کلمه جو
صفحه اصلی

شفارود

لغت نامه دهخدا

شفارود. [ ش َ ] ( اِخ ) رودخانه ای است که به دریای خزر می ریزد و محل صید ماهی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

شفارود. [ ش َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان گیل دولاب بخش رضوانده شهرستان طوالش. سکنه آن 123 تن. آب آن از رودخانه شفارود است. محصول عمده برنج و ماهی. سابقاً مرکز بخش شهرستان طوالش بود ولی پس از احداث راه شوسه اهمیت خود را از دست داد. ادارات تلگراف و گمرک و آمار در آن باقی هستند.شعبه شیلات دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

شفارود. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گیل دولاب بخش رضوانده شهرستان طوالش . سکنه ٔ آن 123 تن . آب آن از رودخانه ٔ شفارود است . محصول عمده برنج و ماهی . سابقاً مرکز بخش شهرستان طوالش بود ولی پس از احداث راه شوسه اهمیت خود را از دست داد. ادارات تلگراف و گمرک و آمار در آن باقی هستند.شعبه ٔ شیلات دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


شفارود. [ ش َ ] (اِخ ) رودخانه ای است که به دریای خزر می ریزد و محل صید ماهی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


دانشنامه عمومی



کلمات دیگر: