کلمه جو
صفحه اصلی

سوره توحید

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] سوره توحید یک صد و دوازدهمین سوره قرآن کریم است. مضمون کل این سوره خداشناسی و توحید است. نام دیگر این سوره "اخلاص" است. در روایات، توصیه اکیدی به خواندن این سوره به عنوان سوره نماز شده و نیز برای قرائت این سوره فضایل بسیاری نقل شده است.
اخلاص از سور مکی است که پس از سوره ناس و پیش از سوره نجم نازل شده و در رتبه بیست و یکم نزول قرار گرفته است. به دلیل برخی روایاتِ اسباب نزول، احتمال نزول آن در مدینه نیز داده شده یا حتی از سوره های مدنی شمرده شده است.
بنا بر روایتی از ابن مسعود و ابی بن کعب و ابن عباس این سوره در پاسخ گروهی از مشرکان مکه نازل شد که از رسول خدا صلی الله علیه و آله خواستند تا نَسَب پروردگارش را بیان کند. اما طبق روایاتی دیگر نزول این سوره در پاسخ برخی از دانشمندان یهود دانسته شده که از رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین درخواستی داشتند.
در روایتی از امام صادق علیه السلام نیز نظر اخیر تأیید شده است. در این دسته دوم از روایاتِ سبب نزول بیان نشده که پرسش یهود از پیامبر در مدینه صورت گرفته بلکه حتی در پاره ای از آن ها آمده که شماری از عالمان یهود به مکه آمده و در آن جا از رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره نسب خدا سؤال کرده اند؛ اما همین روایات سبب شده است که برخی مفسران نزول سوره اخلاص را در مدینه بدانند. گروهی دیگر نیز بدون استناد به دلیلی معتبر برای جمع این دو دسته از روایات به نزول مکرر سوره اخلاص در مدینه نظر داده اند.
این سوره 4 آیه دارد اما قاریان مکه و شام شمار آیات آن را 5 آیه دانسته اند به این صورت که هر یک از «لَم یَلِد» و «لَم یُولَد» را آیه ای جدا به شمار آورده اند؛ همچنین این سوره دارای 17 کلمه و 47 حرف است
در روایات و منابع قدیمی تر از آن به سوره «قُل هُوَ اللّهُ اَحَد» یاد شده است؛ با این حال مجموعاً 20 نام که اکثر آن ها اوصافی بر گرفته از مضمون سوره یا روایاتِ آثار و فضایل است برای آن یاد شده: توحید (زیرا مضمون سوره فقط مشتمل بر معارف توحید است)، اخلاص (چون معتقد به این سوره مؤمن مخلص است یا آن که خدای تعالی قاری آن را از دوزخ خلاصی می بخشد یا برای آن که این سوره بر صفات سلبیه خدا مشتمل است. از این رو خدا را از صفات نقص خالص می گرداند)، نسبة الرب (برگرفته از روایاتی چند منقول از رسول خدا صلی الله علیه و آله، ائمه معصومین و نیز صحابه که این سوره را نسب و صفت پروردگار معرفی کرده اند) بنا به روایتی از امام صادق علیه السلام خداوند در معراجِ پیامبر خطاب کرده است: «اقراء قل هو اللّه أحد کما أنزلت فإنّها نَسَبی و ...».
مُقَشْقَشَه (با سوره کافرون مُقَشْقَشان نامیده شده اند؛ از آن رو که این دو سوره قاری را از شرک و نفاق دور می کنند)، مُحضَرَه (زیرا هنگام قرائت فرشتگان برای استماع آن حاضر می شوند)، مُنفِّره (چون قرائت آن شیطان را دور می کند)، نور (برگرفته از روایتِ «إِن لکل شیء نوراً و نور القرآن قل هو الله أَحد»)، اساس (برای آن که بر توحید یعنی اساس دین مشتمل است یا برگرفته از حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله که آسمان ها و زمین های هفت گانه را بر «قُل هُوَ اللّهُ اَحَد» استوار می داند)، امان (زیرا اعتماد به آن امان از عذاب الهی است)، برائت (برای آن که رسول خدا صلی الله علیه و آله شخصی را که این سوره را قرائت کرده بود، از شرک مبرا دانست)، مانعه (بر گرفته از روایتی از ابن عباس که این سوره مانع از عذاب قبر و شعله های آتش است)، جمال (در حدیث آمده: «إِنّ الله جمیل و یحبّ الجمال» و رسول خدا صلی الله علیه و آله در تفسیر جمیل، صفات ذکر شده در این سوره را بیان کرده است)، ولایت (قاری آن عارف به خداوند با صفات ذکر شده در این سوره و از اولیای الهی می شود)، معرفه (برگرفته از حدیث رسول خدا صلی الله علیه و آله که درباره تلاوت کننده این سوره فرمود: این بنده پروردگارش را شناخت)، نجات (چون موجب نجات از اعتقاد به تشبیه و کفر در دنیا و نجات از آتش، در آخرت می شود)، مُعوّذه (در پاره ای روایات این سوره با دو سوره فلق و ناس «معوذات» خوانده شده اند و نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله با قرائت این سه سوره، شماری از اصحاب خود را تعویذ کرده است)، مُذکِّره (برای آن که قرائت آن توحید خالص را به یاد می آورد)، شافیه، تجرید، تفرید و صمد.
«صمد» پس از دو نام «اخلاص» و «توحید» و نیز «نسبة الرب» مشهورترین نام سوره است که از یک سو این نام تنها در همین سوره از قرآن آمده و از سوی دیگر مهم ترین واژه این سوره است که توجه مفسران به آن جلب شده است.

پیشنهاد کاربران

آیه اول این سوره خطاب به اقوام عرب و یهود و پارس بوده است که بر سر نام هو و الله اختلاف داشته اند. قوم پارس به خدا اَهو با پسوند " را مَزِدا " می گفتند و قوم یهود یَهوَه یا یاهو و قوم عرب الله. آیه دوم الله الصمد فقط الله را صمد می داند و هو الصمد را حفظ نموده است. که نشانه برتری واژه عربی الله نسبت به واژه های پارسی اَهو و عبری یاهو می باشد. آیه لم یلد و لم یولد خطاب به اقوام مسیحی بوده است که براین باور بوده و هستند که ایسا پسر پدر آسمانی یا خداوند می باشد. لذا او کسی را نزاییده و از کسی زاده نشده است. آیه لم یکن له کفوا احد، هم خطاب به اقوام مسیحی بوده است که بر این باور بوده و هستند که پدر آسمانی یا خداوند انسان را بسان خویش آفریده است . آیه آخر که به معنای بی نیازی مطلق خداوند می باشد، پدیده انتخاب و اعزام و ارسال نبی و پسر و رسول یا بطور کلی پدیده نبوت را از طرف خداوند متعال رد و نفی می نماید و به احتمال قوی و قریب به یقین بطور ناخود آگاه فرمول بندی شده است.


کلمات دیگر: