کلمه جو
صفحه اصلی

نوک آباد

لغت نامه دهخدا


نوک آباد. (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان ایرانشهر و بر کنار راه ایرانشهر به بمپور، در جلگه ٔ گرمسیری واقع است و 150 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و ذرت و خرما و لبنیات ، شغل مردمش زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).


نوک آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان ده بالای بخش خاش شهرستان زاهدان ، در27 هزارگزی شمال شرقی خاش و بر سر راه گزو به خاش ، در جلگه ٔ گرمسیری واقع است و 162 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و پنبه و لبنیات ، شغل مردمش زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).


نوک آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان شیان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان ، در 15 هزارگزی جنوب غربی فلاورجان و 6 هزارگزی جاده ٔ شهرکرد به اصفهان ، در جلگه ٔ معتدل هوایی واقع است و 1510 تن سکنه دارد. آبش از زاینده رود، محصولش غلات و برنج و پنبه ، شغل مردمش زراعت و گله داری و کرباس بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).


نوک آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان گوهرکوه بخش خاش شهرستان زاهدان ، در 67 هزارگزی شمال غربی خاش و 6 هزارگزی مغرب جاده ٔ زاهدان به خاش ، در جلگه ٔ گرمسیری واقع است و 750 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و ذرت و پنبه و لبنیات ، شغل مردمش زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).


نوک آباد. (اِخ )دهی است از دهستان لاریز بخش میرجاوه ٔ شهرستان زاهدان ، در 14 هزارگزی جنوب غربی میرجاوه بر کنار راه میرجاوه به خاش ، در جلگه ٔ گرمسیری واقع است و 100 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و ذرت و پنبه ، شغل مردمش زراعت است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).



کلمات دیگر: