کلمه جو
صفحه اصلی

سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

دانشنامه عمومی

سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران (کوته نوشت انگلیسی: IRIB) سازمانی رسانه ای است که تنها متولی قانونی پخش برنامه های رادیویی و تلویزیونی در جمهوری اسلامی ایران است.
نیمی از کل هزینهٔ سالانهٔ سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هر سال در قانون بودجه مشخص می شود و نیمی دیگر از راه هایی دیگر ازجمله راه های زیر گفته تأمین می شود:
فروش زمان پخش رادیو و تلویزیونی به تبلیغات بازرگانی
دریافت هزینه آبونمان از تمام مشترکان برق در ایران
دریافت مبلغی با عنوان عوارض توسعه شبکه صدا و سیما از فروش هر دستگاه تلویزیون
دریافت مبلغ از تیم های ورزشی مورد نمایش در اوقات خاص
درآمد حاصل از انتشارات سروش
درآمد حاصل از انتشار مجلات
درآمد حاصل از روزنامه جام جم
درآمد حاصل از شرکت صنعتی سیما چوب
درآمد حاصل از شرکت صوتی و تصویری سروش
بودجه مصوب که هرساله در مجلس تصویب و سپس از خزانه دولت دریافت می کند
تولید برنامه مشارکتی که با مشارکت مالی ارگان ها، موسسات، شرکت ها و … ی دولتی و غیردولتی انجام می شود.
مختصات: ۳۵°۴۶′۵۴٫۶۹″ شمالی ۵۱°۲۴′۴۱٫۲۸″ شرقی / ۳۵٫۷۸۱۸۵۸۳°شمالی ۵۱٫۴۱۱۴۶۶۷°شرقی / 35.7818583; 51.4114667
بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رئیس صدا و سیما توسط رهبر ایران انتخاب می شود. این سازمان که پیش از انقلاب ۱۳۵۷ سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران نامیده می شد، آن زمان هم به شکل حکومتی اداره می شد. تعداد کارکنان این سازمان در سراسر کشور تا اواخر سال ۱۳۹۵ در حدود ۵۰۰۰۰ نفر تخمین زده شده است.
از بسیاری جنبه ها، صدا و سیما قدرتمندترین، فراگیرترین و پرنفوذترین رسانه خبری و نهاد آموزشیفرهنگی در ایران به شمار می رود که مهمترین استراتژی آن ترویج آمریکا ستیزی از راه تولید سریال و مستندات سفارشی جذاب و ایجاد حس تنفر نسبت به غرب در بین مردم می باشد.

دانشنامه آزاد فارسی


سازمانی در جهت تولید برنامه های رادیویی و تلویزیونی، با هدف نشر فرهنگ اسلامی، ایجاد محیط مساعد برای تزکیه و تعلیم انسان، رشد فضایل اخلاقی، و شتاب بخشیدن به حرکت تکاملی انقلاب اسلامی در سراسر جهان، در چارچوب برنامه های ارشادی، آموزشی، خبری و تفریحی. نخستین فرستندۀ بی سیم موج بلند تهران و شهرهای تبریز، مشهد، کرمان، کرمانشاه و خرمشهر در ششم اردیبهشت ۱۳۰۵ش شروع به کار کرد. رفته رفته اندیشۀ ایجاد رادیو قوت گرفت تا سرانجام «رادیو تهران» در اردیبهشت ۱۳۱۹ افتتاح شد. در ۱۳۲۷ نخستین استودیوی رادیویی یا «ادارۀ انتشارات و تبلیغات» در میدان ارگ تهران ساخته شد. در ۱۳۳۶ش ایستگاه ۱۰۰کیلو واتی رادیو، «رادیو ایران» و فرستندۀ قدیمی، رادیو تهران نام گرفت. در تیر ۱۳۳۷ش، مجلس شورای ملی ماده ای با چهار تبصره به تصویب رساند که براساس آن به دولت اجازه داده می شد یک فرستندۀ تلویزیون با همۀ ابزار فنی آن را به تشخیص وزارت پست و تلگراف و تلفن در تهران به کار اندازد و تا پنج سال نیز از پرداخت مالیات معاف باشد. بدین ترتیب، اولین فرستندۀ ایران در مهر ۱۳۳۷ش نخستین برنامۀ خود را پخش کرد. تلویزیون ایران به صورت بخش کاملاً خصوصی و متکی به درآمدِ خود از آگهی های تجاری و تبلیغات اداره می شد. در ۱۳۴۰ دو فرستندۀ دیگر در آبادان و اهواز تأسیس شد. رادیو ابتدا ابزار پخش موسیقی بود، سپس اخبار و گفتارهایی دربارۀ تاریخ و جغرافیای ایران، کشاورزی و مسائل خانه داری و بهداشتی به آن اضافه شد. در آغاز دهۀ ۱۳۴۰ «برنامۀ دوم» رادیو، و در ۱۳۴۶ «برنامۀ سوم» و فرستندۀ اف. ام به مجموع برنامه های رادیویی افزوده شدند. در ۱۳۴۳ گروهی فرانسوی از سوی سازمان برنامه و بودجه مأمور بررسی و طراحی یک مرکز تلویزیونی شد. سرانجام پس از تصویب طرح ایجاد «تلویزیون ملی ایران» دستگاهی کوچک با امکاناتی ساده، پخش برنامه های آموزشی را در ۱۳۴۵ آغاز کرد. رفته رفته فعالیت مراکز تلویزیونی ابتدا در ارومیه و سپس در بندرعباس، شیراز، کرمانشاه، تبریز، زاهدان، خراسان، کرمان، سنندج و اصفهان آغاز شد. گسترش شبکۀ رادیویی کشور از ۱۳۴۸ به عهدۀ وزارت پست و تلگراف و تلفن بود. با گسترش امکانات فنی، نصب و راه اندازی مرکز مخابرات ماهواره ای اسدآبادِ همدان درهمین سال، تبادل برنامه های تلویزیونی با ایستگاه های خارجی میسّر شد. در ۱۳۵۰ پس از ادغام رادیو و تلویزیون، گسترش شبکه در شمار مسئولیت های «سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران» درآمد و رفته رفته تعداد فرستنده های رادیویی در سراسر ایران به ۶۸ فرستنده رسید. دولت، تلویزیون ایران را از حبیب الله ثابت پاسال خریداری کرد و با پیوستن تلویزیون ایران به تلویزیون ملی، پخش دو برنامۀ تلویزیونی از دو کانال مختلف ادامه یافت. برنامه های تلویزیون ملی «برنامۀ اول» و برنامه های تلویزیون ایران «برنامۀ دوم» نامیده شد. از ۱۳۵۵ به جز این دو برنامه، شبکه ای آموزشی زیرنظر وزارت آموزش و پرورش، آموزش تخصصی دوره های ابتدایی و متوسطه را به عهده گرفت، و نیز شبکه ای بین المللی که همۀ برنامه هایش را به زبان انگلیسی پخش می کرد. پخش برنامه های تلویزیون به صورت رنگی نیز از همین سال آغاز شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، طبقِ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۵۸، قرار شد که وسایل ارتباط جمعی (رادیو و تلویزیون) در جهت روند تکامل انقلاب اسلامی قرار گیرد، و همچنین سازمان صدا و سیما زیرنظر قوای سه گانه به صورت یک شورای سرپرستی اداره شود. اما از ۱۳۶۸ و برپایۀ بازنگری قانون اساسی، نصب و عزل رئیس سازمان صداوسیما به عهدۀ مقام رهبری است و شورایی مرکب از نمایندگان رئیس جمهور، رئیس قوۀ قضائیه و مجلس شورای اسلامی (هرکدام دو تن) بر این سازمان نظارت دارند.

نقل قول ها

سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران(مخفف انگلیسی: IRIB) سازمانی رسانه ای است که تنها متولی قانونی پخش برنامه های رادیویی و تلویزیونی در ایران است. این سازمان که پیش از انقلاب ۱۳۵۷ سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران نامیده می شد، آن زمان هم به شکل دولتی اداره می شد. تعداد کارکنان این سازمان تا اواخر سال ۲۰۰۹ در حدود ۴۶٬۰۰۰ نفر تخمین زده شده است.
• «در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تأمین گردد. نصب و عزل رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با مقام رهبری است و شورایی مرکب از نمایندگان رئیس جمهور و رئیس قوه قضاییه و مجلس شورای اسلامی (هر کدام دو نفر) نظارت بر این سازمان خواهند داشت. خط مشی و ترتیب اداره سازمان و نظارت بر آن را قانون معین می کند.» -> اصل ۱۷۵ قانون اساسی ج.ا. ایران
• «اگر صدا و سیما بر خلاف برخی سال های گذشته خود روی به نقد آورده است این را باید به فال نیک گرفت، فقط باید یک طرفه به قاضی نرفت و فرصت در اختیار نقد شونده قرار گیرد؛ اگر در ارتباط با دولت نقدی صورت می گیرد غالب برنامه های انتقادی به گونه ای باشد که دولت و کارشناسان دولت هم بتوانند از خود دفاع کنند…» -> عماد افروغ
• «... وقتی که مردم این شیوه برخورد را می بینند فکر می کنند صدا و سیما موضع دارد در حالی که رسانه ملی باید بی طرفانه و نه به شکل جناحی و گروهی قضاوت کند.» -> محمد هاشمی
• «این روزها چقدر از صدا و سیما علائم تفرقه پخش می شود و چیزهایی را به خورد مردم می دهیم که نبوده و این تفرقه ها خدمت به کشور و انقلاب نیست.». -> اکبر هاشمی رفسنجانی
• «رسانه ملی حاضر نیست خدمات دولت را برای مردم تبیین کند و دولت از لحاظ تبلیغاتی دست تنهاست». -> حسن روحانی
• «سایت های منتقدان، برنامه های صدا و سیما و روزنامه ها هرچه بخواهند می نویسند و می سازند. فکر نمی کنم هیچ زمانی اینچنین بدون دغدغه و به راحتی از شخص رئیس جمهور، از کار دولت و راه دولت نقد و انتقاد می کردند.» -> حسن روحانی
• «تلویزیون، یک سازمان بوروکراتیک است و همانند سایر سازمان های مشابه دچار استهلاک می شود چه از لحاظ انگیزه های درونی و چه از لحاظ نیروهای انسانی. بدین خاطر نمی تواند صرفاً بر گروه های تولیدی خویش تکیه کند. زیرا تجربه ای که ما از نظام های اداری داریم، نشان می دهد که وقتی تولید به صورت یک کار سازمانی در می آید، موفق نخواهد بود. تولید باید بر انگیزه های شخصی یا هنری و معنوی شخصی یا سازمان های دیگری که با انگیزه های دیگری تشکیل شده اند، متکی باشد تا بتواند احتیاجات بسیار زیاد به برنامه ها را برطرف کند.» -> مرتضی آوینی
• «در داستان های ایرانی داریم که یک اژدهایی در بیرون شهر راه آبِ مردم را بسته بود و قربانی می گرفت تا راه آب را باز کند. آنتن تلویزیون برای انسان هایی که داخل سازمان مشغول تولید هستند، چنین حالتی دارد. آنتن تلویزیون فقط می بلعد و مرتب قربانی می خواهد. این برنامه ها را باید تهیه کرد و به او داد تا سر پا بماند.» -> مرتضی آوینی
• «شرایط برای کارکردن، آن هم در رسانه ملی سخت است و دراین میان هستند افرادی که بی خبر از این شرایط زیر باد کولر می نشینند، سیگار می کشند و آروغ روشنفکری می زنند.» -> محسن تنابنده
• «جامعه برای اعتراض به صداوسیما چندین راه دارد، دیدن رسانه های دیگر یکی از این راه هاست. در تهران که نمی دانم ماهواره کجا پیدا نمی شود، پس دیدن ماهواره نوعی اعتراض به صداوسیما به حساب می آید. یکی دیگر از این راه ها، جایگزین کردن برنامه های شبکه خانگی به جای تولیدات تلویزیون است.» -> تقی آزاد ارمکی


کلمات دیگر: