کلمه جو
صفحه اصلی

دوست محمدخان

لغت نامه دهخدا

دوست محمدخان. [ م ُ ح َم ْ م َ ] ( اِخ ) اولین از خاندان بار کزایی افغانستان ( 1242 - 1255 هَ. ق. ) که سلسله ابدالی یا درانی را برانداخت و تا امروز حکومت در خاندان وی باقی است. ( یادداشت مؤلف ).

دانشنامه عمومی

امیر دوست محمدخان، اولین امیر افغانستان از خاندان بارکزی (۱۲۴۲ – ۱۲۵۵ ه‍. ق.) که سلسلهٔ ابدالی یا درانی را برانداخت.
یکی از نتایج رقابت و جنگ های متعدد سـدوزائی و بارکزائی این شـد که هرات به صورت یک منطقهٔ مجزی مدتی در دسـت شـهزادگان و رؤسـای ضعیف النفس و بی سـجیهٔ سـدوزائی و الکوزائی بماند و ضعف و حفظ جان و منافع ایشـان را گاه گاه به قبول منت قاجاری ها وادار سـازد. در پایان این غوغا در حالیکه باریکی موضوع جنبه آفاقی پیدا کرده بود، سـردار سـلطان احمد خان حکومتی در هرات قایم کرد و روزهای اخیر حیات و سـلطنت امیر دوسـت محمد خان حتا آخرین سـال حیات سـلطنت او برای حل هرات در پیرامون شـهر تاریخی گذشـت و فتح هرات آخرین کامیابی بود که پادشـاه سـالخورده در بسـتر مریضی جشـن شـادمانی آن را گرفته و با روح آرام دو هفته بعد وفات کرد.
زمسـتان سـال ۱۲۷۷ هجری قمری که امیر دوسـت محمد خان قرار عادت معمولاً در جلال آباد توقف داشـت، عریضه سـیف الله خان وکیل یکی از پسـران او که از مادر هزاره و حاکم فراه بود، رسـیده از نقشـه و تعرض سـردار سـلطان احمد خان داماد و پسـر عم و رقیب و مخالف خویش که در هرات حکومت خود مختاری قایم کرده بود، آگاه شـد. می گویند در حالی که امیر از شـدت غیظ و غضب می لرزید امر تدارک سـفر داد تا یک هفته بعد با سـران و سـپاه از جلال آباد حرکت کند.
اتفاقاً امیر روز اول عید صیام وارد کابل شـد. مردم خرد و بزرگ از تمام طبقات ملکی و نظامی به غرض ادای نماز عید و اسـتقبال امیر در حدود سـیاه سـنگ جمع شـده بودند. امیردوسـت محمد خان با عجله ئی که در رسـیدن هرات داشـت، عندالورود در میان اهالی پایتخت از ایشـان اسـتدعای دعا در باب فتح هرات نموده و خود در حالیکه در حوزهٔ فیل تکیه زده بود از راه دروازهٔ لاهوری داخل شـهر شـد و چون سـپاه زیاد با وی بود در نفس شـهر توقف ننموده در دهکدهٔ ده بوری غرب کابل (حالا یک گوشـهٔ کارته چهار از آن گذشـته اسـت) امر توقف داد و بعد از اینکه سـردار محمد علی خان ابن سـردار شـیر علی خان نواسـهٔ خود را حاکم شـهر تعیین نمود، روز بیسـت و یکم به قصد هرات حرکت کرد.

دانشنامه آزاد فارسی

دوست محمّدخان (۱۲۰۷ـ۱۲۷۹ق)
(مشهور به: امیرکبیر) بنیانگذار (حک: ۱۲۵۲ـ۱۲۷۹ق) سلسلۀ محمدزایی از طایفۀ بارکزایی افغانستان . وی فرزند کوچک سردار پاینده خان ، رئیس قبیلۀ بارکزایی، بود. با مرگ پدر در ۱۲۱۴ق، تحت تربیت برادر بزرگ ترش وزیر فتح خان ، قرار گرفت و در ۱۸ سالگی فرمانده قشون او شد. زمانی که وزیر فتح خان به دستور شاه محمد سدوزایی و به دست بزرگان درّانی به قتل رسید، افغانستان را دیگر برادرانش به آشوب و اغتشاش کشیدند . دوست محمدخان، محمودشاه را با حیله شکست داد و تاج و تخت کابل را تصاحب کرد و در ۱۲۵۲ق با لقب «امیرالمؤمنین» حکومت دودمان محمدزایی را تأسیس کرد. اما از آن جا که هرات ، همچنان در دست جانشینان احمد شاه درّانی بود، پایه های حکومت مرکزی ثباتی نداشت و سران طوایف ، قدرت را در دست داشتند. بر همین اساس ، انگلیسی ها قصد تسخیر افغانستان را کردند و در ۱۲۵۵ق، در حالی که شاه شجاع الملک سدوزایی، پادشاه مخلوع دُرّانی، را همراه خویش داشتند وارد افغانستان شدند و قندهار و کابل را تصرف کردند. امیر دوست محمدخان که توان ایستادگی نداشت، به بخارا گریخت، اما حاکم بخارا او را محبوس کرد . او پس از یک سال از زندان گریخت و خود را به ویلیام مکناتن، وزیر مختار دولت انگلیس در دربار شاه شجاع ، تسلیم کرد. انگلیسی ها وی را با فامیلش به هند فرستادند. اما با قیام ضدانگلیسی مردم افغانستان و کشته شدن شاه شجاع و خروج انگلیسی ها، به افغانستان بازگشت . این بار با موافقت انگلیسی ها و با دست کشیدن از ادعای افغانستان بر ایالت ثروتمند سند، بر مسند حکومت کابل نشست (۱۲۵۸ق). در پرتو این سیاست و نیز روش صبورانه ای که در برابر مخالفان در پیش گرفت ، سرانجام موفق شد که با انضمام پی درپی سراسر قلمرو میان هندوکش و آمودریا (۱۲۶۶ـ۱۲۶۷ق)، تسخیر قندهار پس از مرگ کهندل خان (۱۲۷۲ق)، گرفتن کُنر و بالاخره تصرف هرات (۱۲۷۸ق) به ایجاد مملکتی توفیق یابد که مرزهای آن کم وبیش تا به امروز دست نخورده باقی مانده است . امیر دوست محمدخان سرانجام در حین عملیات تصرف هرات درگذشت و در جوار آرامگاه خواجه عبدالله انصاری در هرات مدفون شد. وی را باید بانی دولت افغانستان دانست.


کلمات دیگر: