کلمه جو
صفحه اصلی

ایجاز


مترادف ایجاز : اجمال، اختصار، تلخیص، خلاصه، کوتاه

متضاد ایجاز : اطناب

برابر پارسی : کوته سخنی

فارسی به انگلیسی

brevity, conciseness, concision, terseness

brevity, conciseness


فارسی به عربی

ایجاز

عربی به فارسی

کوتاهي , اختصار , ايجاز


مترادف و متضاد

brevity (اسم)
اختصار، کوتاهی، اجمال، ایجاز

briefness (اسم)
اختصار، ایجاز

اجمال، اختصار، تلخیص، خلاصه، کوتاه ≠ اطناب


فرهنگ فارسی

مختصرکردن، کوتاه کردن سخن ، مقابل اطناب، اختصاروکوتاهی کلام
۱ - (مصدر ) کوتاه گفتن سخن کوتاه کردن. ۲ - ( اسم ) کوتاه گویی خلاصه گویی . ۳ - بیان مقصود در کوتاهترین لفظ و کمترین عبارت .

فرهنگ معین

[ ع . ] ۱ - (مص م . ) مختصر و کوتاه کردن . ۲ - (اِمص . ) کوتاه گویی .

لغت نامه دهخدا

ایجاز. ( ع مص ) کوتاه کردن سخن و اختصار نمودن. ( غیاث اللغات ). کوتاه کردن سخن و کوتاه گردیدن آن. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). کوتاه کردن سخن. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 24 ) ( تاج المصادر بیهقی ) : هم در آن جانب ایجاز و اختصار بغایت رسانیده آمد. ( کلیله و دمنه ). در ایجاز سخن آثار اعجاز ظاهر گردانیده. ( ترجمه تاریخ یمینی ). ایجاز سخن را مصلحت دیدم. ( سعدی ).
که ز اطناب به ْ بود ایجاز.
قاآنی.
|| شتاب دادن دهش را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || از نظر علم بلاغت ، آن است که لفظ اندک بود و معنی [ آن ] بسیار. چنانکه سنایی گفته است :
تا بحشر ای دل ار ثنا گفتی
همه گفتی چو مصطفی گفتی.
و چنانکه انوری گفته است :
بی تو رفتست ورنه در زنبور
در پی نوش کی فتادی نیش.
( المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 377 ). اداء المقصود باقل من العبارة المتعارفة. ( تعریفات ). رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.

فرهنگ عمید

۱. کوتاه کردن سخن.
۲. اختصار و کوتاهی کلام.
۳. (ادبی ) در معانی، آوردن معنی بسیار در لفظ اندک.
۴. [قدیمی] مختصر کردن

دانشنامه عمومی

ایجاز یعنی تلخیص و پیراستن شعر و نثر از حواشی و زوائد، به طوری که، بیشترین توان بیان در عین داشتن کمترین تعداد کلمات، ابیات و جملات حاصل آید.
مجازگویی و رمزگرایی در متون مقدس دینی؛ تأملی کوتاه در باب زبان قرآن، حمید آریان، مجله علمی و تخصصی معرفت
مهم ترین درس سعدی برای نثرنویسی معاصر، ایجاز است، بهاءالدّین خرّمشاهی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
فهم مخاطبان از اشعار و متون موجز، درجات مختلفی داشته، از مرتبهٔ ساده شروع می شود، و به لایه ها و اعماق چندگانه معنایی می رسد. تعداد، جهات، و عمق لایه های قابل ادراک به آموخته ها، تجربیات، حالات، و ذخائر ذهنی شخص بستگی پیدا می کند.
به اعتقاد محمدتقی بهار، شاعر و پژوهشگر ادبیات، زبان فارسی در دوران باستان و میانه، مبتنی بر ایجاز بود و پادشاهان، دبیران خود را همواره به کوتاه نویسی سفارش می کردند. ایجاز، یکی از مختصات نُه گانه زبان پهلوی است.
در قرنهای سوم، چهارم و پنجم هجری نیز، نثر مرسل متداول است و نویسندگان، ایجاز را رعایت می کنند؛ اما از اواخر قرن پنجم و همچنین در قرن ششم هجری، نویسندگان به اطناب متمایل می شوند و از جملات بلندتر استفاده می کنند. یکی از آثار بارزی که ترویج دهنده اطناب در زبان فارسی است، ترجمه کلیله و دمنه اثر نصراله منشی است که توصیفات، جملات معترضه و کلمات مترادف باعث به درازا کشیدن کلام می شود و بعضاً اصل موضوع را تحت تأثیر قرار می دهد.

دانشنامه آزاد فارسی

(در لغت به معنی کوتاه کردن) اصطلاحی در علم معانی، بیان کردن مطلبی با کم ترین واژگان ممکن و کوتاه ترین عبارت، بی آن که در تفهیم مقصود دشواری پیش آید. کلامی را که در آن ایجاز به کار رفته موجز می گویند. ایجاز بر دو گونه است: ۱. ایجاز حذف که در آن کلماتی از لفظ حذف می شود؛ چنان که کلمات باقی مانده، کلمات حذف شده را نشان می دهند. در نتیجه، برای معنی کردن این گونه جمله ها و متن ها ناچاریم کلماتی به آن ها بیفزاییم: نامم به عاشقی شد و گویند توبه کن؛ توبت کردن چه فایده دارد که نام شد (سعدی). شرط بلاغت در ایجاز حذف آن است که در فهم معنی خللی وارد نشود و محذوف به قراین معنوی دریافته شود، چنانچه ایجاز باعث تعقید کلام شود، ایجاز مخل است که در شعر سبک هندی فراوان به کار رفته است؛ ۲. ایجاز قصر که بیان مطلبی است با کمترین کلمات و بدون حذف کلمه ای از آن. در این گونه ایجاز، گوینده باید مطلب مفصّل یا تقریباً مفصّلی را بدون تکلّف با کمترین الفاظ بیان کند، مانند «آمدند و کشتند و کندند و سوختند و بردند و رفتند». در ایجاز قصر، معمولاً فعل پُربسامد است. یکی از شیوه های رایج برای ایجاز قصر به کار بردن ضرب المثل ها و تمثیلات است. ایجاز تا دورۀ غزنویان متداول بود، اما از آن پس و بیشتر پس از حمله مغول، نثرها به اطناب گرایید.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ایجاز، ادای مقصود با الفاظ اندک و شیوا را گویند.
«ایجاز» از مصدر «اوجز» به معنای کوتاه کردن سخن، و در اصطلاح، ادای مقصود و جمع بندی معانی مختلف در قالب الفاظی اندک، و برخوردار از رسایی و شیوایی کلام است؛ که یکی از مهم ترین اسلوب های بلاغی و بدیعی قرآن است.
انواع ایجاز
ایجاز بر دو قسم است:۱. ایجاز حذف؛ ۲. ایجاز قصر.
عناوین مرتبط
ایجاز حذف،ایجاز قصر.

پیشنهاد کاربران

معجزه - خاص - عجیب

کوتاه گفتن ، سخن کوتاه کردن 🧛🏻‍♀️🧛🏻‍♀️

کوتاه گفتن. . قیچی کردن جاهای غیر ضروری جمله


کلمات دیگر: