کلمه جو
صفحه اصلی

کازرون

فرهنگ فارسی

۱ - شهرستانی است در فارس و آن محدود است : از شمال و شمال غربی بشهرستان بهبهان از شمال شرقی و مشرق بشهرستان شیراز از جنوب شرقی بشهرستان فیرز آباد . آب و هوای شهرستان بطور کلی گرم است منتهی شدت گرما بمقتضای عرض جعرافیایی و پست و بلندی زمین متغیر میباشد بطوری که در قسمت عرض شمالی شهرستان هوای دهستانهای دشمنزیاری و جاوید از بخش فهلیان و ممسنی و دهستان دشت ارژن از بخش کوهمره نودان نسبه ملایم است و ییلاقهای شهرستان محسوب میشود . بر عکس در قسمتهای جنوبی در دهستانهای خشت و کمارج و ماهور میلاتی گرمای هوا در تابستان بمنتهای شدت خود میرسد . علاوه بر آن وزش بادهای گرم و سوزان زندگی را بر غیر بومیان مشکل میسازد . در قسمت اخیر تقریبا زمستان وجود ندارد و برف دیده نشده است . آب مشروب و زراعتی شهرستان از رودخانه ها و چشمه سارهای متعدد و قنوات و در بعضی نقاط از چاه تامین میشود . مقدار آب شهرستان با مقایسه با شهرهای مجاور زیاد و مطبوع و گوارا میباشد . ارتفاعات آن ازین قرار است : ۱ - ازتفاعات شمالی رود خانه فهلیان که امتداد کوههای کهکیلویه است و بلندترین قلل آن عبارتند از : کوه سرتنگ تامرادی قلعه پره گه دان (۲۴٠٠ متر ) کوه روال سر کوه (۲٠٠٠ متر ) کوه سیاه (۱۹٠٠ متر ) کوه رنج ( ۳٠٠٠ متر ) ۲ - ارتفاعات جنوبی رودخانه فهلیان . دامنه های شمالی این رشته تا کناره های رودخانه فهلیان و دامنه های جنوبی آن که شکل حلزونی دارد در ناحیه ماهور و میلاتی گسترده شده . معروفترین قلل شمالی عبارتند از : کوه بزان ( ۱۶٠٠ متر ) کوه آب گرم ( ۱۷۲٠ متر ) و بلندترین قلل جنوبی عبارتند از : کوه کارده ( ۹٠٠ متر ) کوه گچ ترش ( ۱٠۵٠ متر ) کوه دوسرخان ( ۸۳٠ متر ) ۳ - ارتفاعات بین رودخانه دالکی و شاپور که بلندترین قلل آنعبارتند از : رودخانه شش پیر رودخانه شاپور رودخانه دالکی . شهرستان کازرون از ۴ بخش مرکزی ( خشت کوهمره نودان فهلیان و ممسنی ) تشکیل شده مجموع قری و قصبات آن ۴٠۹ و جمعیت آنها حدود ۱۴۵۶۷۸ تن است . محصولات عمده عبارتند از : غلات تنباکو خرما برنج حبوبات پنبه و جزئی مرکبات لبنیات پشم و پوست صنایع آن قالیبافی گلیم بافی شال بافی و گیوه بافی است . ۲ - بخش مرکزی شهرستان مذکور که حدود آن عبارتست : از شمال و شمال شرقی به بخش کوهمره نودان از مغرب به بخش خشت از مشرق به شهرستان شیراز از جنوب به شهرستان بوشهر . این بخش در جنوب شرقی شهرستان واقع است هوای آن گرم بالنسبه معتدل و آب مشروب و زراعتی از رودخانه جره و شاپور و قنوات متعدد تامین میشود . محصول غلات برنج کنجد صیفی جزئی مرکبات خرما لبنیات شغل زراعت گله داری و کسب . این بخش دارای ۴ دهستان ( حومه فامور جره شاپور ) است و مجموع قری و قصبات آن ۸۹ و جمعیت آنها حدود ۴۴٠٠٠ تن است . مرکز بخش شهر کازرون است . ۳ - شهریست مرکز بخش کازرون فاصله آن تا شیراز ۱۲۳ و تا بوشهر ۲۴۴ کیلومتر است . هوای شهر گرم و بالنسبه معتدل است . آب آن از قنوات متعدد تامین میشود . در ۶ کیلومتری مغرب شهر آبی است بنام [ برکک ] که سالم و گوارا است . جمعیت شهر ۵۱۵۲۷ تن است . شغل اهالی تجارت کسب و زراعت است . صنعت آنها گیوه دوزی و دولچه سازی است . توضیح کازرون از شهرهای قدیمی است و آن در عهد ساسانی از توابع شهر شاپور ( که خرابه های آن در ۲٠ کیلومتری شمال غربی کازرون کنونی باقی است ) بوده و پس از خرابی شهر شاپور فیروز بن بهرام ساسانی کازرون را آباد کرد و آن در زمان غباد ساسانی آبادتر و بزرگتر گردید و دارای دو آتشکده بود .
یکی از دروازه های نه گانه شیراز

لغت نامه دهخدا

کازرون. [ زِ ] ( اِخ ) نام شهری و ولایتی باشد از فارس و به این معنی با زای فارسی هم آمده است. ( برهان ). نام قصبه ای است در خرّه شاپور فارس به طراوت و خضارت معروف و در حوالی آن باغی به بسیاری و خوبی نارنج مشهور، بگاه بهار از احجار جدار و دیوار خانهای آن که غالباً از سنگ است سبزه روید. بلیان و دوان که شیخ امین الدین عارف و جلال الدین علامه از آنجا بوده اند از توابع آنجا است ، گویند بنای آن از امیر عضدالدوله دیلمی بوده است و کازرون بحیره ای است که گرداگرد آن دوازده فرسخ و در قرب آن نرگس زاری است نیکو، «نورد»نام قریه آن بوده ، از آنجا برخاسته شیخ ابواسحاق ابراهیم بن شهریار کازرونی که بروزگار خود عارف یگانه بوده و در 426 هَ. ق. رحلت نموده. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). ناحیتی به فارس بطول 84 و عرض 60 هزار گز که از شمال به ممسنی ، از مشرق ببلوک کوه مره و از جنوب به جره و دشتی و خشت و از مغرب بماهور میلاتی و خشت محدود است و جمعیت آن 35000 تن ، مرکز آن کازرون در 100هزارگزی شیراز و 1200 تن سکنه دارد. ( برهان قاطع چ معین ، حاشیه لغت کازرون ، از جغرافیای سیاسی کیهان صص 227 - 228 ). شهر کازرون مرکز شهرستان کازرون و بخش مرکزی و دهستان حومه و یکی از شهرهای قدیمی کشور است. در ابتدا شهر شاپور که در 20هزارگزی شمال باختر کازرون فعلی خرابه های آن باقی است اهمیت و مرکزیت داشته و شهر فعلی از توابع آن بوده و بعد از خرابی شهر شاپور فیروز پسر بهرام ساسانی کازرون را شهر نموده وقباد پادشاه ساسانی آن را آبادتر و بزرگتر گردانید.فاصله آن تا شیراز 123 و تا بوشهر 244 هزار گز و مختصات جغرافیایی آن عبارتند از: طول 51 درجه و 38 دقیقه از گرینویچ و عرض 29 درجه و 37 دقیقه و ارتفاع از سطح دریا در حدود 800 گز است. ابنیه و کوچه های شهرعموماً بسبک قدیم ساخته شده فقط دو خیابان جدیدالاحداث بنام خیابان شادروان و شاپور در آن وجود دارد که مغازه های معدود تازه ساخت در اطراف آن ساخته شده ضمناً شهر دارای چند بازار سرپوشیده میباشد. هوای شهر گرم بالنسبه معتدل است و آب آن از قنوات متعدد تأمین میگردد. در شش هزارگزی باختر شهر آبی است بنام برکک که بسیار سالم و معروف بوده و مورد استفاده قرار میگیرد. کلیه ادارات دولتی و پادگان نظامی و بانک ملی در شهر وجود داشته بعلاوه دارای یک کارخانه برق و یخ ،یک کارخانه پنبه پاک کنی ، یک سینما و یک باغ ملی و یک دبیرستان و چند دبستان دخترانه و پسرانه و تقریباً 550 باب دکان و مغازه است. نفوس شهر مطابق آخرین آمار 25328 نفر است. شغل اهالی شهر تجارت و کسب و زراعت بوده صنایع معموله عبارتند از گیوه دوزی و دولچه سازی. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ). بنزدیک دریای یون شهری است به ناحیت پارس بزرگ و آبادان و با خواسته ٔبسیار و اندر وی دو آتشکده است که آن را بزرگ دارند. ( حدود العالم ). سپاه سالار او عبیداﷲبن معمرالتیمی بود به اصطخر آمد و غزو جور کرد و بکازرون شد و بدارابجرد آمد... ( تاریخ سیستان ص 80 ). گویند این شهر دمیاط ایرانیان است. ( معجم البلدان ). آن را در قدیم نورد ( بر وزن مورد ) میگفتند. ( از المعجم ) :

کازرون . [ زِ ] (اِخ ) (دروازه ٔ ...) یکی از دروازه های نه گانه ٔ شیراز. (از نزهة القلوب ج 3 چ لیسترانج ص 114).


کازرون . [ زِ ] (اِخ ) (بخش ...) نام بخش مرکزی و دهستان حومه ٔ شهرستان کازرون و حدود آن عبارتند از شمال و شمال خاوری به بخش کوهمره نودان ، از باختر بخش خشت ، از خاور شهرستان شیراز، از جنوب شهرستان بوشهر، این بخش در جنوب خاوری شهرستان واقع است . هوای آن گرم بالنسبه معتدل و آب مشروب و زراعتی آن از رودخانه ٔ جره و شاپور و قنوات متعدد تأمین میشود. محصولات بخش عبارتند از: غلات و تریاک و برنج و کنجد و صیفی جات و جزئی مرکبات و خرما و لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری و کسب است . از چهار دهستان : حومه ، فامور، جره ، شاپور تشکیل یافته مجموع قراء و قصبات آن 89 و نفوس آن با خود شهر کازرون در حدود 44000 نفر است . مرکز بخش شهر کازرون میباشد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


کازرون . [ زِ ] (اِخ ) (شهرستان ...) شهرستان کازرون یکی از شهرستانهای استان هفتم کشور (فارس ) است و حدود آن بقرار زیر میباشد. از شمال و شمال باختری به شهرستان بهبهان ، از شمال خاوری و خاور به شهرستان شیراز و از جنوب و جنوب باختر به شهرستان بوشهر و از جنوب خاوری به شهرستان فیروزآباد.
آب و هوا: هوای شهرستان بطور کلی گرم منتهی شدت گرما به متقضای عرض جغرافیائی و پست و بلندی زمین متغیر است . بطوری که در قسمت شمالی شهرستان هوای دهستانهای دشمن زیاری و جاوید از بخش فهلیان و ممسنی و دهستان دشت ارژن از بخش کوهمره نودان نسبةً ملایم و ییلاقات شهرستان محسوب شده برعکس در قسمت های جنوبی در دهستانهای خشت و کمارج و ماهور میلاتی گرمای هوا در تابستان به منتهی شدت خود رسیده علاوه بر آن وزش بادهای گرم و سوزان زندگی رابر اشخاص غیر بومی مشکل میسازد در قسمت اخیر تقریباً زمستان وجود نداشته و برف دیده نشده است . آب مشروب و زراعتی شهرستان از رودخانه ها و چشمه سارهای متعدد و قنوات و در بعضی نقاط از چاه تأمین و مقدار آب شهرستان با مقایسه با شهرهای مجاور زیاد و مطبوع و گوارا میباشد.
ارتفاعات : بطور کلی شهرستان کازرون یک منطقه ٔ کوهستانی محسوب و امتداد ارتفاعات مثل سایر نقاط استان فارس از شمال باختری به جنوب خاوری بوده و رشته های زیر از شمال به جنوب در آن مشاهده میگردد. 1- ارتفاعات شمالی رودخانه ٔ فهلیان که امتداد کوههای کهکیلویه و از تنگ معروف تامرادی وارد شهرستان گردیده و دردشت همایجان ، واقع در جنوب اردکان ختم میشود عمق این ارتفاعات زیاد و در بعضی نقاط تا 50 هزار گز میرسدو بلندترین قلل آن عبارتند از: کوه سرتنگ ، تامرادی ،قلعه ، پره گه دان 2400 گز، کوه روال ، سر کوه 2000 گز،کوه سیاه 1900 گز، کوه رنج 3000 گز. 2- ارتفاعات جنوبی رودخانه ٔ فهلیان که از جنوب خاوری بهبهان و ناحیه ٔ گچساران شروع و بوسیله ٔ رودخانه مزبور قطع شده مجدداً در حاشیه ٔ جنوبی آن امتداد مییابد در حدود دهستان بکش امتداد این ارتفاعات به جنوب خاوری متمایل و از حاشیه ٔ باختری دشت ارژن گذشته (کتل پیره زن و دختر و سرچشمه ٔ رودخانه های قره آغاج و شاپور در این ناحیه است ) و به ارتفاعات کوهمره سرخی متصل میگردد در باختر ناحیه ٔ اخیر دره کازرون و دریاچه ٔ کوچک پریشان یا فامور قرار دارد. دامنه های شمالی این رشته تا کناره های رودخانه ٔ فهلیان و دامنه های جنوبی آن که شکل حلزونی دارد در ناحیه ٔ ماهور و میلاتی گسترده شده معروفترین قلل شمالی عبارتند از: کوه بزان 1600 گز، کوه آبگرم 1720 گز و بلندترین قلل جنوبی عبارتند از کوه کارده 900 گز، کوه گچ ترش 1050 گز، کوه دوسرخان 830 گز. 3- ارتفاعات بین رودخانه ٔ دالکی و شاپور که از ناحیه ٔ فراشبند و جنوب دهستان جره شروع و امتداد شمال باختری را طی نموده و در حوالی کازرون به باختر متوجه شده و در ملتقای دو رودخانه ٔ مزبور تمام میشود. کتل های معروف ملو و رودک در ناحیه ٔ اخیر قرار دارد و شوسه ٔ کازرون به بوشهر از روی آنها کشیده شده . بلندترین قلل این رشته عبارتند از: کوه بزنگ 1474 گز، کوه سربالشت 1790 گز، کوه تکاب 953 گز.
رودخانه ها: 1 - رودخانه ٔ شش پیر که از جنوب خاوری ارتفاعات اردکان سرچشمه میگیرد ابتدا در سمت جنوب و بعد به طرف باختر جریان پیدا کرده و دهستان دشمن زیاری را مشروب می کند (در این ناحیه باسم دشمن زیاری خوانده میشود) ودر 18هزارگزی خاور قصبه ٔ فهلیان با رود شیرین تلاقی و وارد دهستان مزبور شده و بعد از مشروب ساختن دهستان رستم (در این ناحیه باسم رودخانه ٔ فهلیان خوانده میشود) به باختر امتداد یافته و با رودخانه ٔ تنگ شیب که از شمال دهستان رستم جاری است یکی شده از شهرستان خارج وارد ناحیه ٔ باشت و بادی و گچساران از شهرستان بهبهان میشود. 2- رودخانه ٔ شاپور - در ارتفاعات کوهمره نودان سرچشمه گرفته و بعد از عبور از دهستان کوهمره و تنگ چوگان دهستان شاپور را مشروب و از باختر کتل رودک گذشته بعد از مشروب نمودن دهستان خشت در قسمت جنوبی دهستان ماهور و میلاتی جریان پیدا کرده و با پیچ و خم های زیادی وارد دهستان مزارعی و زیر راه شهرستان بوشهر میگردد. 3- رودخانه ٔ دالکی - از ارتفاعات کوهمره سرخی در تنگ شیب سرچشمه گرفته بعد از مشروب نمودن دهستان جره (در این ناحیه برودخانه ٔ جره معروف است ) به باختر متمایل و وارد کوهستان شده از خاور کتل ملو وزیر پل معروف دالکی که شوسه ٔ کازرون به بوشهر از روی آن پل کشیده شده گذشته و وارد دهستان زیر راه از شهرستان بوشهر میشود. دو رودخانه ٔ اخیر در شهرستان بوشهر یکی شده و بنام رود حله به خلیج فارس میریزد.
سازمان ادارای : شهرستان کازرون از چهار بخش مرکزی : خشت ، کوهمره نودان ، فهلیان و ممسنی تشکیل یافته مجموع قراء و قصبات آن 409و نفوس شهرستان در حدود 111000 نفر است ... محصولات عمده ٔ شهرستان عبارتند از: غلات و تریاک و تنباکو و خرما و برنج و حبوبات و پنبه و جزئی مرکبات و محصول حیوانی عبارت از لبنیات و پشم و پوست و صنایع معموله قالی بافی و گلیم بافی و شال و گیوه بافی است .
راهها: 1- راه شوسه ٔ شیراز، کازرون ،بوشهر. 2- راه شوسه ٔ کازرون ، فهلیان ، بهبهان . 3- راه فرعی کازرون ، جره ، فراشبند. 4- راه فرعی دشت برم ، نودان ، کازرون بعلاوه ٔ راههای فرعی زیادی که بوسیله ٔ اهالی دهستانها تسطیح شده و در فصل مساعد قابل عبور اتومبیل است در شهرستان وجود دارد. راههای مزبور در نقشه ٔ پیوست با علائم شرطیه ٔ مربوطه رسم شده است . (ازفرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


کازرون . [ زِ ] (اِخ ) نام شهری و ولایتی باشد از فارس و به این معنی با زای فارسی هم آمده است . (برهان ). نام قصبه ای است در خرّه شاپور فارس به طراوت و خضارت معروف و در حوالی آن باغی به بسیاری و خوبی نارنج مشهور، بگاه بهار از احجار جدار و دیوار خانهای آن که غالباً از سنگ است سبزه روید. بلیان و دوان که شیخ امین الدین عارف و جلال الدین علامه از آنجا بوده اند از توابع آنجا است ، گویند بنای آن از امیر عضدالدوله دیلمی بوده است و کازرون بحیره ای است که گرداگرد آن دوازده فرسخ و در قرب آن نرگس زاری است نیکو، «نورد»نام قریه ٔ آن بوده ، از آنجا برخاسته شیخ ابواسحاق ابراهیم بن شهریار کازرونی که بروزگار خود عارف یگانه بوده و در 426 هَ . ق . رحلت نموده . (انجمن آرا) (آنندراج ). ناحیتی به فارس بطول 84 و عرض 60 هزار گز که از شمال به ممسنی ، از مشرق ببلوک کوه مره و از جنوب به جره و دشتی و خشت و از مغرب بماهور میلاتی و خشت محدود است و جمعیت آن 35000 تن ، مرکز آن کازرون در 100هزارگزی شیراز و 1200 تن سکنه دارد. (برهان قاطع چ معین ، حاشیه ٔ لغت کازرون ، از جغرافیای سیاسی کیهان صص 227 - 228). شهر کازرون مرکز شهرستان کازرون و بخش مرکزی و دهستان حومه و یکی از شهرهای قدیمی کشور است . در ابتدا شهر شاپور که در 20هزارگزی شمال باختر کازرون فعلی خرابه های آن باقی است اهمیت و مرکزیت داشته و شهر فعلی از توابع آن بوده و بعد از خرابی شهر شاپور فیروز پسر بهرام ساسانی کازرون را شهر نموده وقباد پادشاه ساسانی آن را آبادتر و بزرگتر گردانید.فاصله ٔ آن تا شیراز 123 و تا بوشهر 244 هزار گز و مختصات جغرافیایی آن عبارتند از: طول 51 درجه و 38 دقیقه از گرینویچ و عرض 29 درجه و 37 دقیقه و ارتفاع از سطح دریا در حدود 800 گز است . ابنیه و کوچه های شهرعموماً بسبک قدیم ساخته شده فقط دو خیابان جدیدالاحداث بنام خیابان شادروان و شاپور در آن وجود دارد که مغازه های معدود تازه ساخت در اطراف آن ساخته شده ضمناً شهر دارای چند بازار سرپوشیده میباشد. هوای شهر گرم بالنسبه معتدل است و آب آن از قنوات متعدد تأمین میگردد. در شش هزارگزی باختر شهر آبی است بنام برکک که بسیار سالم و معروف بوده و مورد استفاده قرار میگیرد. کلیه ٔ ادارات دولتی و پادگان نظامی و بانک ملی در شهر وجود داشته بعلاوه دارای یک کارخانه ٔ برق و یخ ،یک کارخانه ٔ پنبه پاک کنی ، یک سینما و یک باغ ملی و یک دبیرستان و چند دبستان دخترانه و پسرانه و تقریباً 550 باب دکان و مغازه است . نفوس شهر مطابق آخرین آمار 25328 نفر است . شغل اهالی شهر تجارت و کسب و زراعت بوده صنایع معموله عبارتند از گیوه دوزی و دولچه سازی . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). بنزدیک دریای یون شهری است به ناحیت پارس بزرگ و آبادان و با خواسته ٔبسیار و اندر وی دو آتشکده است که آن را بزرگ دارند. (حدود العالم ). سپاه سالار او عبیداﷲبن معمرالتیمی بود به اصطخر آمد و غزو جور کرد و بکازرون شد و بدارابجرد آمد... (تاریخ سیستان ص 80). گویند این شهر دمیاط ایرانیان است . (معجم البلدان ). آن را در قدیم نورد (بر وزن مورد) میگفتند. (از المعجم ) :
هرچند که هست عالم از خوبان پر
شیرازی و کازرون و لر کوهی و لر.

سعدی (رباعیات ).


کازرون و نواحی آن : اصل کازرون نورد و دریست و راهبان است بنیاد آن هم طهمورث کرده بوده است و بعد از آن بعهد شاه پوربن اردشیر چون عمارت کرد از مضافات بشاپور بوده است هوای آن گرمسیر است مانند بشاوور و آب آنجاکی خورند همه از چاه خورند هیچ آب روان نیست جز سه کاریز و همه غله ٔ ایشان بخس باشد و اعتماد بر باران دارند و حومه ٔ کازرون خراب است اما ضیاع آبادان بسیار دارد و سرایها آنجا نه بر شکل دیگر جایها باشد کی آنجا همه بکوشکها محکم باشد از بیم شبانکارگان کی درآن اعمال باشد و کوشکهاء ایشان جدا جدا باشد درهم نپیوندند و جامه ٔ توزی کی کنند چوب کتان بیارند و دستها ببندند و آن را در حوضهاء آب اندازند و رها کنند تا بپوسد پس بیرون آورند و کاه آن دور کنند و بریسندو آن ریسمان کتان را به آب کاریز راهبان شویند و این کاریز راهبان آب اندک دارد اما آن را خاصیت این است کی کتان کی بدآن شویند، سپید آید و هر کجا دیگر کی شویند البته سپید نشود و این کاریز به حکم دیوان پادشاه باشد و سرای امیر را عادت چنان رفته ست کی مایه ٔاز دیوان اطلاق کنند تا جولاهگان جامه از بهر دیوان بافند و معتمد دیوان ضبط میکند و بیاعان معتمد باشند کی قیمت عدل بر آن نهند و رقم برزنند و بغربا، فروشند و بروزگار متقدم چنان بودی کی بیاعان بارهاء کازرونی دربستندی و غربا بیامدندی و همچنان دربسته بخریدندی بی آنک بگشادندی از آنک بر بیاعان اعتماد داشتندی و به هر شهر کی ببردندی و خط بیاع بدان عرض کردندی بسود باز خریدندی ناگشاده چنانک وقت بودی کی خرواری کازرونی بده دست برفتی ناگشاده پس چون خیانت در میان آمد و مردم مصلح نماندند آن اعتماد برخاست و دیوانی نقصان گرفت و غربا تجارت کازرون در باقی نهادند خاصه در عهد امیر ابوسعد کی بدسیرتی و ظلم او پوشیده نبود و اگر مشفقی باشد کی این ترتیب بداند کردن مال بسیار از آنجا حاصل گردد و بیرون از جامه ٔ کازرونی و معامله ٔ سرای امیر خراج و معاملات باشد کی توفیر آن بعدل وامن بود و در بعضی از این شهرکهاء کازرون جامع ومنبر باشد و مردم آنجا متصرف و عوان باشند و غماز اما خانگاهی محتشم است کی همچون حرمی است از آن شیخ ابواسحاق شیرازی رَحِمَه ُ اﷲ و موروشتشگان و نواحی معمور از اعمال کازرون است . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ، به اهتمام سید جلال الدین طهرانی ، صص 118 - 119). کازرون از اقلیم سیم است طولش از جزایر خالدات فز و عرض ازخط استوا کط یط در اصل سه دیه بوده است نورد و دریست و راهبان طهمورث دیوبند ساخته چون شاپوربن اردشیر بابکان بشاور بساخت آن را از توابع بشاور کرد تا فیروزبن بهرام بن یزدگردبن بهرام گور آن را شهری گردانیدو پسرش قباد بر آن عمارت افزود شهری معظم شد و چون در اصل سه دیه بوده اکنون نیز عمارت متفرق بود و در و کوشکهای محکم و معتبر که هر یک همسر قلعه باشد و هوایش گرم است و آبش از سه کاریز که بدان دیهها منسوب است و اعتماد بر باران دارند و میوه هاشان نارنج و ترنج و لیمو و انواع میوهای گرمسیری باشد و در او نوعی خرماست آن را جیلان خوانند مثلش در جهان نیست و آنجا پنبه بسیار بود و قماش کرباسین از کازرون به همه ٔ اطراف برند و سخت بسیار بود و اندکی کتان نیز باشد وقماش آنجا اگر جز به آب کاریز راهبان شویند طراوت نپذیرد و مردم آنجا شافعی مذهب اند و در آنجا مزار شیخ ابواسحاق بن ابراهیم بن شهریار کازرونی رحمه اﷲ است وآن حریمی شده است و دیگر مزارات اکابر بسیار است که ذکرشان تطویلی دارد و نواحی بسیار از توابع کازرون است . (نزهة القلوب ، المقالة الثالثة، چ لیسترانج ص 136).

دانشنامه عمومی

شهر کازرون مرکز شهرستان کازرون در بخش باختری استان فارس با تاریخی کهن، دارای آثار باستانی و تاریخی فراوان می باشد که در طول تاریخ مورد توجه سلاطین و صاحبان قدرت بوده است. به سبب جاذبه های تاریخی، فرهنگی، طبیعی و مذهبی همواره گردشگران بسیاری را به سوی خود فرا می خواند.
ساسانیان: شهر بیشاپور در قسمت اَپاختر بلدالعتیق به فرمان شاپور یکم ساسانی تشکیل شد و پایتخت زمستانی او و یکی از مشهورترین و مهم ترین شهرهای ساسانیان شد. بیشاپور سپس با حمله اعراب و شخصی به نام ابوسعید شبانکاره ویران گشت و اکثر مردم آن به روستا جدس در اَپاختر کازرون امروزی مهاجرت کردند. شهر بلدالعتیق (کازرون فعلی) نیز در همین دوره شکل گرفت. در این دوره بزرگانی چون بهرام پسر مردانشاه و اپسای دبیر از این شهر برخاستند.
پس از ظهور اسلام در ایران مردم از جدس به گازرگاه رفتند و پس از وقوع زلزله در آن به کازرون عزیمت نمودند. کازرونیان همچنان زرتشتی بودند تا این که شخصی به نام شیخ ابواسحاق کازرونی ۲۴۰۰۰ کازرونی را مسلمان کرد. در این دوره دو سلسله مشهور و بزرگ مرشدیه (کازرونیه) و بلیانیه به سرپرستی شیخ ابواسحاق کازرونی و شیخ عبدالله بلیانی در این شهر به فعالیت پرداختند.
نورد، بلدالعتیق، شهر کهنه، شهر سبز، گازرگاه، گازران، گازرون، کازران، کوه زران و دمیاط عجم از نام های پیشین کازرون می باشد. کازرون در دوره ساسانیان، به فرمان شاپور اول تأسیس شد.
این شهر در دوران طلایی اسلام یکی از بزرگترین مراکز و موطن بسیاری از دانشمندان، شاعران، صوفیان و دیگر بزرگان بوده است. از این شهر همواره به عنوان یکی از مهم ترین و بزرگترین مراکز و شهرهای تمدن و فرهنگ اسلامی یاد می شود. کازرون یکی از مراکز علم و دانش اسلامی و نوآوری در دوران طلایی اسلام بود.
این شهر از مراکز بزرگ صوفیان نیز بوده است.


کلمات دیگر: