شهرستان تبریز، واقع در 11هزارگزی شمال سردرود، با 365 تن سکنه . آب آن از چشمه سار و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قراتوره ٔ بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 31000گزی شمال خاوری دیواندره و 5000گزی دراسب ، با 225 تن سکنه . آب آن از رودخانه و چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سیمینه رود بخش سیمینه رود شهرستان همدان ، واقع در 12000گزی باختر قصبه ٔ بهار، کنار جاده ٔ شوسه ٔ شهر همدان به اسدآباد، با 187 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


ینگی کند. [ ی ِ ک َ ](اِخ ) (خانه برق ) دهی است از دهستان بناجوی بخش بناب شهرستان مراغه ، واقع در 6هزارگزی جنوب بناب ، با 339 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ تیکان چای و چاه و راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


ینگی کند. [ ی ِک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاغذکنان شهرستان خلخال ، واقع در 13هزارگزی جنوب آغ کند. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] ( اِخ ) در ترکی به معنی «ده نو» و آن نام محلی است کنار راه دوراهه بناب و ساوجبلاغ میان خوشه مهر و قلی کندی واقع در هشت هزارگزی دوراهه بناب. ( یادداشت مؤلف ).

ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد، واقع در 25هزارگزی خاوری بوکان ، با 799 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

ینگی کند. [ ی ِ ک َ ]( اِخ ) ( خانه برق ) دهی است از دهستان بناجوی بخش بناب شهرستان مراغه ، واقع در 6هزارگزی جنوب بناب ، با 339 تن سکنه. آب آن از رودخانه تیکان چای و چاه و راه آن اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

ینگی کند. [ ی ِک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کاغذکنان شهرستان خلخال ، واقع در 13هزارگزی جنوب آغ کند. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سردرود بخش اسکوی شهرستان تبریز، واقع در 11هزارگزی شمال سردرود، با 365 تن سکنه. آب آن از چشمه سار و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سیاه منصور شهرستان بیجار، واقع در 32000گزی جنوب باختری حسن آباد سوگند و 2000گزی علی شاه ، با 250 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قراتوره بخش دیواندره شهرستان سنندج ، واقع در 31000گزی شمال خاوری دیواندره و 5000گزی دراسب ، با 225 تن سکنه. آب آن از رودخانه و چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سیمینه رود بخش سیمینه رود شهرستان همدان ، واقع در 12000گزی باختر قصبه بهار، کنار جاده شوسه شهر همدان به اسدآباد، با 187 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان وفرقان بخش مرکزی شهرستان ساوه ، واقع در 220هزارگزی باختری ساوه و یکهزارگزی راه عمومی دهستان ، با 393 تن سکنه. فعلاً بیش از 200 نفر نیستند و بقیه در تهران ساکن می باشند. راه آن مالرو است ولی از طریق زرند می توان ماشین برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سیاه منصور شهرستان بیجار، واقع در 32000گزی جنوب باختری حسن آباد سوگند و 2000گزی علی شاه ، با 250 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


دانشنامه عمومی

ینگی کند ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
ینگی کند (ابهر)
ینگی کند (بوکان)
ینگی کند (بیجار)
ینگی کند (تکاب)
ینگی کند جامع السرا
ینگی کند خانه برق
ینگی کند خوشه مهر
ینگی کند (دیواندره)
ینگی کند سیدلر
ینگی کند کندس ها
ینگی کند (میاندوآب)
ینگی کند (هشترود)

در واقع کلمه "ینگی" به اشتباه در متون ثبت شده است. تلقظ صحیح این کلمه بصورت زیر است: یئنی "به لاتین:yeni" یعنی جدید، تازه. و "کند" در ترکی معنای شهر و هم روستا را هم میدهد. پس "یئنی کند" یعنی روستا(شهر) جدید



کلمات دیگر: