کلمه جو
صفحه اصلی

اندامک

فارسی به انگلیسی

organelle

فرهنگ فارسی

ساختار ریز و غشادار در درون یاخته‌های هوهسته‌ای


دانشنامه عمومی

بخش های متفاوت ازسلول که هریک وظایف خاصی ازجمله پروتئین سازی،سم زدایی و...رابرعهده دارند.


در زیست شناسی سلولی، اَنْدامَک یا ارگانل(به انگلیسی: organelle)، یک زیرواحد تخصصی در حصار یک سلول هستند که کارکردی ویژه را شامل می شوند. اندامک های منفرد معمولاً با غشای دولایه ای لیپیدی شان محصور بوده و جداگانه وجود دارند. واژهٔ اندامک از این نگرش می آید که ساختارهای یک بخش از یاخته همچون اندام های یک بدن هستند. از اینرو با پسوند تصغیر «ـَک» همراه شده اند. کارکرد اندامک ها بواسطهٔ پژوهش های میکروسکوپی انجام گرفته است. درون یاخته های یوکاریوتی انواع بسیاری از اندامک ها دیده می شود. این در حالی است که در سلول های پروکاریوتی اندامکی فعال وجود ندارد. اندامک های درون یاخته جانوران:
میتوکندری (در بیشتر یوکاریوت ها)
پلاستیدها (برای نمونه در گیاهان، جلبک ها و برخی آغازیان)
در زیست شناسی، اندام ها به عنوان یگان های کارکردی منحصر بفردی که در یک جاندار محصورند؛ تعریف شده است.تمثیل اندام های بدنی در زیرساختارهای میکروسکوپی که مشاهده پذیر بوده، همین اندامک ها هستند که نویسندگان و پژوهشگران بسیاری در کارهای متفاوتی به همتایی میان این دو به بحث نشسته اند.
در دههٔ ۱۸۳۰ میلادی، فلیکس دوژاردان فرانسوی، نظریهٔ کریستین گوتفرید ایرنبرگ آلمانی را رد کرد. ایرنبرگ مدعی بود که ریزسازواره ها دارای اندام های مشابه با جانوران چندسلولی هستند که تنها ابعاد آن اندام ها کوچکتر است.
برای نخستین بار، با کوچکسازی واژه «اندام» (مثلا: اندام کوچک) برای ساختارهای سلولی، جانورشناس آلمانی، کارل آوگست موبیوس در سال ۱۸۸۴؛ اصطلاح اندامک را بکار بست. وی در یک پاورقی که به عنوان تصحیح در موضوع بعدی مجله انتشار یافته بود، پیشنهاد «اندامک» خودش را برای نامیدن اندام های جانداران تک سلولی تأیید کرد. زیرا این اندامک ها سازندگان یک سلول بودند و در تصاد با نگرش اندام های چندسلولی جانداران چندسلولی بود.

دانشنامه آزاد فارسی



کلمات دیگر: