کلمه جو
صفحه اصلی

موره

فرهنگ فارسی

در عبارت زیر ظاهرا مورنمد و یا نوعی گستردنی باشد که از پشم بافته باشند .

لغت نامه دهخدا

موره. [ رَ ] ( اِ ) در عبارت زیر ظاهراً موره نمد و یا نوعی گستردنی باشد که از پشم بافته باشند : همه یک نوبت به طرف سلطان شست گشودند... در آن حالت موره که بر آن نشسته بود آن را سپر کرد و تیر بربازوی سلطان رسید. ( تاریخ فیروزشاهی به نقل مجیرة ).صبح فرمود که لشکر نرگه کشند و خود بر موره نشسته معدودی در گرد او. ( تاریخ فیروزشاهی به نقل مجیرة ).

مورة. [ رَ ] (ع اِ) پشم ریخته ٔ گوسفند خواه زنده باشد و یا مرده . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).


دانشنامه عمومی

شهر موره (به فرانسوی: موره) در شهرستان اوت-گارون در ناحیه پیرنه میانه با جمعیت ۲۳٬۶۲۲ نفر در کشور فرانسه واقع شده است
فرانسه
فهرست شهرهای فرانسه
۱ داده های فرانسه رودخانه و دریاچه و یخچال ها را در نظر نگرفته است > ۱ km² (۰٫۳۸۶ مایل مربع یا ۲۴۷ هکتار)

گویش مازنی

/moore/ مهره – مهرهایی که به گردن حیوان آویزند - خر مهره & گندواش – از تیره ی کاسنی که در مزارع گندم سبز شود & ناراحتی - مویه کردن

۱ناراحتی ۲مویه کردن


۱مهره – مهرهایی که به گردن حیوان آویزند ۲خر مهره


گندواش – از تیره ی کاسنی که در مزارع گندم سبز شود


واژه نامه بختیاریکا

( مَوِرِه ) بلند نشو ؛تنبل
( مَوِره ) پا نشو ؛ کار نکن
( مَوره ) گاو زرد رنگ

پیشنهاد کاربران

موره: {ا} به ضم میم نوعی گیاه که در مناطق گرم و خشک کویر ابرکوه می روید و در بین کشاورزان به سرطان زمین مزروعی معروف است. از کهنسالان نقل است که اگر ساقه ایی از این گیاه در لانه گنجشکی باشد و سال بعد در زمین کشاورزی قرار گیرد دوباره رشد و نمو می گند.
- در شهر ابرکوه به نام مروه به فتح میم و سکون ر خوانده می شود.

هرلایه دیوارگلی درگویش ورامینی قدیم


دیوار یاهرلایه دیوارگلی


کلمات دیگر: