عقلیات
لغت نامه دهخدا
دانشنامه عمومی
مراد از علوم عقلیه (ذهنیه – حکمیه – علوم اوائل) تمام علومیست که با تعقّل و استدلال سرو کار داشته باشد وآنها عبارتند از همة انواع حکمت و اصول و فروع هر یک از چهار علم الهی و طبیعی و ریاضی و اخلاق و مقدمّه آن ها یعنی علم منطق که آن ها را بحکمت نظری و حکمت عملی منقسم می دارند و منطق را به عنوان مقدمه ای در آغاز آن قرار می دهند.
الف) ریاضی که اصول آن عبارتست از: علم هندسه که در معرفت مقادیر و احکام و لواحق آنست. علم عدد که در معرفت اعداد و خواص آنست. علم نجوم که در معرفت اختلاف اوضاع اجرام علوم بنسبت با یکدیگر و با اجرام سفلی و مقادیر حرکات و اجرام و ابعاد آنهاست. علم تألیف که در معرفت نسب مؤلّفه و احوال آنست و چون در معرفت اصوات و آهنگ ها بکار می رود آن را علم موسیقی هم می گویند. علم ریاضی فروعی نیز دارد مانند علم مناظر و مرایا علم جبر و مقابله علم جرّ اثقال و نیر نجات و جز آن.
ب) طبیعی که اصول آن هشت است و آن ها عبارتند از علم السماع الطبیعی در معرفت مبادی متغیرات از قبیل زمان و مکان و حرکت و سکون و نهایت و لانهایت و جز آن. السماء و العالم در معرفت اجسام بسیطه و مرکّبه و احکام بسایط علوی و سفلی. الکون و الفساد در معرفت ارکان و عناصر و تبدّل صور بر مادة مشترکه. الآثار العلویه در معرفت علل حدوث حوادث جوّی و ارضی. علم معادن در معرفت مرکبات و کیفیت ترکیب آن ها علم نبات د رمعرفت اجسام نامیه و نفوس و قوای نباتی. علم حیوان در معرفت جانداران و اجسام متحرّکه بحرکت ارادی و نفوس و قوای آنها. علم نفس در معرفت احوال نفس ناطقة انسانی و کیفیت تدبیر ان در جسم. از فروع علم طبیعی علم طب و علم احکام نجوم و علم فلاحت و علم کیمیا و امثال آنست.
ج) ما بعد الطبیعه یا ماوراءالطبیعه که اصول آن دواست و آن ها عبارتند از علم الهی در معرفت واجب و عقول و نفوس. فلسفة اولی در معرفت امور کلّی احوال موجودات مانند وحدت و کثرت و وجوب و امکان و حدوث و قدم و مانند آنها. از فروع این علم معرفت نبوت و امامت و معادست.
مراد از حکمت نظری انواع ذیل از علومست:
حکمت عملی که مراد از آن علم بمصالح حرکات ارادی و افعال صناعی انسان بر وجهی است که بنظام احوال معاد و معاش بینجامد و برای وصول بکمال انسانیت بکار آید و آن بر سه قسم است:
در مقدمة همه علوم عقلیه یا ذهنیه علوم آلیه یا علوم منطقیه قرار دارد که به نه قسمت تقسیم می شود بدین شرح:المدخل (ایساغوجی) – المقولات (قاطیغوریاس) العباره (باری ارمینیاس) تحلیل القیاس (اناالوطیقای اولی) البرهان (انا لوطیقای ثانی مشهور بابود قطیقا) جدل (طوبیقا) المغالطین یا حکمه المموّهه (سوفسطیقا) الخطابه (ریطوریقا) الشعر (بوطیقا).در واقع به تصورات کلّی «معقولات» نیز می گویند.
الف) ریاضی که اصول آن عبارتست از: علم هندسه که در معرفت مقادیر و احکام و لواحق آنست. علم عدد که در معرفت اعداد و خواص آنست. علم نجوم که در معرفت اختلاف اوضاع اجرام علوم بنسبت با یکدیگر و با اجرام سفلی و مقادیر حرکات و اجرام و ابعاد آنهاست. علم تألیف که در معرفت نسب مؤلّفه و احوال آنست و چون در معرفت اصوات و آهنگ ها بکار می رود آن را علم موسیقی هم می گویند. علم ریاضی فروعی نیز دارد مانند علم مناظر و مرایا علم جبر و مقابله علم جرّ اثقال و نیر نجات و جز آن.
ب) طبیعی که اصول آن هشت است و آن ها عبارتند از علم السماع الطبیعی در معرفت مبادی متغیرات از قبیل زمان و مکان و حرکت و سکون و نهایت و لانهایت و جز آن. السماء و العالم در معرفت اجسام بسیطه و مرکّبه و احکام بسایط علوی و سفلی. الکون و الفساد در معرفت ارکان و عناصر و تبدّل صور بر مادة مشترکه. الآثار العلویه در معرفت علل حدوث حوادث جوّی و ارضی. علم معادن در معرفت مرکبات و کیفیت ترکیب آن ها علم نبات د رمعرفت اجسام نامیه و نفوس و قوای نباتی. علم حیوان در معرفت جانداران و اجسام متحرّکه بحرکت ارادی و نفوس و قوای آنها. علم نفس در معرفت احوال نفس ناطقة انسانی و کیفیت تدبیر ان در جسم. از فروع علم طبیعی علم طب و علم احکام نجوم و علم فلاحت و علم کیمیا و امثال آنست.
ج) ما بعد الطبیعه یا ماوراءالطبیعه که اصول آن دواست و آن ها عبارتند از علم الهی در معرفت واجب و عقول و نفوس. فلسفة اولی در معرفت امور کلّی احوال موجودات مانند وحدت و کثرت و وجوب و امکان و حدوث و قدم و مانند آنها. از فروع این علم معرفت نبوت و امامت و معادست.
مراد از حکمت نظری انواع ذیل از علومست:
حکمت عملی که مراد از آن علم بمصالح حرکات ارادی و افعال صناعی انسان بر وجهی است که بنظام احوال معاد و معاش بینجامد و برای وصول بکمال انسانیت بکار آید و آن بر سه قسم است:
در مقدمة همه علوم عقلیه یا ذهنیه علوم آلیه یا علوم منطقیه قرار دارد که به نه قسمت تقسیم می شود بدین شرح:المدخل (ایساغوجی) – المقولات (قاطیغوریاس) العباره (باری ارمینیاس) تحلیل القیاس (اناالوطیقای اولی) البرهان (انا لوطیقای ثانی مشهور بابود قطیقا) جدل (طوبیقا) المغالطین یا حکمه المموّهه (سوفسطیقا) الخطابه (ریطوریقا) الشعر (بوطیقا).در واقع به تصورات کلّی «معقولات» نیز می گویند.
wiki: عقلیات
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] عقلیات در مقابل شرعیات قرار دارند.
عقلیات جمع عقلی بوده و عبارت است از آنچه که از راه دلیل های عقلی به وسیله عقل دانسته می شود، مانند مسائل اعتقادی از قبیل توحید ، نبوت ، امامت و حدوث و قدم. مقابل آن شرعیات ( سمعیات ) قرار دارد.
کاربرد فقهی
از آن به مناسبت در باب اجتهاد و تقلید سخن گفته اند.
در اصول دین
در عقلیات، مانند اصول دین تقلید جایز نیست؛ زیرا غرض در عقلیات، تحصیل علم و یقین از راه ادله عقلی است.
در اعتقادات
...
عقلیات جمع عقلی بوده و عبارت است از آنچه که از راه دلیل های عقلی به وسیله عقل دانسته می شود، مانند مسائل اعتقادی از قبیل توحید ، نبوت ، امامت و حدوث و قدم. مقابل آن شرعیات ( سمعیات ) قرار دارد.
کاربرد فقهی
از آن به مناسبت در باب اجتهاد و تقلید سخن گفته اند.
در اصول دین
در عقلیات، مانند اصول دین تقلید جایز نیست؛ زیرا غرض در عقلیات، تحصیل علم و یقین از راه ادله عقلی است.
در اعتقادات
...
wikifeqh: عقلیات
کلمات دیگر: