عبارت از نوع قیاسی است که مرکب از دو قضیه باشد که متعلق محمول مقدمه اول موضوع مقدمه دیگر باشد چنانکه گفته شود الف مساوی است با ب و ب مساوی است با ج که لازمه آن اینست که الف مساوی است با ج .
قیاس مساوات
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
قیاس مساوات. [ س ِ م ُ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ( اصطلاح منطق ) عبارت از نوع قیاسی است که مرکب از دو قضیه باشد که متعلق محموله مقدمه اول موضوع مقدمه دیگر باشد، چنانکه گفته شود: «الف » مساوی است با «ب » و «ب » مساوی است با «ج » که لازمه آن این است که «الف » مساوی است با «ج ». ( فرهنگ فارسی معین ).
دانشنامه آزاد فارسی
قیاس هایی مبتنی بر این علم متعارف که: «دو چیز مساوی با یک چیز، خود با یکدیگر مساوی هستند»، چنان که قیاس «الف، مساوی ب است/ب مساوی ج است» بر بنیاد علم متعارف مذکور نتیجه می دهد که: «الف مساوی ج است».
wikijoo: قیاس_مساوات
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] قیاس مساوات، به معنای قیاس دالّ بر ثبوت نسبتی بین دو چیز به خاطر ثبوت آن نسبت برای هر یک از آن دو چیز در مقایسه با شئ ثالث است.
گاهی در قیاس، بعضی مقدمات حذف می شود و حتی از وجه طبیعی خود عدول کرده و حدّ وسط به طور کامل تکرار نمی شود؛ مثل: "الانسانُ من النطفة، و النطفةُ من العناصر، فالانسان من العناصر". و انحلال این نوع قیاسات به حدود اصلی دشوار است. در این قیاسات جزئی از (که جزئی از حدّ وسط باشد) در کبرا موضوع قرار گرفته است (متعلق محمول در صغرا، موضوع در کبرا است)، بنابراین حدّ اوسط، مشترک در هر دو نیست. و نتیجه ای که از این نوع قیاس به دست می آید از صورت دو مقدمه حاصل نشده است؛ زیرا صورت استدلال مزبور چنین است: (ا) فلانِ (ب) است، و (ب) فلانِ (ج) است. و به حسب این که به جای "فلانِ" چه بگذاریم نتیجه مختلف، و همچنین صادق یا کاذب می شود. مثلاً اگر به جای آن "مساوی" بگذاریم همان "مساوی" عیناً در نتیجه می آید و صادق است. و اگر به جای آن، امری از نوع نسبت و اضافه غیر متکرر (مثل: نصف، ربع، پدر، مادر و علت) بگذاریم، دیگر در نتیجه نمی آید و اگر بیاید، صادق نیست. پس نتیجه این نوع استدلال همیشه ناشی از مقدمه خارجی است نه ناشی از ذات دو مقدمه.
دیدگاه محقق طوسی
محقق طوسی در شرح منطق اشارات، در توجیه و تبیین شکل منطقی قیاس مساوات، هم از طریق قیاس واحد اقدام می کند (تا در زمره قیاس بسیط و غیر مرکب قرار گیرد) و هم با استفاده از دو قیاس (تا در زمره قیاس مرکب قرار گیرد). اما در اساس الاقتباس می گوید قیاس مساوات از سنخ قیاس مرکب است هر چند ممکن است تحلیل کننده قیاس، از اعتبار ترکیب و اضمار غافل باشد و قیاس را بسیط شمرد.
وجه تسمیه
قیاس مساوات را از این رو مساوات نامیده اند که در آثار منطقی از ابتدا با مثال: "مساوی مساوی یک چیز، مساوی همان چیز نیز خواهد بود" تبیین گردید، و اصل مثال را هم به صورت رمزی این گونه بیان کرده اند: (ا) مساوی (ب) است، و (ب) مساوی (ج) است، پس (ا) مساوی (ج) است. اما دامنه قیاس مساوات بسیار وسیع تر بوده و مقدمه خارجیه گاهی قاعده مماثلت است (مماثل المماثل مماثلٌ)، و گاهی قاعده مشابهت است (مشابه المشابه مشابهٌ)، و گاهی قواعد دیگری است از قبیل: جزءُ الجزء جزءٌ، لازمُ اللازم لازمٌ، اخصُ الاخص اخصٌ، اعمُ الاعم اعمٌ، مقومُ المقوم مقومٌ، مقسّمُ المقسّم مقسّمٌ. پس می توان به مناسبت، نام آن را قیاس مشابهت یا مماثلت و… نیز قرار داد. چنان که گفته شد، صدق و کذب، یا منتج و عقیم بودن قیاس مساوات بستگی به صدق و کذب مقدمه خارجیه ای دارد که بدان ضمیمه می شود. مثال های مذکور، از مصادیق مقدمات صادق بودند، و بعضی از مقدمات کاذب عبارتند از: نصفُ النصف نصفٌ، ثلثُ الثلث ثلثٌ، مباینُ المباین مباینٌ.
تحلیل قیاس مساوات
...
گاهی در قیاس، بعضی مقدمات حذف می شود و حتی از وجه طبیعی خود عدول کرده و حدّ وسط به طور کامل تکرار نمی شود؛ مثل: "الانسانُ من النطفة، و النطفةُ من العناصر، فالانسان من العناصر". و انحلال این نوع قیاسات به حدود اصلی دشوار است. در این قیاسات جزئی از (که جزئی از حدّ وسط باشد) در کبرا موضوع قرار گرفته است (متعلق محمول در صغرا، موضوع در کبرا است)، بنابراین حدّ اوسط، مشترک در هر دو نیست. و نتیجه ای که از این نوع قیاس به دست می آید از صورت دو مقدمه حاصل نشده است؛ زیرا صورت استدلال مزبور چنین است: (ا) فلانِ (ب) است، و (ب) فلانِ (ج) است. و به حسب این که به جای "فلانِ" چه بگذاریم نتیجه مختلف، و همچنین صادق یا کاذب می شود. مثلاً اگر به جای آن "مساوی" بگذاریم همان "مساوی" عیناً در نتیجه می آید و صادق است. و اگر به جای آن، امری از نوع نسبت و اضافه غیر متکرر (مثل: نصف، ربع، پدر، مادر و علت) بگذاریم، دیگر در نتیجه نمی آید و اگر بیاید، صادق نیست. پس نتیجه این نوع استدلال همیشه ناشی از مقدمه خارجی است نه ناشی از ذات دو مقدمه.
دیدگاه محقق طوسی
محقق طوسی در شرح منطق اشارات، در توجیه و تبیین شکل منطقی قیاس مساوات، هم از طریق قیاس واحد اقدام می کند (تا در زمره قیاس بسیط و غیر مرکب قرار گیرد) و هم با استفاده از دو قیاس (تا در زمره قیاس مرکب قرار گیرد). اما در اساس الاقتباس می گوید قیاس مساوات از سنخ قیاس مرکب است هر چند ممکن است تحلیل کننده قیاس، از اعتبار ترکیب و اضمار غافل باشد و قیاس را بسیط شمرد.
وجه تسمیه
قیاس مساوات را از این رو مساوات نامیده اند که در آثار منطقی از ابتدا با مثال: "مساوی مساوی یک چیز، مساوی همان چیز نیز خواهد بود" تبیین گردید، و اصل مثال را هم به صورت رمزی این گونه بیان کرده اند: (ا) مساوی (ب) است، و (ب) مساوی (ج) است، پس (ا) مساوی (ج) است. اما دامنه قیاس مساوات بسیار وسیع تر بوده و مقدمه خارجیه گاهی قاعده مماثلت است (مماثل المماثل مماثلٌ)، و گاهی قاعده مشابهت است (مشابه المشابه مشابهٌ)، و گاهی قواعد دیگری است از قبیل: جزءُ الجزء جزءٌ، لازمُ اللازم لازمٌ، اخصُ الاخص اخصٌ، اعمُ الاعم اعمٌ، مقومُ المقوم مقومٌ، مقسّمُ المقسّم مقسّمٌ. پس می توان به مناسبت، نام آن را قیاس مشابهت یا مماثلت و… نیز قرار داد. چنان که گفته شد، صدق و کذب، یا منتج و عقیم بودن قیاس مساوات بستگی به صدق و کذب مقدمه خارجیه ای دارد که بدان ضمیمه می شود. مثال های مذکور، از مصادیق مقدمات صادق بودند، و بعضی از مقدمات کاذب عبارتند از: نصفُ النصف نصفٌ، ثلثُ الثلث ثلثٌ، مباینُ المباین مباینٌ.
تحلیل قیاس مساوات
...
wikifeqh: قیاس_مساوات
کلمات دیگر: