پنج شنبه
خمیس
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
۱ - ( اسم ) پنجشنبه . ۲ - ( اسم ) لشکر (چه شامل پنج فرقه است ) جمع : اخمسائ واخمسه .
ابن علی بن احمد جوزنی مکنی به ابوالکرم واسطی نحوی و ادیب و شاعر و محدث که از حفاظ حدیث بوده بسال ۴۴۷ ه. ق . متولد شد و بسال ۵۱٠ ه. ق . درگذشت .
ابن علی بن احمد جوزنی مکنی به ابوالکرم واسطی نحوی و ادیب و شاعر و محدث که از حفاظ حدیث بوده بسال ۴۴۷ ه. ق . متولد شد و بسال ۵۱٠ ه. ق . درگذشت .
فرهنگ معین
(خَ ) [ ع . ] (اِ. ق . ) ۱ - پنجشنبه . ۲ - لشکر، سپاه مرکب از مقدمه ، میمنه ، میسره ، قلب و ساقه . ج . اخمساء و اخمسه .
لغت نامه دهخدا
خمیس . [ خ َ ] (اِخ ) ابن علی بن احمد جوزی ، مکنی به ابوالکرم واسطی ، نحوی و ادیب و شاعرو محدث که از حفاظ حدیث بود. بسال 447 هَ .ق . متولدشد و بسال 510 هَ .ق . درگذشت . این ابیات از اوست :
ترکت مقالات الکلام جمیعها
لمبتدع یدعوبهن الی الردی
ولازمت اصحاب الحدیث لأنهم
دعاة الی سبل المکارم والهدی
و هل ترک الانسان فی الدین غایة
اذا قال قلدت النبی محمداً.
و باز از اوست :
من کان یرجوا أن یری
من ساقط امراً سنیاً
فلقد رجا أین یجتنی
من عوسج رطباً جنیاً.
ترکت مقالات الکلام جمیعها
لمبتدع یدعوبهن الی الردی
ولازمت اصحاب الحدیث لأنهم
دعاة الی سبل المکارم والهدی
و هل ترک الانسان فی الدین غایة
اذا قال قلدت النبی محمداً.
و باز از اوست :
من کان یرجوا أن یری
من ساقط امراً سنیاً
فلقد رجا أین یجتنی
من عوسج رطباً جنیاً.
(از معجم الادباء ج 4 ص 185).
خمیس . [ خ َ ] (ع اِ) لشکر بدان جهت که پنج رکن دارد: مقدمه ، قلب ، میمنه ، میسره ، و ساقه . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). || پنجشنبه . (یادداشت بخط مؤلف ).
- خمیس الناس ؛ جماعت مردم : ما ادری ای خمیس الناس هو؛ نمیدانم از کدام جماعت مردم است او. (منتهی الارب ).
|| قسمی برد و آن را خِمس نیز گویند. (یادداشت بخط مؤلف ). || (ع ص ) پنج گزی . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). منه : ثوب خمیس . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). رمح خمیس . (منتهی الارب ).
خمیس. [ خ َ ] ( ع اِ ) لشکر بدان جهت که پنج رکن دارد: مقدمه ، قلب ، میمنه ، میسره ، و ساقه. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ). || پنجشنبه. ( یادداشت بخط مؤلف ).
- خمیس الناس ؛ جماعت مردم : ما ادری ای خمیس الناس هو؛ نمیدانم از کدام جماعت مردم است او. ( منتهی الارب ).
|| قسمی برد و آن را خِمس نیز گویند. ( یادداشت بخط مؤلف ). || ( ع ص ) پنج گزی. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). منه : ثوب خمیس. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ). رمح خمیس. ( منتهی الارب ).
خمیس. [ خ َ ] ( اِخ ) ابن علی بن احمد جوزی ، مکنی به ابوالکرم واسطی ، نحوی و ادیب و شاعرو محدث که از حفاظ حدیث بود. بسال 447 هَ.ق. متولدشد و بسال 510 هَ.ق. درگذشت. این ابیات از اوست :
ترکت مقالات الکلام جمیعها
لمبتدع یدعوبهن الی الردی
ولازمت اصحاب الحدیث لأنهم
دعاة الی سبل المکارم والهدی
و هل ترک الانسان فی الدین غایة
اذا قال قلدت النبی محمداً.
و باز از اوست :
من کان یرجوا أن یری
من ساقط امراً سنیاً
فلقد رجا أین یجتنی
من عوسج رطباً جنیاً.
- خمیس الناس ؛ جماعت مردم : ما ادری ای خمیس الناس هو؛ نمیدانم از کدام جماعت مردم است او. ( منتهی الارب ).
|| قسمی برد و آن را خِمس نیز گویند. ( یادداشت بخط مؤلف ). || ( ع ص ) پنج گزی. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). منه : ثوب خمیس. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ). رمح خمیس. ( منتهی الارب ).
خمیس. [ خ َ ] ( اِخ ) ابن علی بن احمد جوزی ، مکنی به ابوالکرم واسطی ، نحوی و ادیب و شاعرو محدث که از حفاظ حدیث بود. بسال 447 هَ.ق. متولدشد و بسال 510 هَ.ق. درگذشت. این ابیات از اوست :
ترکت مقالات الکلام جمیعها
لمبتدع یدعوبهن الی الردی
ولازمت اصحاب الحدیث لأنهم
دعاة الی سبل المکارم والهدی
و هل ترک الانسان فی الدین غایة
اذا قال قلدت النبی محمداً.
و باز از اوست :
من کان یرجوا أن یری
من ساقط امراً سنیاً
فلقد رجا أین یجتنی
من عوسج رطباً جنیاً.
( از معجم الادباء ج 4 ص 185 ).
فرهنگ عمید
۱. پنجشنبه.
۲. لشکر و سپاه که مرکب از مقدمه، میمنه، میسره، قلب، و ساقه باشد.
۲. لشکر و سپاه که مرکب از مقدمه، میمنه، میسره، قلب، و ساقه باشد.
دانشنامه عمومی
خمیس (شوش)، روستایی از توابع بخش شاوور شهرستان شوش در استان خوزستان ایران است.
این روستا در دهستان سیدعباس قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۵۷ نفر (۴۰خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان سیدعباس قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۵۷ نفر (۴۰خانوار) بوده است.
wiki: یمن در شبه جزیره عربستان.
المقحفی، ابراهیم، احمد ، (مُعجَم المُدُن وَالقَبائِل الیَمَنِیَة) ، منشورات دار الحکمة، صنعاء، چاپ وانتشار سال ۱۹۸۵ میلادی به (عربی).
جمعیت آن (۲۰۱) نفر (۱۳ خانوار) می باشد.
المقحفی، ابراهیم، احمد ، (مُعجَم المُدُن وَالقَبائِل الیَمَنِیَة) ، منشورات دار الحکمة، صنعاء، چاپ وانتشار سال ۱۹۸۵ میلادی به (عربی).
جمعیت آن (۲۰۱) نفر (۱۳ خانوار) می باشد.
wiki: اِب در کشور یمن و در شبه جزیره عربستان واقع می باشد.
المقحفی، ابراهیم، احمد ، (مُعجَم المُدُن وَالقَبائِل الیَمَنِیَة) ، منشورات دار الحکمة، صنعاء، چاپ پنجم، وانتشار سال ۱۹۸۵ میلادی به (عربی).
جمعیت ایم روستا در حدود ۳۱۷ نفر می باشد.عدهٔ از آدباء وشعراء ومؤرخین به این روستا نسبت داده اند .
المقحفی، ابراهیم، احمد ، (مُعجَم المُدُن وَالقَبائِل الیَمَنِیَة) ، منشورات دار الحکمة، صنعاء، چاپ پنجم، وانتشار سال ۱۹۸۵ میلادی به (عربی).
جمعیت ایم روستا در حدود ۳۱۷ نفر می باشد.عدهٔ از آدباء وشعراء ومؤرخین به این روستا نسبت داده اند .
wiki: خمیس (یمن)
کلمات دیگر: