کلمه جو
صفحه اصلی

مسجد سلیمان

لغت نامه دهخدا

مسجد سلیمان . [ م َ ج ِ س ُ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) شهر مسجدسلیمان در 145هزارگزی شمال شرقی اهواز در طول 39 درجه و 17 دقیقه و 30 ثانیه و عرض 31 درجه و 59 دقیقه قرار دارد. هوای شهر گرمسیر و بادهای گرمی که در تابستان از کوههای آن بر می خیزد بسیار سوزان است . آب مشروبی شهر از 16هزارگزی در محلی به نام گدارلندر بوسیله ٔ لوله از رودخانه ٔ کارون گرفته شده و پس از تصفیه به مصرف میرسد. از آثار قدیم خرابه های متعددی در اطراف شهر دیده می شود. بواسطه ٔ وجود ارتفاعات و تپه ها خیابانهای منظم ومستقیمی ندارد بلکه در پای هر تپه ناحیه ای از شهر واقع شده است و محله های آن عبارت است از: بی بی یان ، گلسه ، تمبی ، سرآباد، برمسجد، چشمه علی ، میدان تفتون ، نفتک و غیره . اهمیت این شهر از لحاظ وجود چاههای نفت می باشد و در سال 1290 هَ . ش . نفت خام بوسیله ٔ لوله از این محل به آبادان برده شده است . سکنه ٔ شهر در حدود 30هزار تن است که اغلب کارمندان و کارگران شرکت نفت هستند. ادارات دولتی بخش ، در مسجدسلیمان قرار دارد، و به اهواز، شوشتر، لالی ، نفت سفید و هفتگل راه شوسه ٔ اسفالته دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


فرهنگ فارسی ساره

پارسوماش



کلمات دیگر: