کلمه جو
صفحه اصلی

عبدویی

لغت نامه دهخدا

عبدویی . [ ع َ یی ی ] (اِخ ) عمربن احمدبن ابراهیم بن عبدویه العبدویی ، مکنی به ابوحازم . وی امام بود. از ابوبکر اسماعیل و جمعی دیگر حدیث آموخت و خطیب ابوبکر از وی روایت کند. به سال 417 هَ. ق . به روز عید فطر درگذشت . (اللباب ج 2 ص 113).


عبدویی. [ ع َ یی ی ] ( اِخ ) عمربن احمدبن ابراهیم بن عبدویه العبدویی ، مکنی به ابوحازم. وی امام بود. از ابوبکر اسماعیل و جمعی دیگر حدیث آموخت و خطیب ابوبکر از وی روایت کند. به سال 417 هَ. ق. به روز عید فطر درگذشت. ( اللباب ج 2 ص 113 ).

عبدویی. [ ع َ یی ی ] ( اِخ ) محمدبن ابراهیم بن عبدویه بن سدوس بن علی بن عبداﷲبن عبیداﷲبن عبداﷲبن مسعود الهذلی العبدویی ، مکنی به ابوعبداﷲ عم ابوحازم العبدویی است. از ابوعبداﷲ البوشجی و احمدبن نجده و اباخلیفة القاضی و جز آنان به خراسان و عراق و حجاز و جزیره و شام و مصر درس آموخت و ابواسحاق المزکی و جز وی از او روایت کند. وی به سال 323 هَ. ق. بر اثر جراحتی که برداشت درگذشت. ( اللباب ج 2 ص 113 ).

عبدویی . [ ع َ یی ی ] (اِخ ) محمدبن ابراهیم بن عبدویه بن سدوس بن علی بن عبداﷲبن عبیداﷲبن عبداﷲبن مسعود الهذلی العبدویی ، مکنی به ابوعبداﷲ عم ابوحازم العبدویی است . از ابوعبداﷲ البوشجی و احمدبن نجده و اباخلیفة القاضی و جز آنان به خراسان و عراق و حجاز و جزیره و شام و مصر درس آموخت و ابواسحاق المزکی و جز وی از او روایت کند. وی به سال 323 هَ . ق . بر اثر جراحتی که برداشت درگذشت . (اللباب ج 2 ص 113).


عبدوئی. [ ع َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان دشت ارژن بخش کوهمره نودان شهرستان کازرون. واقع در 36هزارگزی باختر نودان در دامنه جنوبی کوه چنگ واقع. و آب و هوای آن معتدل است.و 830 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولاتش غلات ، عدس است. اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. راه فرعی دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).

دانشنامه عمومی

عبدویی، روستایی از توابع بخش کوهمره شهرستان کازرون در استان فارس ایران است؛ که دارای نژاد کرد می باشند و به زبان کردی تکلم می کنند. ساکنین روستای عبدویی از طایفه عبدویی ایل شکاک می باشند این ایل که در منطقه مرز بین کازرون و شیراز زندگی می کنند دارای دو طایفه عبدویی و کاردار می باشد که که خاستگاه اصلی آنان در چندین روستای شهرستان سلماس استان آذربایجان غربی مانند صومای برادوست می باشد. روستای عبدویی دارای طبیعت ییلاقی بسیار زیبا در منطقه ای به نام کمسوز در دامنه های کوه کمسوز و قله چنگ (دشت ارژن شیراز) می باشد که ساکنان این روستا در بهار و تابستان به این منطقه کوچ می کنند که در حال حاضراین کوچ نشینی کمتر مشاهده می شود. به احتمال قوی مردم این منطقه در زمان کریمخان زند به استان فارس مهاجرت کرده اند.
این روستا در دهستان دشت برم قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۲۵ نفر (۱۲۳خانوار) بوده است.

دانشنامه آزاد فارسی

عَبْدویی
از گویش های استان فارس که مردم روستای عبدویی واقع در بخش کوهمرة نودان و در 36 کیلومتری کازرون به آن سخن می گویند. این گویش به کازرونی نزدیک است و مصوت هایش همانند کازرونی ست تبدلات آوایی عبدویی به قرار زیر است: تبدیل /u/ به /i/ در setin «ستون»، xin «خون»، ri «رو/صورت». تغییر /b/ به /v/ در b?vizan «بادبزن» tevar «تبر»؛ تغییر /r/ به /l/ در telanjabi «ترنجبین»، xolfe «خُرفه»؛ حذف /h/ پایانی و میانی در r? «راه»، pa:li «پهلو»، pi «پیه»؛ حذف صامت -t پایانی در: bis «بیست»، pus «پوست»، das «دست»، divis «دویست»؛ تبدیل خوشة /st/ به /-s/ در pesun «پستان»، و در مواردی به /ss/ مانند: pesse «پسته»، xasse «خسته»؛ جابه جایی دو صامت میانی و پایانی به یکدیگر در torbe «توبره»، qolf «قُفل»، sorfe «سفره»؛ نشان تصغیر /ak/ در پایان است مانند -bilak «بیچله»، dasgirak «دستگیرة آشپزخانه»؛ نشانة جمع -all، -gal، -yu و -u است. مضاف و مضاف الیه و صفت و موصوف در عبدویی، مثل فارس است. اسم نکره و معرفه با جای تکیه روی مصوت مشخص می شود. نشانة مصدری -an در پایان است: kejadan «انداختن»، پیشوند فعل va:- و ve- است: va:tejostan «یافتن». ضمایر منفصل شخصی عبارت اند از: evu/ove/eve/evi/te/ma. ضمیر انعکاس: xoy «خود».
50010800

پیشنهاد کاربران

بسیارجالب می شود و در این وبلاگ قرار بدم. بسیار بسیار شیرینتر از برنامه های خود را در ادامه مطلب مشاهده می کنید
روشن جعفری


کلمات دیگر: