کلمه جو
صفحه اصلی

احمدشاه درانی

دانشنامه عمومی

احمدشاه دُرّانی (اَبدالی) (۱۱۳۴–۱۱۸۶ق/ ۱۷۲۲–۱۷۷۳م) بنیان گذار سلسلهٔ درانی، پسر زمان خان ابدالی و نواسهٔ دولت خان سدوزایی بود. مادر احمدخان ابدالی زرغونه خواهر عبدالغنی خان الکوزی والی سابق قندهار در زمان نادر افشار بود. احمدخان ابدالی در سال ۱۷۲۲ میلادی متولد گردید. دربارهٔ زادگاه احمد شاه بابا اختلاف نظر وجود دارد، شماری از مورخین محل تولد احمدشاه ابدالی را هرات و شماری دیگر ملتان دانسته اند؛ زیرا از مدت ها پیش بدینسو منزلی در ملتان موجود است که سدوزائیان آن را زادگاه احمدشاه ابدالی می پندارند. احمدخان ابدالی در روزگار جوانی شامل ارتش نادر افشار گردید. هنگامیکه لیاقت و کفایت او برای نادر افشار ثابت شد، او را به حیث قوماندان (فرمانده) قطعات ابدالی (پشتون) و ازبک تعیین نمود. او از «خلأ قدرتی» که با قتل نادرشاه پدید آمد، بهره برد و با پشتیبانی قبایل پشتون و تشکیل لویه جرگه، تصرف خزانهٔ نادرشاه و نابسامانی سلطنت گورکانیان هند فرصت یافت تا که دولت نوپای درانی را استحکام بخشد. در همین راستا، شاه ابدالی با ایجاد وحدت سیاسی، تشکیلات لازم را برای افغانستان مستقل فراهم کرد و به نام خود سکه زد. احمدشاه ذوق ادبیات و شعر نیز داشت و از این حیث به سلاطین گورکانی هند شبیه بود.
افغانستان در پنج قرن اخیر نوشته میر محمد صدیق فرهنگ
افغانستان در مسیر تاریخ نوشته میر غلام محمد غبار
مهدیزاده کابلی، درآمدی بر تاریخ افغانستان، قم: نشر صحافی احسانی، چاپ اول - زمستان ۱۳۷۶ خورشیدی.
احمد شاه بابا (پشتو ویکی پیدیا
حضرت بیگم
احمدشاه در آغاز، اندیشهٔ جدا ساختن افغانستان از ایران را در سر نمی پرورانید و می خواست همچون پادشاهان سلسله های مختلف بر تمامی یا بخشی از قلمرو تاریخی ایران حکم رانی کند؛ اما وجود شرایط خاص سیاسی و اجتماعی، بعدها او را به راهی کشانید که سرانجام آن، چیزی جز جدایی افغانستان و ایران از یکدیگر نبود. افزون بر این، عملکرد سیاسی و نظامی و مرگ احمدشاه برای انگلیسی ها که در حال افزایش نفوذ خود در هند بودند، فرصتی مطلوب ایجاد کرد.
الماس کوه نور پس از قتل نادرشاه به دست وی افتاد. او که بعدها پس از بقدرت رسیدن، تخلص درانی به خود داد و ممکن با لقب در دوران یا استعاره الماس و زر و سیم به احمد شاه درانی مشهور شد. تشابه اسمی دو طایفه درانی در کرمان و افغانستان، این احتمال را به وجود آورده است که ریشه قومی مشترکی داشته باشند.او همچنین مورد اعتماد خاصه نادرشاه بود بطوری که در کتاب خواجه تاجدار نوشته شده او بعلت سادگی و ارادت به نادرشاه تنها کسی بود که میتوانست نادرشاه را "تو" خطاب کند.

دانشنامه آزاد فارسی

احمدشاه دُرّانی (هرات ۱۱۳۴ق ـ قندهار ۱۱۸۶ق)
(یا: احمد خان ابدالی) از سرداران نادرشاه افشار و بنیانگذار سلسله دُرّانی و مؤسس استقلال افغانستان (۱۱۶۰ق/۱۱۴۷ـ۱۱۸۶ق/۱۷۷۲) . فرزند محمدزمان خان ، از قبیلۀ ابدالی و حاکم هرات بود. وی اصلاً از مولتان بود و بعدها با پدرش به قندهار و سپس هرات رفت. احمد در ۱۱۴۲ق همراه برادرش به زندان طایفۀ غجائی افتاد. در ۱۱۵۰ق، نادرشاه افشار، پس از فتح قندهار، آن دو را آزاد کرد و احمدخان به اردوی نادر پیوست و فرماندهی ابدالیان سپاه نادر را برعهده گرفت . پس از مرگ نادرشاه به قندهار رفت (در ۱۱۶۰ق/۱۷۴۷) بر تخت سلطنت نشست و خود را دُرّ دُرّان نامید و قبیله اش نیز از آن پس به «درّانی» مشهور شد. احمدشاه با استفاده از نابسامانی ایران پس از مرگ نادر و نیز آشفتگی دربار دهلی بارها به این دو کشور حمله کرد. او متصرفات شرقی نادرشاه را تصرف کرد و چندبار به خراسان لشکر کشید و مشهد را در محاصره گرفت و تا نیشابور پیش راند و با گرفتن غنایم سنگین از شاهرخ ، فرزند نادرشاه ، و تصرف برخی نواحی خراسان عقب نشست . احمدشاه از ۱۱۶۱ق تا ۱۱۷۴ق هفت بار به هند لشکر کشید و پیشاور و لاهور را گرفت و مالیات فراوان و غنایم فراوانی به دست آورد و دهلی را غارت کرد. او به دعوت امرای مسلمان شمال هند که از قدرت روزافزون مراته ها بیمناک بودند بار دیگر به هند لشکر کشید و پس از تصرف مجدد لاهور، اتحاد قدرتمند مَراته ها و سیک ها را در پانی پَتْ در نزدیکی دهلی درهم شکست (۱۱۷۴ق/۱۷۶۱) و غنایم فراوانی به چنگ آورد. پس از این شکست ، سیک ها در پنجاب شورش کردند که به دنبال آن احمدشاه به لاهور هجوم برد و آنان را قتل عام کرد. سرانجام او براثر بیماری جذام در نزدیکی قندهار درگذشت و در همان جا دفن شد. احمدشاه برای ادارۀ قلمرو وسیع خویش ، تشکیلاتی به تقلید از نادرشاه ایجاد کرد که وزیر اعظم یا «اشرف الوزراء» در رأس آن قرار داشت . سپاه او نیز از دو دستۀ ثابت، که عمدتاً از اَبدالی ها بودند، و غیرثابت که از نیروهای قبایل فراهم می آمد، تشکیل می شد. وی در عمران و آبادی مملکت خود می کوشید. شهر احمد شاهی را در کنار دژ قندهار ساخت و مساجد، بازارها و کاروان سراهای متعددی بنا کرد. او شعر می سرود و اشعاری به زبان پشتو از وی باقی است .


کلمات دیگر: