کلمه جو
صفحه اصلی

حصبه


مترادف حصبه : تیفوئید، مطبقه

فارسی به انگلیسی

typhoid fever, enteric fever


typhoid fever, infectious disease which attacks the intestines, enteric fever, typhus

فارسی به عربی

تیفویید

عربی به فارسی

سرخک , دانه هاي سرخک , سرخچه , خنازير خوک , کرم کدو


مترادف و متضاد

تیفوئید، مطبقه


typhoid fever (اسم)
حصبه

فرهنگ فارسی

( اسم ) مرضی است عفونی و ساری که بواسط. تب دایمی و بثور سرخ رنگ در سینه و پشت شکم و غیره و در تشریح بسبب وجود زخمهای دگمه یی شکل در روده تشخیص داده میشود تیفوئید مطبقه .
سنگ ریزه و یکی از آن و این نادر است

فرهنگ معین

(حَ بِ ) [ ع . حصبة ] (اِ. ) بیماری که در اثر خوردن آب ، سبزی یا میوة آلوده به وجود می آید.

لغت نامه دهخدا

حصبة. [ ح َ / ح ُ ب َ / ح َ ص َ ب َ ] (ع اِ) سرخجه . (مهذب الاسماء). دانه های سرخ و باریک و سوزنده که بر بدن پدید آید. (غیاث ). سرخژه . (السامی فی الاسامی ). سرخچه . (زمخشری ). هسبت . (زمخشری ). بضم ها و فتح باء، سرخچه . (خلاص نطنزی ). بفتح حاء و باء، جوشهای سرخ پراکنده باشد چون دانه ٔ گاورس و در ابتداء چون کیک گزیدگی نماید. بعلت سرخجه . (مهذب الاسماء). حَصبة و حَصِبة؛ سرخجه . (منتهی الارب ). تهانوی میگوید: بفتح حاء مهمله و سکون صاد مهمله در لغت بیماریست که بر اندام انسان برآید با تب و حصب بفتح صاد مصدر آن است . چنانچه در صراح گفته ، اطباء گویند: حصبه ، دانه هایی باشد سرخ رنگ مانند دانه ٔ جاورس .در آغاز ظهور بر بدن آدمی ، مانند جای گزیدن کیک بروز کند. سپس دانه دانه شود، لیکن چرک نکند، بلکه مانندخشکریشه باشد و سبب آن صفراء حار رقیق . و بیشتر اوقات مانند این صفراء از غلیان و گرمی خون و سوزش آن حاصل شود. و بهمین جهت است که میگویند حصبه آبله ای است صفراوی . و آبله حصبه ی است دموی . و حصبه ٔ مضاعف حصبه ای را نامند که در اندرون هر دانه ای دانه ٔ دیگری تولید شود. و همچنان است آبله ٔ مضاعف . و حصبه ٔ مضاعف خالی از خطر نباشد چه دلالت بر این کند که ماده نیرومند و بسیار است و حصبه ٔ مختلط حصبه را نامند که از حصبه ٔ مضاعف و غیر مضاعف تولید شده باشد. چنانچه در آقرائی بیان کرده است . (کشاف اصطلاحات الفنون ). و داود ضریر انطاکی گوید: حصبة؛ فضلات مایبقی من دم الطمث تتأخر عن الجدری غالباً فی ضعاف الامزجة، لعدم نهوض القوی بدفع الکل دفعة و جمیع ماتقدم فی الجدری آت هنا، ککونها فتالة اذ اظهرت سوداء او زرقاء او اختفت بعدالظهور و عدم ظهورها اذا تقدم شرب لبن الاتان الی غیرذلک - انتهی . بنابراین در اصطلاح اطبا مرض سرخجه را گویند که عارض اطفال گردد. شرح و تفصیل این مرض را یونانیان در کتب خود ذکر نکرده بودند و کتب جالینوس که اکمل و اجمع کتب آنان است ، از تفصیل سبب و علاج این بیماری و بیماری جدری خالی است و محمدبن زکریای رازی نخستین کسی است از اطبا که در این دو مرض بطریق علمی تحقیق کرده است . ولیکن در تداول عوام امروز حصبه مرض دیگری است که اروپائیان تیفوئید گویند و این برخلاف اصطلاح اطبای قدیم است . بهرحال اطلاق حصبه بر این مرض اصطلاحی عامیانه است و قدما این گونه امراض را بطور کلی در حمیات وبائیه ذکر میکردند. در کتاب شرح اسباب پس از ذکر سبب این دو مرض گوید: و هذه الفائدة من نتایج افکار الرازی فانه اول من ذکر السبب الفاعلی لهذا المرض و انه لم لایفلت منه احد. و جالینوس و ان کان قد ذکره فی عدة مواضع من کتبه لکنه لم یبین له سببا مقنعا و لاعلاجاً کافیا الا انه یمکن ان یکون قد ذکره فی کتبه الذی لم یترجم بالعربی . آهة. شرک :
قحط و غلائی حادث شد که کس را از نایافت قوت قوت نماند، و دانه ٔ دل چون دانه ٔ نار از پوست میخورد و هر حصبه که بر ظاهر حیوانی میدمید بقوت جاذبه در اندرون می کشید تا گل رخسارها پژمرده شد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 325).
حصبه و قولنج و مالیخولیا
سکته و سل و جذام ماشرا.

مولوی .


- حصبه ٔ جیده ٔ فرنگ ؛ نوعی حصبه ٔ سبک .
- حصبه ٔ حام ؛ فرفر.
- حصبه ٔ ردیه ٔ فرنگ ؛ حصبه ٔ سنگین و خطرناک .
- حصبه گرفتن ؛ واگرفتن حصبه از کسی . مبتلا بمرض حصبه شدن .
- حمای حصبه [ ح َ ب َ / ح َ ص َ ب َ / ح َ ص ِ ب َ ] .
- لیلةالحصبة ؛ شبی که بعد از ایام تشریق است .

حصبة. [ ح َ ص َ ب َ ] (ع اِ) از اعلام مردان عرب است .


حصبة. [ ح َ ص َ ب َ ] (ع اِ) سنگریزه ، و یکی از آن ، و این نادر است .


حصبة. [ ح َ ص ِ ب َ ] (ع ص ، اِ) باد سخت که سنگ ریزه دارد. || ارض حصبة؛ زمین سنگ ناک .


( حصبة ) حصبة. [ ح َ ص ِ ب َ ] ( ع ص ، اِ ) باد سخت که سنگ ریزه دارد. || ارض حصبة؛ زمین سنگ ناک.

حصبة. [ ح َ ص َ ب َ ] ( ع اِ ) از اعلام مردان عرب است.

حصبة. [ ح َ ص َ ب َ ] ( ع اِ ) سنگریزه ، و یکی از آن ، و این نادر است.

حصبة. [ ح َ / ح ُ ب َ / ح َ ص َ ب َ ] ( ع اِ ) سرخجه. ( مهذب الاسماء ). دانه های سرخ و باریک و سوزنده که بر بدن پدید آید. ( غیاث ). سرخژه. ( السامی فی الاسامی ). سرخچه. ( زمخشری ). هسبت. ( زمخشری ). بضم ها و فتح باء، سرخچه. ( خلاص نطنزی ). بفتح حاء و باء، جوشهای سرخ پراکنده باشد چون دانه گاورس و در ابتداء چون کیک گزیدگی نماید. بعلت سرخجه. ( مهذب الاسماء ). حَصبة و حَصِبة؛ سرخجه. ( منتهی الارب ). تهانوی میگوید: بفتح حاء مهمله و سکون صاد مهمله در لغت بیماریست که بر اندام انسان برآید با تب و حصب بفتح صاد مصدر آن است. چنانچه در صراح گفته ، اطباء گویند: حصبه ، دانه هایی باشد سرخ رنگ مانند دانه جاورس.در آغاز ظهور بر بدن آدمی ، مانند جای گزیدن کیک بروز کند. سپس دانه دانه شود، لیکن چرک نکند، بلکه مانندخشکریشه باشد و سبب آن صفراء حار رقیق. و بیشتر اوقات مانند این صفراء از غلیان و گرمی خون و سوزش آن حاصل شود. و بهمین جهت است که میگویند حصبه آبله ای است صفراوی. و آبله حصبه ی است دموی. و حصبه مضاعف حصبه ای را نامند که در اندرون هر دانه ای دانه دیگری تولید شود. و همچنان است آبله مضاعف. و حصبه مضاعف خالی از خطر نباشد چه دلالت بر این کند که ماده نیرومند و بسیار است و حصبه مختلط حصبه را نامند که از حصبه مضاعف و غیر مضاعف تولید شده باشد. چنانچه در آقرائی بیان کرده است. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). و داود ضریر انطاکی گوید: حصبة؛ فضلات مایبقی من دم الطمث تتأخر عن الجدری غالباً فی ضعاف الامزجة، لعدم نهوض القوی بدفع الکل دفعة و جمیع ماتقدم فی الجدری آت هنا، ککونها فتالة اذ اظهرت سوداء او زرقاء او اختفت بعدالظهور و عدم ظهورها اذا تقدم شرب لبن الاتان الی غیرذلک - انتهی. بنابراین در اصطلاح اطبا مرض سرخجه را گویند که عارض اطفال گردد. شرح و تفصیل این مرض را یونانیان در کتب خود ذکر نکرده بودند و کتب جالینوس که اکمل و اجمع کتب آنان است ، از تفصیل سبب و علاج این بیماری و بیماری جدری خالی است و محمدبن زکریای رازی نخستین کسی است از اطبا که در این دو مرض بطریق علمی تحقیق کرده است. ولیکن در تداول عوام امروز حصبه مرض دیگری است که اروپائیان تیفوئید گویند و این برخلاف اصطلاح اطبای قدیم است. بهرحال اطلاق حصبه بر این مرض اصطلاحی عامیانه است و قدما این گونه امراض را بطور کلی در حمیات وبائیه ذکر میکردند. در کتاب شرح اسباب پس از ذکر سبب این دو مرض گوید: و هذه الفائدة من نتایج افکار الرازی فانه اول من ذکر السبب الفاعلی لهذا المرض و انه لم لایفلت منه احد. و جالینوس و ان کان قد ذکره فی عدة مواضع من کتبه لکنه لم یبین له سببا مقنعا و لاعلاجاً کافیا الا انه یمکن ان یکون قد ذکره فی کتبه الذی لم یترجم بالعربی. آهة. شرک :

فرهنگ عمید

نوعی بیماری عفونی که از طریق غذای آلوده منتقل می شود و به دستگاه گوارش صدمه می زند، تیفوئید.

دانشنامه عمومی

حَصْبه (نام های دیگر: تب روده یا تب تیفوئید) یک بیماری عفونی است، که در اثر باکتری سالمونلا تیفی ایجاد می شود، این بیماری واگیردار بوده و از طریق آب و غذای آلوده گسترش می یابد و معمولاً با تب بالا، اسهال، بی اشتهایی و سردرد بروز می کند.
سرایت مستقیم: پرستاران و مراقبان بیماران از راه دست های خود آلوده می گردند. آنهائی که لگن بیمار را برمی دارند یا لباس و ملحفه های وی را عوض می کنند و در معرض آلودگی مستقیم قرار دارند؛ بنابراین اگر کمال نظافت بعد از تماس با مریض رعایت شود آلودگی ناچیز خواهد شد. برخی از پزشکان حصبه را بیماری دست های کثیف نامیده اند.
سرایت غیرمستقیم: آب - بهترین منبع آلودگی را تشکیل می دهد و این مطلب درآلودگی های لوله های آب یک محله یا یک قنات و آلوده کردن تعداد زیادی از افراد با ثبات می رسد، گذشته از آب، مواد غذائی، شیر و سبزیجات و نرم تنان دریایی (صدف ها و میگوها و…) نیز ممکن است توسط آب آلوده گردند.
پیش از این یخ غیربهداشتی یک عامل انتقال بیماری در ایران به شمار می رفت.
آلودگی شیر، پنیر تازه توسط آب آلوده یا دست های آلوده دیده شده است.
سبزیجات، سبزیجاتی را که با کود انسانی می کارند احتمال آلودگی آن زیاد است.
نرم تنان دریائی و صدف ها و میگو غیره یکی از منابع آلودگی در کشورهای اروپایی به شمار می آیند. صدفهایی که در مسیر پساب و رودخانه های کثیف قرار می گیرند آلوده می شوند.
مگس هم عامل مهمی در پخش بیماری است.
در آزمایشگاه ها افرادی که با کشت و مطالعات این میکروب ها سروکار دارند ممکن است تصادفاً آلوده گردند، پزشکان بخش های عفونی هم بدلایل بالا بیشتر در معرض آلودگی می باشند.
پودر گوشت، تخم مرغ و سایر مواد غذائی هم ممکن است عامل سرایت بیماری باشند.
باکتری حصبه در آب های گل آلود تا یکماه و در یخ تا ۳ ماه زنده می ماند، در اثر گرمای ۶۰ تا ۱۰۰ درجه از میان می رود و بخصوص نور آفتاب به سرعت سبب انهدام باکتری می شود. در برابر خشکی هم تا دو ماه مقاومت دارد.
حصبه ممکن است به شکل تک گیر یا همه گیر درآید در فصل پائیز و تابستان بیشتر به صورت همه گیر در می آید، این همه گیری بخصوص در اجتماعات مانند سربازخانه ها و مدارس دیده می شود. این بیماری در ایران در تمام فصول فراوان است ولی در تابستان و پائیز بیشتر است.
در زمان جنگ که تمام این شرایط موجود است شیوع این بیماری چشمگیر است. افراد تازه وارد که به مناطق آلوده وارد می شوند بیشتر از افراد بومی مبتلا می گردند، کم شدن ترشح اسید معده هم در آلودگی مؤثر است زیرا اسید معده خاصیت از بین بردن این باکتری را دارد. مبتلایان به حصبه نباید از داروهای مسکن مثل ایبوبروفن وآسپرین استفاده نمایند حتی مسکن های قدیمی مثل دیپیرون هم باعث دگرگونی فوری حال بیمار تعریق شدید وبهم ریختن نبض و منگی می گردد. ریزش موی بخش هایی از بدن و احساس ناخوشایند در سر از عوارض دوره نقاهت است همچنین گرفتاری دستگاه ادراری وتناسلی به شکل درد و تغییر در تراکم بیضه و شبیه شدن به شکل توده ای نخ که بعد از چند روز برطرف می شود از عوارض گذرا و التهاب و درد در ناحیه اپیدمیت و طناب بیضه در دستگاه تناسلی مردان می تواند از عوارض پایدار بیماری باشد.

دانشنامه آزاد فارسی

حصبه (typhoid fever)
(یا: تب تیفویید) بیماری وخیم مسری جهاز هاضمه، که عامل آن باکتری سالمونّلاتیفی است، و معمولاً از طریق شبکه آبرسانی آلوده سرایت می کند. خون ریزی شکم و روده و آسیب دیدن طحال ویژگی بارز حصبه است. درمان نیز با تجویز آنتی بیوتیک است. ده تا چهارده روز پس از نوشیدن آب آلوده علائمی بروز می کند که شامل تب، سردرد، سرفه، یبوست و کهیر است. تزریق واکسن ترکیبی تی ای بی علیه حصبه و بیماری خفیف تر مرتبط با آن معروف به شبه حصبه مصونیت ایجاد می کند. گونه ای از حصبه در اواخر دهه ۱۹۹۰ در تاجیکستان بروز کرد که در برابر همه آنتی بیوتیک های شناخته شده مقاوم بود.

گویش اصفهانی

تکیه ای: hasba
طاری: hasba
طامه ای: hasba
طرقی: hasba
کشه ای: hasba
نطنزی: hasba


واژه نامه بختیاریکا

تَو گپ

جدول کلمات

تیفوئید, سرخجه , مطبقه


کلمات دیگر: