کلمه جو
صفحه اصلی

خشونت


مترادف خشونت : تشدد، تندخویی، تندی، ستیزه جویی، ستیزه گری، درشتی، زبری، سختی، عنف، ناخواری

متضاد خشونت : نرمی

برابر پارسی : پرخاشگری، بدرفتاری، تندخویی، درشتخویی، درشتی

فارسی به انگلیسی

acerbity, acrimony, abuse, aggression, asperity, harshness, impetuosity, mayhem, rankness, rigor, rigour, rough-and-tumble, roughness, tyranny, violence


acerbity, acrimony, abuse, aggression, asperity, harshness, impetuosity, mayhem, rankness, rigor, rigour, rough-and-tumble, roughness, tyranny, violence, rough stuff, rudeness

rudeness, harshness


فارسی به عربی

عنف

مترادف و متضاد

۱. تشدد، تندخویی، تندی، ستیزهجویی، ستیزهگری
۲. درشتی، زبری
۳. سختی، عنف، ناخواری ≠ نرمی


harshness (اسم)
ناهنجاری، خشونت، عنف

rigor (اسم)
تندی، سختی، خشونت، سخت گیری، ظلم، دقت زیاد

severity (اسم)
دقت، شدت، سختی، خشکی، خشونت، سخت گیری، عنف

violence (اسم)
تندی، شدت، سختی، ستیز، بی حرمتی، جبر، خشونت، چیرگی، فشار، ستم، زور، بیدادگری، اشتلم

asperity (اسم)
ترشی، خرق، تلخی و خشونت، خشونت، نامطبوعی

cruelty (اسم)
خشونت، ظلم، ستم، ستمگری، بیداد

roughness (اسم)
خشونت

atrocity (اسم)
خشونت، قساوت، بی رحمی، سبعیت

truculence (اسم)
خشونت، سبعیت، وحشیگری

indelicacy (اسم)
خشونت، زمختی، بی نزاکتی، بی لطافتی

rudeness (اسم)
خشونت، خشونت در رفتار

discourtesy (اسم)
تندی، خرق، خشونت، بی ادبی، بی نزاکتی، بی تربیتی، عدم نزاکت

incivility (اسم)
خشونت، وحشیگری، بی تربیتی، بی تمدنی

truculency (اسم)
خشونت، سبعیت، وحشیگری

تشدد، تندخویی، تندی، ستیزه‌جویی، ستیزه‌گری ≠ نرمی


درشتی، زبری


سختی، عنف، ناخواری


فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - درشتی زبری ناهمواری مقابل نرمی لین . ۲ - تند خویی درشتخویی .

فرهنگ معین

(خُ نَ )(اِمص . ) ۱ - درشتی ، ناهمواری . ۲ - تندخویی ، بی رحمی .

لغت نامه دهخدا

خشونت. [ خ ُ ن َ ] ( ع مص ) درشتی و زبری. ( ناظم الاطباء ). ضد لینت و نرمی ، خلاف نعومت. ( یادداشت بخط مؤلف ). || غلظت. ( از ناظم الاطباء ) : خشونت این کلمه مؤثر آمد و او را بگرفتند و به خوارزم فرستادند. ( از ترجمه یمینی ). امیر عضدالدوله با جلالت قدر و نباهت ذکر وخشونت جانب و عزت ملک و نخوت پادشاهی همواره رضاء آنجانب نگاهداشتی. ( از ترجمه یمینی ). || سختی و تندی و تیزی. ( ناظم الاطباء ) : از سر حدت مزاج و خشونت طبع برلجاج اصرار نمود. ( ترجمه تاریخ یمینی ). || سخت رویی. خشم. غضب. ( از ناظم الاطباء ) : بقالی را درمی چند بر صوفیان گرد آمده بود در اواسط هر روز مطالبه کردی و سخنهای با خشنوت گفتی. ( گلستان سعدی ). || خشکی.
- خشونت حلق ؛ خشکی گلو. ( یادداشت بخط مؤلف ).
- خشونت صدر ؛ خشکی سینه. ( از یادداشت بخط مؤلف ).
- خشونت فم ؛ خشکی دهان. ( یادداشت بخط مؤلف ).
- خشونت کردن ؛ درشتی کردن. تندی کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

خشونة. [ خ ُ ن َ ] ( ع مص ) مصدر دیگری است برای خشانة. ( منتهی الارب ) رجوع به خشانة شود.

خشونت . [ خ ُ ن َ ] (ع مص ) درشتی و زبری . (ناظم الاطباء). ضد لینت و نرمی ، خلاف نعومت . (یادداشت بخط مؤلف ). || غلظت . (از ناظم الاطباء) : خشونت این کلمه مؤثر آمد و او را بگرفتند و به خوارزم فرستادند. (از ترجمه ٔ یمینی ). امیر عضدالدوله با جلالت قدر و نباهت ذکر وخشونت جانب و عزت ملک و نخوت پادشاهی همواره رضاء آنجانب نگاهداشتی . (از ترجمه ٔ یمینی ). || سختی و تندی و تیزی . (ناظم الاطباء) : از سر حدت مزاج و خشونت طبع برلجاج اصرار نمود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). || سخت رویی . خشم . غضب . (از ناظم الاطباء) : بقالی را درمی چند بر صوفیان گرد آمده بود در اواسط هر روز مطالبه کردی و سخنهای با خشنوت گفتی . (گلستان سعدی ). || خشکی .
- خشونت حلق ؛ خشکی گلو. (یادداشت بخط مؤلف ).
- خشونت صدر ؛ خشکی سینه . (از یادداشت بخط مؤلف ).
- خشونت فم ؛ خشکی دهان . (یادداشت بخط مؤلف ).
- خشونت کردن ؛ درشتی کردن . تندی کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).


فرهنگ عمید

۱. درشتی کردن، درشت خویی، تندخویی.
۲. [قدیمی] زبری، زمختی، ناهمواری.
۳. [قدیمی] درشتی، تندی.

دانشنامه عمومی

خُشونَت استفاده از زور فیزیکی به منظور قراردادن دیگران در وضعیتی بر خلاف خواست شان، است. در تمامی جهان خشونت به عنوان ابزاری برای کنترل استفاده می شود، در واقع نوعی تلاش برای سرکوب و متوقف کردن اغتشاشگران در مقابل نگرانی های مربوط به اجرای قانون و فرهنگ در یک ناحیه خاص است. کلمه خشونت طیف گسترده ای را پوشش می دهد. خشونت می تواند از درگیری فیزیکی بین دو انسان تا جنگ و نسل کشی که کشته شدن میلیون ها نفر از نتایج آن است، گسترده شود. شاخص صلح جهانی به روز شده در ژوئن ۲۰۱۰، ۱۴۹ کشور را براساس معیار «عدم خشونت» طبقه بندی کرده است.
خشونت حالتی از رفتار است که با استفاده از زور فیزیکی یا غیر فیزیکی فرد خشن خواسته خود را به دیگران تحمیل می کند. خشونت ممکن است در اثر خشم اتفاق افتد. خشونت از نظر لغوی به معنای خشکی، تندی و سختی است.
هرگونه رفتاری که با هدف وارد نمودن آسیب به یک یا بیش از یک پدیده صورت گیرد رفتار خشونت آمیز نام می گیرد. رفتار خشونت آمیز می تواند در سطح آگاهانه یا ناآگاهانه صورت گیرد.
علل رفتار خشونت آمیز در نوع بشر غالباً موضوع پژوهش علم روانشناسی و جامعه شناسی است. ژان ولاوکا زیست شناس سیستم اعصاب بدین منظور تأکید می کند که «رفتار خشونت آمیز به عنوان رفتار تهاجمی فیزیکی عمدی در مقابل فرد دیگر تعریف شده است».
دانشمندان بر این موضوع که خشونت در نوع بشر ذاتی ست، اتفاق نظر دارند. از بشر پیشاتاریخ، مشاهدات باستان شناسی مبنی بر درگیری خشونت و صلح جوئی به عنوان ویژگی های ابتدایی آنان وجود دارد.
از آنجایی که خشونت ماهیت ادراک و همچنین یک پدیده قابل اندازه گیری است، روانشناسان تغییرپذیری را، در آنچه مردم از کنش های فیزیکی عمدی به عنوان خشونت دریافت می کنند، تشخیص دادند. برای مثال، در ایالتی که توقیف مجازاتی قانونی ست ما توقیف کننده را به عنوان خشونت دریافت نمی کنیم، گرچه ممکن است ما با شیوه استعاره ای از واکنش خشونت آمیز ایالت صحبت کنیم. به علاوه فهم خشونت به رابطهٔ قابل دریافت قربانی و پرخاشگر نیز وابسته است؛ بنابراین روانشناسان نشان می دهند که مردم ممکن نیست استفاده تدافعی از نیروها را بشناسند مگر در جاییکه مقدار نیروهای مورد استفاده قرار گرفته به طور شاخص بیشتر از تعارض اصلی باشد.

خشونت (آلبوم ادیتورز). «خشونت» (به انگلیسی: Violence) ششمین آلبوم استودیویی از ادیتورز گروه موسیقی اهل بریتانیا است که در ۹ مارس ۲۰۱۸ از طریق پی آی ای اس ریکوردینگز منتشر شد.
آلترناتیو راک
الکترونیک راک
ایندی راک

خشونت (فیلم). خشونت (انگلیسی: Violence) فیلمی در ژانر درام است که در سال ۱۹۴۷ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به نانسی کولمن، مایکل اوشی و شلدون لنرد اشاره کرد.
۱۲ مه ۱۹۴۷ (۱۹۴۷-05-۱۲) (آمریکا)

فرهنگ فارسی ساره

درشتی، درشت خویی، تندخوی


نقل قول ها

خشونت به هرگونه رفتار پرخاشگرانه اطلاق می شود که هدف از آن آسیب رساندن به دیگران باشد.
• «آن چه که با زور گرفته شد جز به زور باز پس گرفته نخواهد شد.»• «انقلاب ما در هر مقطعی نیاز به یک پالایش دارد... خشونت و خشونت گرایی تحت هر عنوانی محکوم است و همه باید به سمت قانون و قانونگرایی حرکت کنیم...»• « تنها فضیلتی که من خواهان آنم حقیقت و عدم توسل به زور است. »• «به عقیدهٔ من، عدم خشونت بی نهایت پُرارزش تر از خشونت است. بخشش به مراتب بیشتر از انتقام، نمایانگر قدرت است.» برگرفته از کتابِ «گزینهٔ گفتارهای گاندی» ترجمه مهشید میرمعزّی، نشر ثالث، سال ۱۳۸۸، ص ۱۳ -> ماهاتما گاندی
• «خشونت، پی آمد نابرابری و عدمِ خشونت، نتیجهٔ مساوات است.» برگرفته از کتابِ «گزینهٔ گفتارهای گاندی» ترجمه مهشید میرمعزّی، نشر ثالث، سال ۱۳۸۸، ص ۱۷ -> ماهاتما گاندی
• «ما فقط به وسیلهٔ عشق می توانیم عقیدهٔ مخالفان خود را تغییر دهیم، نه با تنّفر. تنفر وحشیانه ترین شکل خشونت است و خشونت به شخصی که تنفر دارد آسیب می رساند نه فردِ موردِ تنفر.» برگرفته از کتابِ «گزینهٔ گفتارهای گاندی» ترجمه مهشید میرمعزّی، نشر ثالث، سال ۱۳۸۸، ص ۱۸ -> ماهاتما گاندی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خشونت عبارت است از اقدام علیه جسم، جان، شرف، مال، حقوق فطری، طبیعی، اجتماعی و معنوی فرد، افراد، هویت ها و هنجارهای اجتماعی.
تعریف، سویه ها و عوامل خشونت از زوایای گوناگون از نگاه آیات قرآن مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده، پس از اشاره به پیشینه خشونت در گذشته و امروز، سویه های خشونت را از زاویه رفتار فردی، قلمرو اجتماع و قلمرو حکومت با استناد به آیات قرآن مورد بررسی قرار داده است. سپس به نقد و بررسی تعریف های گوناگون از خشونت پرداخته و پس از تعریف دقیق آن به نافرمانی خداوند و اقدام علیه جسم، جان، شرف، مال، حقوق طبیعی، فطری و موضوعی خود، دیگران، هویت ها، نهادهای اجتماعی و جوامع انسانی به معنی شناسی واژه «ظلم» به عنوان واژه کلیدی ترسیم کننده خشونت درنگره قرآنی اشاره کرده و فراخنای مفهومی ظلم و خشونت های فردی، خشونت های خانوادگی، خشونت های اجتماعی، ربا خواری، سرقت، استهزاء، غیبت، دشنام، طعن و... و خشونت های حکومتی را به تفصیل با استفاده از آیات قرآن مورد بررسی قرار داده است.عدالت و ستم برروی هم معیار بازشناسی خشونت از غیر خشونت است، به این معنی که هر رفتار، گفتار و عملکردی که در قلمرو مفهومی ظلم و ستم قرار گیرد، عمل خشونت بار است، چنان که تمامی آن دسته از گفتارها و رفتارها و باورهایی که در چار چوب مفهومی عدالت بگنجد، خشونت به حساب نمی آید، هر چند که با شدت عمل، زجر و رنج همراه باشد. از سوی دیگر، تمامی زمینه ها و عواملی که در تعامل و روابط انسانها با خود، دیگران، روابط دولت، ملت و یا روابط بین المللی باعث رویکرد و رفتار ستمگرانه و ظالمانه می شود، همان زمینه ها و عوامل، اسباب رویکرد به خشونت نیز هستند.
یشینه خشونت
پرخاشگری و خشونت در شمار آن دسته از پدیده های اجتماعی است که به رغم تنفر و بیزاری بشر از آن، در تمامی ادوار تاریخ زندگی اجتماعی و تعامل افراد، گروه ها، نهادها، ملت ها و دولت ها حضور ـ پردامنه یا محدود ـ داشته است. روایت وحیانی از تاریخ خشونت، پیشینه آن را به زمانی بر می گرداند که نخستین و کوچک ترین نهاد جامعه انسانی متشکل از آدم و حوا همسرش در بهشت می زیستند و بر اثر خشونت و فریبکاری ابلیس که بر آنها روا رفت از بهشت رانده شدند و بذر کینه و دشمنی کاشته شده میان آدم و ابلیس، با هبوط آن جمله به زمین، به همراه آورده شد. قرآن از این رویداد چنین گزارش می کند:«و قلنا یا آدم اسکن انت و زوجک الجنة و کلا منها رغدا حیث شئتما و لاتقربا هذه الشجرة فتکونا من الظالمین• فازلهما الشیطان عنها فاخرجهما مما کانا فیه و قلنا اهبطوا بعضکم لبعض عدو و لکم فی الارض مستقر و متاع الی حین و گفتیم: ای آدم خود و همسرت در بهشت جای گیرید و هر چه خواهید و هرجا که خواهید از ثمرات آن به خوشی بخورید و به این درخت نزدیک مشوید؛ که در زمره ستمکاران درآیید! • پس شیطان آن دو را به خطا وا داشت و از بهشتی که در آن بودند بیرون راند. گفتیم: پایین روید، برخی دشمن برخی دیگر؛ و قرارگاه و جای برخورداری شما تا روز قیامت در زمین باشد.»در عهد عتیق نیز، ماجرای خشونت، در بهشت و هبوط آدم از آن ـ با تفاوت های چندی ـ با همین درون مایه گزارش شده است. در پگاه استقرار خانواده آدم در زمین، کانون نخستین نهاد اجتماعی بشری به خون آلوده گشت و انسان طعم تلخ خشونت عریان را چشید؛ در نزاعی که میان دو تن از فرزندان آدم (هابیل و قابیل) درگرفت، یکی از آن دو با خشونت دیگری از پای درآمد و بدین ترتیب، فساد، خون ریزی و خشونتی که فرشتگان به هنگام آفرینش انسان از آن سخن گفته بودند، جامه وجود بر تن کرد. عبور کاروان بشری از گردونه های بدویت و توحش و رسیدن به مدنیت و تکامل عقلانی و دانش اندوزی نه تنها از خشونت در روابط اجتماعی چیزی نکاست؛ که با پیشرفت دانش تجربی، گسترش تکنولوژی و صنعت، ابزار و ادوات خشونت با قدرت تخریبی و ویرانگری در ابعاد گسترده به میدان آمد و نیروی خشونت گران را به اندازه ای فزونی بخشید که حتی در تصور انسان بدوی و غیرمتمدن نمی گنجید، نازیسم، استالینیسم، صهیونیسم، تروریسم و لیبرالیسم؛ جلوه هایی از خشونت امروزین است.همزادی انسان و خشونت پرسش هایی را بر می تابد؛ از جمله اینکه آیا انسان ذاتا خشن و پرخاشگر است یا تنها در پاسخ به شرایط فکری، فرهنگی، تربیتی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خاص به خشونت روی می آورد؛ اگر شرایط ویژه ای سبب رویکرد انسان به خشونت می شود آن شرایط چیست؛ به دیگر سخن؛ آیا انسان ها خشونت را می آموزند و یا خشونت گر زاده می شوند؟هرگاه خشونت عارض بر انسان و برآمده از متن شرایط بیرونی باشد، شناخت آن شرایط و بسترها بایسته می نماید؛ چه در غیر آن نمی توان به بهبود روابط انسان ها و پدیدآیی جامعه دور از خشونت امیدوار بود؛ مگر اینکه بخشی از قلمرو دانش های روان شناسی، جامعه شناسی و علم سیاست را از همان اوان پیدایی و جدایی این شاخه ها از سایر دانش های بشری، آسیب شناختی خشونت به خود اختصاص داده و به پیشرفت های چشمگیر نظری نیز نایل آمده است، اما آنچه که سوگمندانه ره به جایی نبرده است و ضرورت بازکاوی های مجدد و دگرباره به ویژه از منظر منابع فرازمینی و وحیانی را سبب می شود، این واقعیت است که رهیافت های دانش تجربی بشری نتوانسته است، آسیب خشونت را از پیکر اجتماع انسانی بزداید و یا دست کم در کاهش آن نقش مثبت و درخور اعتنا ایفا کند.این کاستی را شاید بتوان با تحلیل و بررسی آسیب خشونت از نظرگاه دین و آموزه های دینی برطرف ساخت، زیرا که معارف دینی حتی در تحلیل پدیده های اجتماعی چون خشونت، به دلیل آنکه صبغه غالب آن هدایت گری و تعالی بخشیدن به انسان و جامعه انسانی است، راهبردهای عینی و عملی ارائه می دهد؛ با به کاربستن این راهکردها ـ به ویژه آنکه دچار تنگناهایی چونان قشر بینی، محدود اندیشی و یک سویه نگری در شناخت جهان، انسان و جامعه انسانی نیست ـ می توان جامعه و روابط اجتماعی پالوده از خشونت و مبتنی بر مهر، مدارا و محبت را پی نهاد و به نظاره نشست.
سویه های خشونت
خشونت از زوایا و منظرهای مختلف، به انواع گوناگون و سویه های چندی تقسیم شدنی است؛ از یک منظر، خشونت در چهار بستر قابل تحقق است و در چهار حوزه مطالعاتی جای می گیرد.
← خشونت در قلمرو رفتار فردی
...

جدول کلمات

تندی

پیشنهاد کاربران

مهدیس
xaŝen این واژه در اوستایی: اَخشَئِنَ axŝaena و به واتای: زبر، درشت، زمخت بوده است. پس پارسی است و نه اربی.
شایدمند است پارسی باشد پس واتهای و ت عربی را نباید بکار برد
بجاش پارسی بگیم
خَشِنِش
بِدرفتارش
پرخاشش
تندخویش
دُرُشتِش


افروختگی ،

رفتار همراه با عصبانیت

Aggression

خَشِنمَند
زِبرِش
زخمتش
زمختمند
زِبرمند
ما در گذشته به مرد و مشی و یا آدمی میگفتیم مَن در گذشته دودمانها را به پسوند من به چم آدم یا مرد آوا میکردیم،
پس اگر کسی را بخواهیم فروزه یا صفت خشن بدهیم بهتره
بگوییم
خَشِنمَن
زِبرمن
زُمُختمن

بدنرمی ، نانرم ، بی نرمی ،

ایجاد خشونت

خشونت ( Violance ) : [اصطلاح جامعه شناسی] کاربرد نیرو در غیر جای خود و یا بر خلاف قانون . خشونت وسیله ای است برای اعمال فشار . خشونت نزدیک به نیرو است زیرا آلات خشونت نیز مانند هر ابزار دیگر به این منظور طراحی و به کار میروند که نیروی طبیعی را زیاد کنند تا جایی که در مرحله آخر جایگزین آن گردند .
قدرت و خشونت ضد یکدیگرند و آنجا که یکی سلطه مطلق پیدا کند دیگری وجود نخواهد داشت .
منبع https://rasekhoon. net



کلمات دیگر: