کلمه جو
صفحه اصلی

شنوایی


مترادف شنوایی : سامعه

متضاد شنوایی : گویایی، ناطق

فارسی به انگلیسی

hearing, tendency to listen to or obey someone, ear

hearing


ear, hearing


فارسی به عربی

اختبار , اذن , جلسة

مترادف و متضاد

hearing (اسم)
گزارش، شنوایی، سامعه، استماع دادرسی، رسیدگی بمحاکمه

audition (اسم)
استماع، شنوایی، قدرت استماع، ازمایش هنرپیشه

ear (اسم)
دسته، شنوایی، غول، خوشه، گوش، سنبله

سامعه ≠ گویایی، ناطق


فرهنگ فارسی

یکی ازحواس پنجگانه که اصوات با آن شنیده شود
۱ - عمل شنیدن . ۲ - ( اسم ) یکی از حواس ظاهره و آن شنیدن اصوات است و آلت آن گوش است سامعه .

حالت شنوا شنونده

فرهنگ معین

(شَ یا ش )۱ - (حامص . ) عمل شنیدن . ۲ - (اِ. ) یکی از حواس ظاهره و آن شنیدن اصوات است .

لغت نامه دهخدا

شنوائی. [ ش َ / ش ِ ن َ ] ( حامص ) شنوایی. حالت شنوا. استماع و سمع. ( ناظم الاطباء ). سَماع. ( دهار ). سمع. ( صراح ). شنود. شنونده. سامعة. ( یادداشت مؤلف ). || قوه سامعه. حس سامعه : خذاء؛ سبکی و سستی شنوائی. وقر؛ رفتگی شنوائی. ( منتهی الارب ).
- شنوائی دادن ؛ بخشیدن قوه سامعه :
شاهی که دهد صدمه کرنای فتوحش
گوش کر پیران فلک را شنوائی.
خاقانی.
|| اطاعت. فرمانبرداری. قبول. پذیرفتن نصایح کسان و بزرگان. و رجوع به شنوایی شود.

شنوایی. [ ش َ / ش ِ ن َ ] ( حامص ) شنوائی. عمل شنیدن. ( فرهنگ فارسی معین ). شنوا بودن. || یکی از حواس ظاهره و آن شنیدن اصوات است و آلت آن گوش است. سامعه. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

از حواس پنج گانه که اصوات با آن شنیده می شود و اندام آن گوش است.

دانشنامه عمومی

شنیدن یا شنوایی یکی از احساسات پنج گانه است. این توانایی برای درک صدا توسط ارگانی مانند گوش از طریق تشخیص ارتعاشات صورت می گیرد. عدم توانایی در شنیدن را ناشنوایی می گویند.
در انسان و سایر مهره داران، شنیدن توسط سیستم شنوایی انجام می شود. ارتعاشات توسط گوش تشخیص داده می شود و با رشته های عصبی به مغز منتقل می شود. مانند حس لامسه حس شنوایی نیز نیازمند حرکت ملکول ها در بیرون از ارگانیسم می باشد.تعریف آستانهء شنوائی:حداقل شدّت صوت قابل شنیدن برای یک فرکانس را شدّت صوت آستانهء شنوائی گویند.تعریف تراز نسبی احساس صوت:نسبت شدّت یک صوت به شدّت صوت آستانهء شنوائی را تراز یا شدّت نسبی احساس آن صوت گویند.نکته:برای سهولت در محاسبات ،مقدار لگاریتمی آن را در نظر می گیرند.

دانشنامه آزاد فارسی

شنوایی (hearing)
(یا: سامِعِه) توانایی دریافت و درک امواج صوتی منتقل شده از راه هوا. برای شنیدن یک صدا وجود سه عامل الزامی است: منبع، محیط انتقال دهنده، و عضو گیرندۀ صوت. در مهره داران، گوش عضو گیرنده امواج صوتی است. انسان توانایی شنیدن صداهایی با بسامد ۲۰ تا ۲۰هزار هرتز را دارد. گوش انسان از سه بخش خارجی، میانی، و داخلی تشکیل شده است. گوش خارجی، شامل لالۀ گوش و مجرای گوش، وظیفه دریافت امواج صوتی و انتقال آن ها به گوش میانی را برعهده دارد. امواج صوتی پس از عبور از مجرای گوش خارجی به پردۀ صماخ برخورد می کنند و باعث لرزش آن می شوند. این پرده مجرای گوش خارجی را از گوش میانی جدا می کند. در گوش میانی، سه استخوانچه وجود دارند که لرزش های پردۀ صماخ را به گوش داخلی منتقل می کنند. این استخوانچه ها چکشی، سندانی، و رکابی نام دارند و به صورت زنجیره ای از پردۀ صماخ تا دریچۀ بیضی گوش داخلی قرار گرفته اند. دستۀ استخوان چکشی روی پرده صماخ قراردارد و سر آن با استخوان سندانی مفصل می شود و آن نیز روی دریچۀ بیضی قرار دارد. این زنجیرۀ استخوانی و پردۀ صماخ علاوه بر انتقال امواج به بخش حلزونی گوش داخلی آن ها را تقویت هم می کنند. لرزش های منتقل شده به گوش داخلی باعث پیدایش امواجی در مایع درون بخش حلزونی گوش داخلی می شوند. این امواج باعث تحریک یاخته های حساس موجود در اندام کورتی بخش حلزونی گوش داخلی می شوند. یاخته های حساس پس از تحریک تکانه هایی عصبی تولید می کنند که عصب شنوایی آن ها را به مراکزی در مغز منتقل می کند. پس از تجزیه و تحلیل این پیام ها در مرکز شنوایی مغز، واقع در لوب گیجگاهی، فرد صداها را می شنود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قوه درک صدا، از حواس پنج گانه را شنوایی گویند. از آن در بابهای طهارت، قضاء، قصاص و دیات سخن گفته اند.
احکام شنوایی در باب طهارت
از اسباب بطلان وضو، خواب غالب بر حس بینایی و شنوایی است؛ به گونه ای که نبیند و نشنود.
شرط سلامت شنوایی قاضی در قضاوت
به قول برخی از شرایط قاضی، سلامت حس شنوایی او است.
عدم تفاوت گوش سالم و معیوب در باب قصاص
...

پیشنهاد کاربران

سمع



کلمات دیگر: