کلمه جو
صفحه اصلی

فطریات

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) جمع فطریه امور طبیعی .

لغت نامه دهخدا

فطریات. [ ف ِ ری یا ] ( ع اِ ) ج ِ فطریة. امور طبیعی. ( فرهنگ فارسی معین ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] فطریات، اصطلاحی در فلسفه و منطق است.
واژۀ فطری و فطرت در منطق، فلسفه، کلام و عرفان کاربردهای مختلفی دارد که همۀ آن ها تا حدودی در یک مفهوم اساسی مشترکند و آن عبارت است از معرفت یا گرایشی که مقتضای نوع آفرینش انسان است و از طریق تجربه و تعلیم به دست نمی آید.
← تقسیم فطریات
(۱) ابن سینا، الشفاء، المنطق، ج۳، فن۵: البرهان، چاپ ابراهیم مدکور و سعید زاید، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۴، چاپ افست قم ۱۴۰۴. (۲) ابن سینا، النجاة من الغرق فی بحر الضلالات، تهران۱۳۶۴. (۳) ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، مع الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب الدین رازی، تهران ۱۴۰۳. (۴) محمد بیدهندی، "برهان روش تحقیق در فلسفه اسلامی"، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی اصفهان، ش ۷، ۱۳۷۵. (۵) علی اصغر خندان، ادراکات فطری درآثار شهید مطهری، ابن سینا، دکارت، لاک و چامسکی، قم ۱۳۸۳. (۶) قطب الدین رازی، تحریر القواعد المنطقیه شرح الرساله الشمسیه، قم۱۳۶۳ش. (۷) شهاب الدین یحیی سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، چاپ هانری کربن، تهران ۱۳۸۰ش. (۸) شهاب الدین یحیی سهروردی، منطق التلویحات، تهران ۱۳۳۴ش. (۹) عمر بن سهلان ساوی، البصائرالنصیریة، چاپ رفیق العجم، بیروت ۱۹۹۳. (۱۰) قطب الدین شیرازی، شرح حکمة الاشراق، قم ۱۳۱۳ش. (۱۱) محمد باقر صدر، الاسس المنطقیة للاستقراء، بیروت۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۱۲) محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیة فی الفنون المنطقیة، با ترجمه و شرح عبدالمحسن مشکوه الدینی، تهران. (۱۳) محمد حسین طباطبایی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، تهران ۱۳۶۸ش. (۱۴) محمد حسین طباطبایی، رسائل سبعه، قم ۱۳۶۲ش. (۱۵) حسن بن یوسف علامه حلّی، جوهر النضید، قم ۱۳۶۳ش. (۱۶) ابو حامد غزالی، معیار العلم فی المنطق، بیروت ۱۴۱۰. (۱۷) محمد بن محمد فارابی، المنطقیات للفارابی، قم ۱۴۰۸. (۱۸) محمد رضا مظفر، المنطق، قم ۱۳۷۸ش. (۱۹) نصیرالدین طوسی، اساس الاقتباس، تهران ۱۳۶۱ش.


کلمات دیگر: