کلمه جو
صفحه اصلی

مزدان

لغت نامه دهخدا

مزدان. [ م ُ ] ( ع ص ) مزان و آراسته. ( منتهی الارب ماده «زی ن » ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه عمومی

قریه ای از ده گهره فین استان هرمزگان که باغ ها و آب فراوان دارد (سال 1395) و به خصوص در گذشته مکان بسیار سرسبز و بکری بوده و سرشار از گیاهان دارویی بوده است. همچنین مکان مقدسی بوده و چند زیارتگاه داشته است. شاید قبل از اسلام هم عبادتگاه خداپرستان و مرکز روحانی و پاکی بوده است. برخی از بومیان این منطقه معنی واژۀ مزدان را «جای بزرگان» می دانند، و برخی آن را برگرفته از مَزدا (دانای بی همتا و آفریدگار) می دانند.


مختصات: ۲۷°۴۶′۱۲″ شمالی ۵۶°۰۲′۳۱″ شرقی / ۲۷٫۷۷۰۰۰°شمالی ۵۶٫۰۴۱۹۴°شرقی / 27.77000; 56.04194
زیارتگاه بی بی فاطمه
زیارتگاه چهل تنان
مقبره ملا محمدرضا ابن دادخدا ابن غلام ابن تاج الدین نارکانی
طبیعت بکر کوه مزدان در انتهای شرقی کوه باز
روستای مَزدان از توابع دهستان گهره بخش فین شهرستان بندرعباس در استان هرمزگان در جنوب ایران است.این روستای کوه پایه ای واقع در دره ای است که از شمال به روستای نارکان از جنوب به روستای گهره از شرق به باغات بیشه و روستای قطب آباد و از غرب در امتداد کوه باز است. این روستا در ۸۵ کیلومتری شمال بندرعباس و در فاصله ۵ کیلومتری غرب محور بندرعباس به سیرجان قرار دارد.
جمعیت روستای مزدان طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۷۵، برابر با ۱۸ نفر(۳ خانوار) بوده است.
پیشهٔ اغلب مردم کشاورزی و دامداری است.خرما محصول اصلی این است علاوه بر آن محصولاتی مانند گندم، جو، تنباکو و سبزیجات هم کشت می شود. در سالیان گذشته درختان مرکبات ،انار ،انجیر و انگور هم به صورت پراکنده وجود داشته که به علت خشکسالی و بی آبی از بین رفته است.


کلمات دیگر: