کلمه جو
صفحه اصلی

گناباد

فرهنگ فارسی

۱ - شهرستانی است در خراسان که از باختر با فردوس از شمال با تربت حیدریه و کاشمر و از خاور با بخش رشتخوار و از جنوب با بخش قاین و شهرستان فردوس هم مرز است . بخش جنوب باختری آن کوهستانی و بخش شمالی خاوری جلگه میباشد . هوای گناباد در بخشهای مرتفع معتدل و در بخشهای جلگه یی گرم و خشک و سوزان است . رشته کوههایی از باختر شهرستان بسوی خاور کشیده شده مانند : سیاه کوه کوه میسور براه کوه کوه چنگور ترس- کوه و کوه شتران . رود خانه مهم آن [ کالثور ] است که از کوه سرخ کاشمر سرچشمه گرفته و بطول ۱۵٠ کیلومتر به کویر نمک میریزد . این شهرستان از دو بخش : [ جویمند ] و [ بجستان ] و از صد آبادی بزرگ و کوچک تشکیل میشود که دارای ۷٠۶۹۴ تن جمعیت است . ۲ - مرکز شهرستان گناباد واقع در ۲۸۶ کیلومتری جنوب خاوری مشهد . طول جغرافیایی آن ۵۸ درجه و ۴۱ دقیقه و عرض جغرافیایی آن ۳۴ درجه و ۲۱ دقیقه میباشد . جمعیت آن ۱٠۶۱٠ تن است . مهمترین آثار تاریخی آن : مسجد جام که در قرن هفتم هجری ساخته شده و کتیبه هایی بخط کوفی در آن نوشته شده ارک فرود که در ۳٠ کیلومتری جنوب باختری و قبر پیران ویسه ( . ) که در بالای ارتفاعات مجاور زیبد واقع است . نام این شهر در سابق جویمند بوده .
دهی است از دهستان گلمکان بخش طرقبه شهرستان مشهد

لغت نامه دهخدا

گناباد. [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ ارداک شهرستان مشهد که در 39هزارگزی شمال باختری مشهد، کنار راه شوسه ٔ مشهد به قوچان واقع شده است . هوای آن معتدل و سکنه اش 660 تن است . آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری و راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


گناباد. [ گ ُ ] ( اِخ ) شهرستان گناباد یکی از شهرستانهای استان نهم است که محدود است از طرف باختر به شهرستان فردوس ، از طرف شمال به شهرستان تربت حیدریه و شهرستان کاشمر، ازخاور به بخش رشخوار از شهرستان تربت حیدریه و از جنوب به بخش قاین از شهرستان بیرجند و شهرستان فردوس. قسمت جنوب باختری منطقه کوهستانی و قسمت شمال خاوری جلگه است که منتهی به کویر میگردد. از قسمت خاوری به دشت و جنگل اتصال دارد. آب و هوای شهرستان گناباد مانند سایر شهرستانهای استان نسبت به پستی و بلندی متغیر است به طوری که در قسمتهای مرتفع معتدل و در مناطق جلگه مخصوصاً حاشیه کویر نمک و در شمال باختری مجاور دشت جنگل گرمسیر خشک و سوزان است. آب قراء کوهستانی از چشمه سارها و قنوات و در جلگه عموماً از قنات تأمین میشود. در حاشیه کویر نمک مخصوصاً در دهستان لب کویر آبها عموماً شور است. در بخش حومه قنواتی وجود دارد که طول آنها 24 الی 32 هزار گز به عمق 100 الی 150 گز است ، مخصوصاً برخی از آنها که در زمان سلاطین هخامنشی حفر شده است. رشته ارتفاعاتی که از باختر شهرستان بطرف خاور کشیده شده در مناطق مختلف به اسامی مخصوص نامیده می شود که عبارتند از: سیاه کوه ، کوه میسور، براه کوه ، کوه چنگور، ترس کوه و کوه شتران که عموماً حد فاصل بین شهرستان فردوس و بخش قاین با شهرستان گناباد می باشند جهت اصلی سلسله مذکور از شمال باختری به جنوب خاوری است و دهستانهای کاخک ، زیبد، میان تکاب و قسمتی از قرای دهستان مرکزی و بیدخت در دامنه و دره های خاوری این دامنه واقع است. براکوه که از شعب ارتفاعات سیاه کوه است دارای هوای لطیف و محل ییلاقی ساکنین شهر و طوایف میباشد. رودخانه مهمی در این شهرستان وجود ندارد، فقط کالثور است که از کوه سرخ کاشمر سرچشمه گرفته بطول 150 هزار گز به کویر نمک می ریزد و عمق آن در حدود 4 الی 5 گز و عرض آن در نقاط مختلف متفاوت است. آب رودخانه برای شرب و زراعت مورد استفاده نیست و فقط برای به دست آوردن نمک از آن استفاده می نمایند. در دهستان بیدخت طایفه ای معروف به مریدان حضرت آقا بوده و سلطانی نامیده میشوند. راه آهن و راه شوسه که استان نهم را به استان هشتم متصل می کند و راه تجارتی ایران و پاکستان است از این شهر عبور می کند و راه شوسه دیگری که از شهر گناباد منشعب و به یزد اتصال پیدا می کند باعث ترقی این شهرستان گردیده است. سازمان اداری این شهرستان از دو بخش و بنام جونمید حومه شهر و بجستان که دارای صد آبادی بزرگ و کوچک می باشد تشکیل شده و مجموع ساکنان آن در حدود 87340 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ). جنابد، در تلفظ گنابد گویند. شهری کوچک است بهتر از خورو چند موضع توابع دارد و او را قلعه ای است که پسر گودرز ساخته است. و حصاری محکم دارد، چنانکه از بالای آن تل ریگ تا غایت و دیه ها و ولایت ها مجموع در نظر باشد، اما هرگز آن ریگ در باغات نمی آید. آبش از کاریز است و چهار فرسنگ درازی کاریز است و چاه آن تخمیناً هفت صد گز باشد و چند موضع باشد و از توابع آن است و مجموع را آب از کاریز و بیشتر کاریزها همچنین عمیق باشد و کاریزها از طرف جنوب به شمال می رود و قلعه ای بر دو طرف آن است که یکی را قلعه خواشیر گویند و یکی را قلعه درجان. حاصلش غله و میوه و ابریشم نیکو و فراوان باشد. ( نزهةالقلوب چ لسترنج ص 144 ). معرب آن جنابذ است. و رجوع به گوناباد و گنابد و جنابد شود.

گناباد. [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گلمکان بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهدکه در 39هزارگزی شمال باختری طرقبه واقع شده است . هوای آن معتدل و سکنه اش 8 تن است . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و بنشن و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


گناباد. [ گ ُ ] (اِخ ) شهر گناباد که نام سابق آن جونمید بوده در 286هزارگزی مشهد و 212هزارگزی بیرجند، در سر سه راهی زاهدان و مشهد و یزد واقع شده و مختصات جغرافیایی آن به شرح زیر است : طول 58 درجه و 41 دقیقه ، عرض 34 درجه و 21 دقیقه . بطوری که آثارو علائم نشان میدهد گناباد یکی از شهرهای قدیمی است که در زمان سلاطین هخامنشی ایجاد شده ، برای اثبات مدعا قرائنی وجود دارد، از قبیل قبر پیران ویسه قلعه ٔ فرود و قلعه ٔ رستم و قریه ٔ معروف پشنگ که در اصطلاح محلی معروفند. این شهر با وجود اینکه در سر راه تجارتی زاهدان به یزد قرار گرفته ترقی قابل ملاحظه ای نکرده است . جز یک خیابان شمالی جنوبی جدیدالاحداث ، بقیه ٔ معابر تغییراتی نکرده است . زندگانی آنان نیز بطور ساده و مانند دهاتی ها انجام میگیرد. این شهر دارای قریب 7333 تن جمعیت ، 104 باب مغازه مختلف ، یک بیمارستان 30تختخوابی و بهداری ، یک دبیرستان و دو دبستان می باشد. آب مشروبی شهر از دو رشته قنات که از براکوه بطرف شهر کشیده شده و عمق آنها به 350 الی 400 گز میرسد وآب آنها هیچ وقت رو به نقصان نمی گذارد تأمین می شود.از آثار تاریخی آن مسجدجامع است که مربوط به قرن هفتم هجری است و کتیبه هائی بخط کوفی در آن نوشته شده است . در 30هزارگزی جنوب باختری آن نیز محلی است به نام ارک فرود که در بالای ارتفاعات واقع شده است . مطلعین محل اظهار میدارند که در زیر این کوه ، غاری وجود دارد که دو مدخل خاوری و باختری دارد، لیکن تاکنون کسی موفق نشده به داخل آن برود. دیگر از آثار تاریخی گناباد قبر پیران ویسه است که در بالای ارتفاعات مجاورزیبد می باشد. در ارک فرود آبشارهای متعددی وجود دارد که ارتفاع آنها تا چهل گز میرسد و در موقع فراوانی آب ، تماشائی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


دانشنامه عمومی

گُناباد مرکز شهرستان گناباد واقع در جنوب استان خراسان رضوی است. این شهر از کهن ترین شهرهای ایران است و قدمت بلدیه و شهرداری در آن به سال ۱۳۱۶ بر می گردد. بر اساس آمار سال ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران، جمعیت شهر گناباد ۴۰/۷۷۳ نفر بوده است. این شهر از نظر جمعیت ۲۱۵ اُمین شهر کشور و ۱۳ اُمین شهر استان خراسان رضوی می باشد. شهر گناباد از سال ۱۳۸۵ تا سال ۱۳۹۰، رشد جمعیت ۵/۲۲٪ داشته است. این شهر از دانشجویی ترین شهرهای کشور محسوب می شود.
گُن به معنای دیو باشد و گناباد را از آن جهت گناباد گفته اند که حفر قنات قصبه کار انسان های عادی نبوده است.
گنابد جمع گنبدها بوده زیرا که در شهر گنابادِ قدیم، تمام منازل به صورت گنبدی ساخته می شده است.
گناباد در اصل گُون آباد بوده و گون در ترکی به معنای خورشید می باشد و از آن جا که طبق علم نجوم قدیم، ربع مسکون به هفت اقلیم تقسیم گشته و اقلیم چهارم منسوب به خورشید بوده است و گناباد در همین اقلیم است از این رو به گون آباد که معنای آن خورشید آباد می شود مشهور شده است.
در اصل گَوَن آباد بوده، گُون یا گَوَن گیاهی است که در منطقه گناباد زیاد می روید از این رو آن را گون آباد نامیده اند که بر اثر کثرت استعمال به گناباد تغییر یافته است.
گناباد در اصل کن آباد بوده به دلیل کناتها و کندن قنات (لباف خانیکی)
گناباد در اصل گیو آباد بوده زیرا گیو و گودرز مدتی حاکم منطقه بوده اند و در جنگ دوازده رخ و جنگ پشن نیز ساکن در منطقه بوده اند. (استرآبادی در بحیره و حمدالله مستوفی) کل منطقه ای که در دوره اسلامی قهستان نامیده شده و بعد به قاینات مشهور گردیده را در عهد قدیم گنابد می گفته اند چنانچه سیاه کوه و رشته کوه قهستان را هم در دوره ای کوه گنابد گفته اند.
گناباد در اصل گناه آباد بوده به دلیل اینکه در جنگ دوازده رخ بر خلاف میل کیخسرو، پیران ویسه کشته شد و کیخسرو امپراتور ایران بسیار ناراحت شد و آن را گناهی بزرگ شمرد و پیران را دشمنی خردمند و دانا نامید که نباید کشته میشدبه کفاره این گناه دستور کندن چند کاریز در گناباد داد. (یاحقی - تابنده)
عمیق ترین و قدیمی ترین قنات جهان (قنات قصبه) در گناباد قرار دارد. این قنات از دورهٔ هخامنشیان تاکنون، عامل تولید و حیات در شهر گناباد بوده است. این قنات به شماره ۵۲۰۷ در یونسکو در سال ۱۳۹۵ ثبت شده است.
گناباد را در منابع عربی و اسلامی جَنابد و کَنابد و ینابد نیز ثبت کرده اند.
در موردریشه و وجه تسمیه این شهر اقوال مختلفی مانند گیوآباد - گناه آباد - گون آباد - گَوَن آباد- کن آباد مطرح است که برخی از آن ها عبارتند از:

نقل قول ها

گناباد شهری است در جنوب خراسان رضوی که مرکز شهرستان گناباد می باشد. بزرگ ترین قنات جهان در این شهر قرار دارد که به شماره ۵۲۰۷ در سازمان یونسکو ثبت شده است.
• «دو سالار هر دو ز کینه بدرد/همی روی بر گاشتند از نبرد/یکی سوی کوه گنابد برفت/یکی سوی ریبد خرامید تفت» -> فردوسی
• «در عصر سلجوقیان یک نهضت مسجدسازی به راه افتاده بود که در ابتدای شروع این نهضت مسجد جامع شهر گناباد ساخته شده است. این مسجد دارای دو ایوان است که در سال ۶۰۹ هجری قمری ساخته شده است. در زلزله های مختلف از قبیل زلزله سال ۱۳۴۷ این مسجد تخریب و دوباره بازسازی شده است. محراب این مسجد در زمان حضور اهل تسنن ساخته شده است و هنگامی که شیعه ها به این سرزمین آمده اند محراب این مسجد را به سمتی شرقی تر تغییر داده شده و یک سری تغییراتی در این محراب انجام شده است. محراب این مسجد به صورت گچ بری ساخته نشده است بلکه محراب این مسجد به صورت قالبی ساخته شده است.» -> رجبعلی لباف خانیکی
• «حتی امروزه هم قنوات در ایران از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند؛ تخمین های متفاوتی که در دههٔ ۶۰ میلادی صورت گرفت میزان آب حاصله از قنوات ایران را درحدود ۲۰ میلیارد متر مکعب نشان داد؛ یعنی تقریباً چهارده برابر کل آب موجود در اسرائیل. برخی از این قناتها بسیار خارق العاده هستند از جمله قناتهای گناباد که عمق بعضی مادر چاه هایشان به ۳۵۰ متر هم می رسد. اگرچه اغلب قنوات دیگر اصلاً به این اندازه شگفت انگیز نیستند باز همین نکته که یک قنات معمولی حدوداً ۱۵۰ لیتر بر ثانیه آب به دست دهد، ده ها کیلومتر طول داشته باشد و سفرهٔ زیرزمینی اش ۴۰ متر زیر زمین باشد خود به ما می فهماند گذشتگان چه تلاش ها کرده اند تا از بلای خشکسالی رهایی یابند.» -> ج. س. ویلکینسن، محقق و قنات شناس غربی،
• «نگاهی به فرایند شهرسازی در تمدن های کهن داشته باشیم. باستان شناسان وقتی سیر تکوینی یک جامعه را بررسی می کنند دیده اند معمولاً جامعه ها در کنار یک رودخانه شکل می گیرند و بزرگ می شوند مانند بین النهرین(دجله و فرات)، شهرهای کنار سند، رودخانه نیل و … یا در فرمی دیگر در کنار چشمه ها یا آب های جاری مردم جمع می شدند و جامعه ابتدایی خود را گسترش می دهند تا شهرها ایجاد شود مانند نیشابور که در کنار آب جاری بینالود ساخته شده است. اما در گناباد ثابت شده نه رودخانه ای وجود داشته است و نه چشمه ای بوده است که گروه های انسانی در گرداگرد آن جمع شوند. پس چه اتفاقی افتاده است؟ مردم کم کم دور چه پدیده ای سازمان یافته اند؛ و اینجا است که استثنای تاریخی شکل می گیرد. در این محل اول قناتی ساخته اند و در مرحله دوم آنجا ساکن شده اند. این از عجایب و شگفتی بشر است.» -> رجبعلی لباف خانیکی
• «گناباد «کنابد» است. در سرتاسر شاهنامه نیز به همین نام آمده است. کنابد از دو واژه کنا+ بُد یا بَد تشکیل شده است. کنا به معنای قنات است. بد به معنی دارنده است (ارتشبد و سپهبد). پس کنابد یعنی قنات آباد. در لغت نامه پهلوی به فارسی نیزگناباد را کناوات گفته است. وات به معنای دارایی و صاحب است. از سوی دیگر ریشه کلمه قنات نیز کنات است.» -> رجبعلی لباف خانیکی
• «گناباد شهر بزرگی است در شمال خاوری تون که ابن حوقل آنرا (ینابذ) و مقدسی (جناود) نامیده اند و باشکال دیگر هم خوانده شده). ساختمانهای این شهر در قرن چهارم از گل بود، هفتاد دهکده داشت و آبش از کاریز حاصل می شد. یاقوت گوید آنرا گنابذ گویند، بجای جنابذ. حمدالله مستوفی گوید: (جنابذدر تلفظ گنابد گویند شهری کوچک است بهتر از خور چند موضع توابع دارد واو را قلعه ای است که پسر گودرز ساخته است و حصارهای محکم دارد چنان که از بالای آن تل ریگ تا غایت دیه ها و ولایتها مجموع در نظر باشد اما هرگز آن ریگ در باغات نمی آید و آبش از کاریز است و چهار فرسنگ درازی کاریز است و چاه آن تخمیناً هفتصد گز باشد و بیشتر کاریزها همچنین عمیق باشد و کاریزها از طرف جنوب به شمال می رود و قلعه ای بر دو طرف آنست یکی را قلعه خواشیر گویند و دیگری را قلعه درجان. حاصلش غله و میوه و ابریشم نیکو و فراوان باشد.» -> لسترنج مستشرق انگلیسی ـ۱۹۳۳–۱۸۵۴ میلادی (جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی تألیف لسترنج، ترجمه محمود عرفان، تهران ۱۳۳۷، ص ۳۸۴.)

پیشنهاد کاربران

در زبان لری بختیاری به معنی
گن:: گویند . گفتن
آواد::آباد
گنآواد::گفتن آباد
gon avade
گن::گهدن. گوهدن

نسبت دادن معنی گناباد به گون اباد در زبان ترکی به نظر من صحیح نیست چون قدمت نام این شهر پیش از حضور اقوام ترک در ایران میباشد ولی از آنجا که اقوام ایرانی در خراسان مهاجرتهایی به سایر مناطق ایران داشته اند وبلعکس با ریشه ایرانی برای آن در نظر گرفت مثلا ممکن است مخفف گنبداباد بوده باشد یا کُناب اباد ( کُناباد ) که در زبان کردی امروزی یعنی مکانی که در آن حفره آب وجود دارد که چندان بی ربط به چاه ها و اب انبارهای این منطقه نیست این قاعده تبدیل گ به ک و ک به گ در برخی لغات دیگر مشهود است مانند کرد یا گرد _ سرکرد یا سرگرد _ کردان یا گردان

در زبان لری بختیاری کلمه ی گن به دو معنی بکار می رود::گفتن، گویند - -
گوشه، کنار، جای
معنی نام بختیاری نشین گناوه
شهری در کنار آب
گن::کنار
اوه::آب است. دریا

گناباد::جای آباد. گن آواد

بعد از فتح هند توسط نادرشاه و سپاهیان بختیاری به رهبری علی صالح خان بختیاروند

نادرشاه از ترس قدرت نیروهای لر بختیاری
بیش از 3000 خانوار از قوم لر بختیاری و از ایل هفت لنگ بختیاروند را به مناطق تربت جام. کاشمر. گناباد . بردسکن. چگنه نیشابور
کوچ دادند

رهبر این گروه از بختیاری ها علی صالح خان بختیاروند از طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ از ایل منجزی ایل بهداروند *بختیاروند. به لر
وند. بهلوروند. بیداروند*
امروزه در این مناطق کلمات لری بختیاری زیادی به کار می رود
شهر صالح آباد. خلیل آباد در خراسان

من این معنی رو از خود گنابادی ها شنیدم که گناباد یعنی کن آباد یعنی جایی که با کندن آباد میشه


کلمات دیگر: