کلمه جو
صفحه اصلی

قندهار

فارسی به انگلیسی

kandahar

فرهنگ فارسی

۱ - ایالتی است در افغانستان واقع در جنوب شرقی آن کشور سر راه هندوستان . ۲ - مرکز ایالت مذکور شهریست که در ارتفاع ۳۴۶۲ قدم بین رودهای ترنک و ارغنتاب واقع شده و حدود ۱۳۴٠٠٠ تن سکنه دارد .
دهی از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در ۴۱ هزار گزی جنوب مراغه و ۳ هزار گزی خاور شوسه مراغه بمیاندو آب . موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است .

لغت نامه دهخدا

قندهار. [ ق َ ] (اِخ ) نام معبدی است در گنگ بهشت . (آنندراج ) (ناظم الاطباء):
دگرباره بر مرز هندوستان
گذر کرد چون باد بر بوستان
از آنجا به مشرق علم برفراخت
یکی ماه بر دشت و بر کوه ساخت
از آن راه چون دوزخ تافته
کز آن پشت پای تپش یافته
درآمد به آن شهر مینوسرشت
که ترکانش خوانند گنگ بهشت
هوایی دَرو دید چون نوبهار
پرستش گهی نام آن قندهار.

نظامی (از آنندراج ).



قندهار. [ ق َ دَ ] (اِخ ) نام شهری از خراسان که اکنون در تصرف افغانهاست . (ناظم الاطباء). نام شهری است معروف ، بعضی گویند از ترکستان است و بعضی دیگر گویند از هندوستان . (برهان ). شهری است به افغانستان که نام آن به ایالت شامل وی نیز اطلاق شده و آن در 31 درجه و 27 دقیقه ٔ عرض شمالی و 65 درجه و 43 دقیقه طول شرقی به ارتفاع 3462 قدم بین رودهای ترنگ و ارغنتاب واقع شده و دارای 31000 سکنه است . (دایرة المعارف اسلام از حاشیه ٔ برهان چ معین ). لقب این شهر دارالقرار است . (یادداشت مؤلف ). در معجم البلدان آمده : قندهار بضم قاف و ضم دال شهری است در اقلیم سوم دارای طول 110 درجه و عرض 30 درجه و آن از شهرهای هند یا سند است . رجوع به معجم البلدان شود.


قندهار. [ ق ُ دُ ] (اِخ )قَندَهار. (معجم البلدان ). رجوع به قَندَهار شود.


قندهار. [ ق ُ دُ ] ( اِخ )قَندَهار. ( معجم البلدان ). رجوع به قَندَهار شود.

قندهار. [ ق َ دَ ] ( اِخ ) نام شهری از خراسان که اکنون در تصرف افغانهاست. ( ناظم الاطباء ). نام شهری است معروف ، بعضی گویند از ترکستان است و بعضی دیگر گویند از هندوستان. ( برهان ). شهری است به افغانستان که نام آن به ایالت شامل وی نیز اطلاق شده و آن در 31 درجه و 27 دقیقه عرض شمالی و 65 درجه و 43 دقیقه طول شرقی به ارتفاع 3462 قدم بین رودهای ترنگ و ارغنتاب واقع شده و دارای 31000 سکنه است. ( دایرة المعارف اسلام از حاشیه برهان چ معین ). لقب این شهر دارالقرار است. ( یادداشت مؤلف ). در معجم البلدان آمده : قندهار بضم قاف و ضم دال شهری است در اقلیم سوم دارای طول 110 درجه و عرض 30 درجه و آن از شهرهای هند یا سند است. رجوع به معجم البلدان شود.

قندهار. [ ق َ ] ( اِخ ) نام معبدی است در گنگ بهشت. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ):
دگرباره بر مرز هندوستان
گذر کرد چون باد بر بوستان
از آنجا به مشرق علم برفراخت
یکی ماه بر دشت و بر کوه ساخت
از آن راه چون دوزخ تافته
کز آن پشت پای تپش یافته
درآمد به آن شهر مینوسرشت
که ترکانش خوانند گنگ بهشت
هوایی دَرو دید چون نوبهار
پرستش گهی نام آن قندهار.
نظامی ( از آنندراج ).

قندهار. [ ق َ دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه ، واقع در 41هزارگزی جنوب مراغه و 3 هزارگزی خاور شوسه مراغه به میاندوآب. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است. سکنه آن 230 تن است. آب آن از رودخانه لیلان و چاه و محصول آن غلات ، چغندر و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

قندهار. [ ق َ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه ، واقع در 41هزارگزی جنوب مراغه و 3 هزارگزی خاور شوسه ٔ مراغه به میاندوآب . موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 230 تن است . آب آن از رودخانه ٔ لیلان و چاه و محصول آن غلات ، چغندر و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۱°۳۶′ شمالی ۶۵°۴۲′ شرقی / ۳۱٫۶۰۰°شمالی ۶۵٫۷۰۰°شرقی / 31.600; 65.700
نور جهان همسر جهانگیرشاه
میرویس خان هوتک
محمود هوتکی
اشرف افغان
احمدشاه درانی
مریم درانی
محمد ظاهر شاه
عبدالحی حبیبی
گل آغا شیرزی
حامد کرزی
محمدحسن مولوی قندهاری
آیت الله محمد آصف محسنی
محمد صمیم صمیمی
قندهار
قَندَهار (پشتو: کندهار) مرکز استان قندهار شهری است در جنوب افغانستان که دومین شهر پرجمعیت افغانستان است. طبق سرشماری رسمی سال ۲۰۰۶ میلادی حدود ۴۵۰٬۳۰۰ نفر جمعیت داشته است. قندهار بین رودهای ترناک و ارغنداب واقع شده است.
قندهار به شکل یک مربع مستطیل است و چون طبق نقشه ساخته شده بسیار منظم است شهر به چند محله تقسیم شده و هر محله متعلق به یک یا چند قوم و قبیله است و بیشتر اهالی آن را پشتون ها (عمدتاً درانی) تشکیل می دهند. در اطراف قندهار باغ های میوه تاکستان ها و زیارتگاه های بسیاری است. فرودگاه بین المللی قندهار در ۱۶ کیلومتری جنوب خاوری این شهر قرار دارد.

دانشنامه آزاد فارسی

قَنْدَهار
آرامگاه باباصاحب، شهری در جنوب افغانستان، به فاصله ۴۵۰کیلومتری جنوب غربی کابل با ۳۴۹,۳۰۰ نفر جمعیت (۲۰۰۳). مرکز ولایت قندهار و مرکز صنعتی است. کارخانه های پشم ریسی و پنبه بافی دارد. تولید ابریشم و نمو از دیگر صنایع آن است. قندهار با ۱۰۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا بین رودهای ارغنداب و شوراب، در منطقۀ گرمسیر افغانستان، واقع است. در تمام طول تاریخ اهمیت سوق الجیشی داشته است. در عهد هخامنشیان از ایالات امپراتوری ایران بود. در دورۀ هلنیستی آراخوزیا (آراخوسیا) نامیده می شد. مردم آن جا احتمالاً به کوشش آشوکا بودایی شدند و در قرن ۴م معبدی بودایی داشت. محل آن در دوره های مختلف تاریخی تغییر کرده است. شهر قدیمی در زمان نادرشاه افشار متروک و شهر جدید در ۵کیلومتری غرب ـ جنوب غربی آن احداث شد. اعراب در عصر اموی به قندهار رسیدند و نواحی اطراف آن را الرّخَج، معرب آراخوزیا، نامیدند. قندهار در اواخر قرن ۳ق به دست صفاریان افتاد. عَبّآد بن زیاد بن ابیه، حاکم سیستان، نام قندهار را به عبادیه تغییر داد، که پس از مدت کوتاهی منسوخ شد. غوریان و غزنویان نیز بر این شهر حکومت کردند. در ۶۸۰ق به تصرف اباقای ایلخانی درآمد. سپس تیمور شهر را فتح و در ۷۸۵ق آن را به نوه اش، پیرمحمد، واگذار کرد. ظاهراً در قرن ۹ق قندهار ضرابخانۀ حسین میراز بایقرا بود. بابر پس از چند بار تلاش در ۹۲۸ق این شهر را تصرف کرد. در ۹۵۶ق شاه طهماسب صفوی قندهار را از چنگ اکبرشاه هندی درآورد. شهر چند بار بین ایران و هند دست به دست شد. در ۱۰۵۸ق شاه عباس دوم آن جا را تصرف کرد که تا ۱۱۲۱ق جزو قلمرو ایران بود. در این سال میرویس غلزایی بر قندهار مسلط شد. محمود افغان، پسر میرویس، حمله به ایران را از قندهار آغاز کرد. نادرشاه افغان ها را شکست داد و شهر را بازپس گرفت. او ارگ و برج وباروهای آن را ویران کرد و اردوگاه نادرآباد را در جنوب شرقی شهر کهنه بنیاد نهاد و ابدالی ها را، که شاه عباس به هرات کوچانده بود، به قندهار بازگردانید که جای غلزایی ها را گرفتند. پس از مرگ نادر، احمد خان دُرّآنی این شهر را با ساختن حصار مستحکم کرد و پایتخت خود قرار داد. احمدشاه در قندهار درگذشت و همان جا مدفون شد. در ۱۹۵۹، قندهاریان به دلیل وضع مالیات و مهم تر از آن به سبب کشف حجاب اختیاری علیه دولت مرکزی شوریدند. مردم این شهر پشتوزبان اند. پس از استقلال افغانستان (۱۷۴۷)، قندهار نخستین پایتخت آن بود. در آخرین سال های قرن ۲۰ و اوایل قرن ۲۱، قندهار از مراکز قدرت طالبان بود و پس از حملۀ امریکا به افغانستان و سقوط دولت جَزم اندیش طالبان، به سرکردگی ملا محمد عمر، و برقراری حکومت جمهوری، قندهار و مناطق پشتوزبان همچنان ناآرام باقی مانده است. تمامی نواحی اطراف قندهار از لحاظ کشاورزی حاصل خیز و انگور آن مشهور است. آب آشامیدنی و کشاورزی آن از طریق کاریزهای متعدد تأمین می شود. نیز ← آراخوسیا

پیشنهاد کاربران

بعد از فتح این توسط اسکندر مقدونی
نام آن را اسکندریه گذاشت
و در زبان محلی
اسکندهر*اسکندهار. کندهار::قندهار*
تغییر کرد

در زمان فتح قندهار توسط سپاه بختیاری
آدینه خان بختیاروند پسر اسماعیل خان بختیاروند اولین کسی بود که توانست
وارد قلعه شود
و از آن زمان به او را آدینه سکندر گفتند



قندهاریکی ازولایات کشورافغانستان است
بخاطررشادت های ایلات دورکی این ولایت در
زمان نادرشاه توسط دورکی های بختیاری فتح
شدایل قندعلی بختیاری دراین نبردشرکت داشتند
ازاین روبه قندهاری وسپس به خاطرشیعه
بودن این ایل این نام به قندعلی تعغیریافت

ایل قندعلی ازطوایف زیرتشکیل شده است

طایفه بزرگ صالح بابری

طایفه بزرگ هلیل وند

طایفه بررگ ورناصری

طایفه مدولی هلیل وند
_________________
ایل قندعلی باچهار طایفه بزرگ یکی ارچهارایل
پرجمعیت بختیاری محسوب می شود

قندهار : تازی شده " گندوپارس " و نام یکی از فرمانروایان روزگار اشکانی است ، برابر یافته های باستانی ، گندوپارس خود را در سکه های کشف شده به زبان یونانی : بازیلوس بازیلیون گندوفروس فیل هلن یعنی شاه شاهان، گندوپارس ، یونانی دوست شناسانده از اینرو وی یک شخصیت تاریخی و پایه گذار و سازنده شهر گندوپارس بوده و در کتاب :تاریخ اشکانیان ، پارتیان و پهلویان باستان نوشته محمد جواد مشکور و مسعود رجب نیا به فروانروایی او اشاره و اسناد روشن را در اختیار می گذارد ، این نام از دو واژه " گندو به معنای دلاور و پارس که یک ویس نامور آریایی است آمیخته شده و رویهم به معنای دلاور پارس است.

نام یک ولایت ویک کشور که درگذشته جزعی ازایران بود.


کلمات دیگر: