کلمه جو
صفحه اصلی

ساوان

فرهنگ اسم ها

اسم: ساوان (پسر) (کردی) (تلفظ: sāvān) (فارسی: ساوان) (انگلیسی: savan)
معنی: ساید، ساینده، ( ساوا، نوعی غله هندی، ( اَعلام ) نام روستایی در سقز و مهاباد، ( اسم فاعل از سائیدن ) آن که می ساید، ( = ساوا )، ساوا به علاوه نوعی غله هندی و نام روستایی در سقز و مهاباد و نیز اسم فاعل از سائیدن به معنی آن که می ساید، سامان نام روستایی در نزدیکی سقز

(تلفظ: sāvān) (= ساوا) ، ← ساوا . به علاوه نوعی غله هندی و نام روستایی در سقز و مهاباد و نیز اسم فاعل از سائیدن به معنی آن‌که می‌ساید ، ساینده .


فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان منگور بخش حومه شهرستان مهاباد

لغت نامه دهخدا

ساوان . (اِ) غله ای است هندی که فارسی آن ساماخ است . (الفاظ الادویه ).


ساوان . (اِخ ) دهی است از دهستان شوی بخش بانه ٔ شهرستان سقز که در 15 هزارگزی شمال بانه و 5 هزارگزی شمال خاور خشکه واقع شده است . هوای آن سرد و دارای 370 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات ، توتون ، کتیرا و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


ساوان . (اِخ ) دهی است از دهستان منگور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد (این ده را سبلان نیز گویند). در 62 هزارگزی جنوب باختری مهاباد و 18 هزارگزی باختر شوسه ٔ مهاباد به سردشت واقع است . هوای آن سرد و دارای 65 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات ، توتون ، حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


ساوان. ( اِ ) غله ای است هندی که فارسی آن ساماخ است. ( الفاظ الادویه ).

ساوان. ( اِخ ) دهی است از دهستان شوی بخش بانه شهرستان سقز که در 15 هزارگزی شمال بانه و 5 هزارگزی شمال خاور خشکه واقع شده است. هوای آن سرد و دارای 370 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات ، توتون ، کتیرا و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

ساوان. ( اِخ ) دهی است از دهستان منگور بخش حومه شهرستان مهاباد ( این ده را سبلان نیز گویند ). در 62 هزارگزی جنوب باختری مهاباد و 18 هزارگزی باختر شوسه مهاباد به سردشت واقع است. هوای آن سرد و دارای 65 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات ، توتون ، حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

ساوان ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
ساوان (بانه)
ناخون ساوان
ساوان جدید
ساوان (سردشت)
فرودگاه ناخون ساوان
قنات ساوان، شهرضا
ساوانا

ازسه اوان گرفته شده است


پاک


از سه اوان گرفته شده


پیشنهاد کاربران

ساوان جمع ساوا میباشد کلمه ساوا درگویش لری ممسنی به معنی کوچک می باشد مثال میگویند پسر عیسی هنوز ساوا است ساوان به معنی کوچک می باشد

ساوان در فرهنگ کردی یعنی ساییده شده

ساوان نوعی زیست بوم است که در آفریقا ونواحی از آمریکای جنوبی وآسیا واروپارا می پوشاند

تازە رشد یافته و کوچک ، درحال رشد

ساوان منطقه ای با اب و هوای گرم در افریقاست که حیواناتی مانند شیر و بوفالو و زرافه در ان هست


کلمات دیگر: