کلمه جو
صفحه اصلی

قهستان

فرهنگ فارسی

نام قدیم ولایتی در خراسان جنوبی بین یزد و خراسان که در حقیقت مرکب از واحه های چندی در داخله کویر است و جندق و بیابانک در شمال آن واقع شده . قصبات عمده آن عبارتند از : جندق خور انارک محمد - آباد لطف آباد کبوتر کمند سرخس ناصری نردین وزور آباد توضیح در قدیم قهستان شامل : قائن تون گناباد طبس العناب آستان طبس التمر و طریثیت ( ترشیز ) بود ( معجم البدان ) .
موضعی است در قم بدین نام اشتهار دارد .

لغت نامه دهخدا

قهستان . [ ق ُ هََ ] (معرب ، اِ) معرب کهستان مخفف کوهستان است . (برهان ) (آنندراج ).


قهستان . [ ق ُ هََ ] (اِخ ) موضعی در قم ، بدین نام اشتهار دارد. (حاشیه ٔ برهان چ معین از جغرافیای سیاسی کیهان ).


قهستان. [ ق ُ هََ ] ( معرب ، اِ ) معرب کهستان مخفف کوهستان است. ( برهان ) ( آنندراج ).

قهستان. [ ق ُ هََ ] ( اِخ ) ولایتی است در خراسان. ( برهان ). این ولایت در جنوب خراسان واقع و شامل قائن ، تون ، گناباد و طبس العناب و کهستان و طبس التمر و طریثیث ( ترشیز ) است. ( از معجم البلدان ) ( حاشیه برهان ). شهرستانی است میان نیشابور و هرات و قصبه آن قاین و طبس است. ( از ناظم الاطباء ).

قهستان. [ ق ُهََ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی سیرجان. محصول عمده آن غلات ، پنبه و شغل سکنه آن مکاری گری ، زراعت و پیشه وری است. این ده از 17 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن 3549 تن و مرکز دهستان قریه سعادت آباد است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

قهستان. [ ق ُ هََ ] ( اِخ ) موضعی در قم ، بدین نام اشتهار دارد. ( حاشیه برهان چ معین از جغرافیای سیاسی کیهان ).

قهستان . [ ق ُ هََ ] (اِخ ) ولایتی است در خراسان . (برهان ). این ولایت در جنوب خراسان واقع و شامل قائن ، تون ، گناباد و طبس العناب و کهستان و طبس التمر و طریثیث (ترشیز) است . (از معجم البلدان ) (حاشیه ٔ برهان ). شهرستانی است میان نیشابور و هرات و قصبه ٔ آن قاین و طبس است . (از ناظم الاطباء).


قهستان . [ ق ُهََ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی سیرجان . محصول عمده ٔ آن غلات ، پنبه و شغل سکنه ٔ آن مکاری گری ، زراعت و پیشه وری است . این ده از 17 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن 3549 تن و مرکز دهستان قریه سعادت آباد است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


دانشنامه عمومی

قُهِسْتان (کُهستان) نام سرزمینی است که در مرکز فلات ایران، در جنوب خراسان واقع شده و منطقه کوهستانی گسترده ایست که شهرهای فردوس، قاین، طبس، بیرجند، کاشمر، تربت حیدریه، خواف، گناباد و تایباد را در بر می گرفته است.
حکیم نزاری قهستانی
ابن حسام خوسفی
حسین قاینی: حاکم ترشیز و قهستان بود و دعوت حسن صباح پذیرفت و جمعی کثیر با وی هم داستان شدند.
اسدالله علم
حیرتی تونی
غلامحسین شکوهی
قطب الدین حیدر تونی
بدیع الزمان فروزانفر
ملا عبدالله فاضل تونی
سلیمی تونی
برهان الدین تونی
محمد حسین فاضل تونی
معین الدین تونی
خواجه اختیار منشی گنابادی
ملا مظفر گنابادی
محمد پروین گنابادی
ابومنصور ریابی
محمدتقی بهلول گنابادی
محمدحسن گنجی
کاظم معتمدنژاد
قهستان یا کوهستان نام خود را از رشته کوهی که از بجستان تا بیرجند ادامه دارد گرفته است این رشته کوه را سیاه کوه نیز نامیده اند منطقه ای که امروزه بین خراسان جنوبی و خراسان رضوی واقع شده است به دلیل کوهستانی بودنش به نام کوهستان نامیده میشده است که تحریف شده و یا معرب آن در منابع دوره اسلامی قهستان مکتوب شده است که در اصل همان کوهستان و کهستان می باشد.
مسافرانی که از جنوب ایران به ویژه از ناحیه مکران به شمال شرقی مسافرت می کرده اند، اولین رشته کوه مهم و آبادی که با آن روبرو می شده اند، رشته کوه غربی - شرقی کوهستان شمال فردوس بوده است. این رشته کوه مرز بین جغرافیای گرمسیری (ناحیه جنوب ایران و طبس) و سردسیری است. به همین دلیل در دوره بعد از اسلام، همواره به نام ایالت کوهستان (قهستان) از آن نام برده شده است. در دوره های کهن تر، این ناحیه گاهی در قلمرو ولایت خراسان قرار داشته است.
در جغرافیای حافظ ابرو در سال ۸۳۰ هجری قمری، قهستان چنین بیان شده است:

پیشنهاد کاربران

مردمی که از کوهستان های پارس*زاگرس * به
جنوب خراسان کوچ داده شدند

کوهستانی:قهستانی


کلمات دیگر: