کلمه جو
صفحه اصلی

استفاضه

فارسی به انگلیسی

seeking grace or benefit, profusion

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - آب روان کردن خواستن ۲ - عطا خواستن . ۳ - فیض گرفتن طلب فیض کردن .

فرهنگ معین

(اِ تِ ض ِ ) [ ع . استفاضة ] (مص م . ) ۱ - طلب فیض کردن . ۲ - عطا خواستن . ۳ - فاش و م نتشر شدن خبر.

لغت نامه دهخدا

( استفاضة ) استفاضة. [ اِ ت ِ ض َ ] ( ع مص ) استفاضت. آب روان کردن خواستن. ( منتهی الارب ). || عطا خواستن. ( وطواط ). فیض گرفتن. ( غیاث ). طلب فیض کردن. || استفاده : هر آنچ بطریق استماع به استفاضت از حکماء دولت... ( رشیدی ). || فراخ و بسیاردرخت شدن وادی. || انتشار. فاش شدن خبر و سخن. ( منتهی الارب ). آشکارشدن و پراکنده شدن خبر. ( زوزنی ). منتشر شدن خبر. شایع شدن خبر و قصه. || شهرت. || ( اصطلاح فقه ) خبر عده ای که ظن قوی بصدق گفتار آنان حاصل شود. بوسیله استفاضه امور ذیل : نسب ، موت ، ملکیت ، وقف ، نکاح ، اثبات میشود و میتوان بدون رعایت شرایطموضوع شهادت ( رجوع بشهادت شود ) بدانها شهادت داد.

استفاضة. [ اِ ت ِ ض َ ] (ع مص ) استفاضت . آب روان کردن خواستن . (منتهی الارب ). || عطا خواستن . (وطواط). فیض گرفتن . (غیاث ). طلب فیض کردن . || استفاده : هر آنچ بطریق استماع به استفاضت از حکماء دولت ... (رشیدی ). || فراخ و بسیاردرخت شدن وادی . || انتشار. فاش شدن خبر و سخن . (منتهی الارب ). آشکارشدن و پراکنده شدن خبر. (زوزنی ). منتشر شدن خبر. شایع شدن خبر و قصه . || شهرت . || (اصطلاح فقه ) خبر عده ای که ظن ّ قوی بصدق گفتار آنان حاصل شود. بوسیله ٔ استفاضه امور ذیل : نسب ، موت ، ملکیت ، وقف ، نکاح ، اثبات میشود و میتوان بدون رعایت شرایطموضوع شهادت (رجوع بشهادت شود) بدانها شهادت داد.


فرهنگ عمید

بهره بردن، فیض بردن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] استفاضه به معنی نقل حدیث توسط چند راوی و نیز بسیار شنیدن خبر به صورت متعدد می باشد.
استفاضه به دو معنی به کار رفته است:۱- نقل حدیث توسط چند راوی در هر طبقه و عصر.۲- بسیار شنیدن یک خبر از افراد متعدد.
← استفاضه به معنای نخست
۱. ↑ الرعایة فی علم الدرایة، ص۶۹.۲. ↑ مقباس الهدایة، ج۱، ص۱۳۱.۳. ↑ مسالک الافهام، ج۱۴، ص۲۲۹.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۴۷۰-۴۷۲.
...


کلمات دیگر: