کلمه جو
صفحه اصلی

محجور علیه

فرهنگ فارسی

کسی که از تصرف در اموال خود ممنوع باشد کسی که اهلیت قانونی برای اجرای حقوق نداشته و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع باشد ( صغار و اشخاص غیر رشید و دیوانگان محجورند ): این کس که اقرار داده است یا محجور علیه است از بهر کم عقلی وی اقرار بباطل کند .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مَحجُور علیه کسی است که از تصرف در مال خویش ممنوع باشد خواه از جمیع تصرفات ممنوع باشد مثل صبی یا از بعض آن، مانند مریض (در مرض موت). در لسان فقهاء غالباً بدون صله یعنی محجور استعمال می شود.
۱. ↑ مفتاح الکرامه، ج۵، ص۲۳۳.

منبع
جابری عرب لو، محسن، فرهنگ اصطلاحات فقه فارسی، ص۱۵۵.


کلمات دیگر: