کلمه جو
صفحه اصلی

دشتک

فرهنگ فارسی

ریسمان تابیده و دستک .

لغت نامه دهخدا

دشتک . [ دَ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد. سکنه ٔ آن 122 تن . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات ، نخود، انگور، سیب ،زردآلو و بادام . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


دشتک . [ دَ ت َ ] (اِ) ریسمان تابیده و دستک . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ). و رجوع به دستک شود.


دشتک . [ دَ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش مانه ٔ شهرستان بجنورد. سکنه ٔ آن 260 تن . آب آن از رود اترک . محصول آنجا غلات و پنبه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


دشتک . [ دَ ت َ ] (اِخ ) گویند قریه ای است از قرای اصفهان ولی این قول صحیح نیست چه در اصفهان قریه ای بدین نام وجود ندارد. و برخی آنرا قریه ای در ری دانند. و نیز محله ای است در استراباد. (از معجم البلدان ) (از مراصد الاطلاع ). نام ولایتی است در فارس قریب به شهرک . (از آنندراج ). قصبه ٔ ایرج است . (فارسنامه ٔ ناصری ). قصبه ای از دهستان ایرج بخش اردکان شهرستان شیراز. سکنه ٔ آن 2151 تن . آب آن از چشمه ٔ قدمگاه . محصول آنجا غلات و برنج . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


دشتک . [ دَ ت َ] (اِخ ) دهی از دهستان خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین . سکنه ٔ آن 550 تن . آب آن از رودخانه ٔ خرود. محصول آنجا غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


دشتک. [ دَ ت َ ] ( اِ ) ریسمان تابیده و دستک. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ). و رجوع به دستک شود.

دشتک. [ دَ ت َ ] ( اِخ ) گویند قریه ای است از قرای اصفهان ولی این قول صحیح نیست چه در اصفهان قریه ای بدین نام وجود ندارد. و برخی آنرا قریه ای در ری دانند. و نیز محله ای است در استراباد. ( از معجم البلدان ) ( از مراصد الاطلاع ). نام ولایتی است در فارس قریب به شهرک. ( از آنندراج ). قصبه ایرج است. ( فارسنامه ناصری ). قصبه ای از دهستان ایرج بخش اردکان شهرستان شیراز. سکنه آن 2151 تن. آب آن از چشمه قدمگاه. محصول آنجا غلات و برنج. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

دشتک. [ دَ ت َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کوار بخش سروستان شهرستان شیراز. سکنه آن 223 تن. آب آن از رودخانه قره آغاج. محصول آنجا غلات ، برنج ، حبوب و انجیر. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

دشتک. [ دَ ت َ] ( اِخ ) دهی از دهستان خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین. سکنه آن 550 تن. آب آن از رودخانه خرود. محصول آنجا غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

دشتک. [ دَ ت َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان شهرکی بخش شیب آب شهرستان زابل. سکنه آن 329 تن. آب آن از رودخانه هیرمند. محصول آنجا غلات و لبنیات. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

دشتک. [ دَ ت َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش مانه شهرستان بجنورد. سکنه آن 260 تن. آب آن از رود اترک. محصول آنجا غلات و پنبه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

دشتک. [ دَ ت َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد. سکنه آن 122 تن. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات ، نخود، انگور، سیب ،زردآلو و بادام. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

دشتک . [ دَ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهرکی بخش شیب آب شهرستان زابل . سکنه ٔ آن 329 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند. محصول آنجا غلات و لبنیات . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


دشتک . [ دَ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کوار بخش سروستان شهرستان شیراز. سکنه ٔ آن 223 تن . آب آن از رودخانه ٔ قره آغاج . محصول آنجا غلات ، برنج ، حبوب و انجیر. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


فرهنگ عمید

جنین.

دانشنامه عمومی

دشتک ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
دشتک (اردل): شهری در استان چهارمحال و بختیاری)

گویش مازنی

/dashtek/ نام مرتعی در آلاشت

نام مرتعی در آلاشت


پیشنهاد کاربران

طایفه بهرامی ایل مال احمدی ایل منجزی ایل بختیاروند قوم لر

رستم خان بختیاروند پلنگ
شاه حسین خان بختیاروند ایلخان
جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
پسران ( شاه منصور - احمد خان - مهدی - بلی خان - اردشیر خان - خیرالدین خان - تاج الدین خان )
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
پسران ( قاسم خان - رستم خان آقاسی. . . )
قاسم خان بختیاروند ایلخان
پسران ( احمد خان - ابوالفتح خان. . )
احمد خان بختیاروند ایلخان
پسران ( صادق خان - بهرام خان - جلال خان. . . . )
بهرام خان بختیاروند ایلخان
پسران ( حاتم خان - جعفر خان. . . . . )
حاتم خان بختیاروند حاکم کشمیر
سلیمان خان بختیاروند
حاتم خان بختیاروند دوم
کرم الله خان بختیاروند
-
-
-
-


***
مادر جهانگیر خان بختیاروند ایلخان دختر شیخ بابازاهد گیلانی از نسل شیخ زاهد گیلانی لاهیجانی بود

طایفه مال احمدی منجزی معروف به نه کر تشمال
نه پسر تشمال احمد خان بختیاروند ایلخان
تشمال::TashmaL کسی که آتش مال و ایل لر بختیاری را روشن نگه می دارد

بزنین چو به دوهل گود در مال
داغوم سی شلشلون نه کر تشمال

شل ( شول ) ::نیرومندو قوی

ابوالفتح خان بختیاروند منجزی حاکم اصفهان و متحد کریم خان لر زند

*****
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی معروف به هفت کر بیگی

هفت پسر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
هفت تیره اصلی
تیره بزرگ شامصیروند خلیلی
تیره احمد وند خلیلی
تیره تاجدی وند خلیلی
تیره خیری وند خلیلی
تیره اردشیر وند خلیلی
تیره بلیوند خلیلی *بلیتی وند*
تیره مهدی وند خلیلی

30 تیره فرعی ( سلیمان وند - شهباز وند - هارونی - چهارمحالی - کوزری - براتوند - شیرمرد - اسماعیل وند - شمس خلیلی *رستمی * - گدا خانی - خدابخشی - الله بخشی
- زیلایی منجزی - نعمتی - سالاجی - تپایی -
چهاربنیچه مهدی وند - چهاربنیچه احمد وند - بیرگانی - هادی وند - داوودوند - رفیعی -
بلیل وند - علیدادوند - ملارآهنی - روزعلی وند - غریبی - میرزاوند - صالح وند. . . . . . )

بزنین چو به دوهل به گود نازی
داغوم سی شلشلون هفت کر بیگی


کلمات دیگر: